«تنش روزافزون ميان حماس و الفتح، غزه را به بشكه باروت بدل كرده است»
۱۳۸۵ اردیبهشت ۲۹, جمعهروزنامه محلى آلمانى Hannoversche Allgemeine Zeitung يكى از تفاسير امروز خود را به افزايش تنشهاى داخلى در فلسطين اختصاص داده و دراينباره از جمله مىنويسد: «با توجه به موج تازه خشونت و تنش، ضرورى است كه جامعه بينالملل علاوه بر حمايتهاى سياسى و اقتصادى به فكر اعزام سپاه حافظ صلح سازمان ملل به منطقه باشد. مسئله اعزام سربازان حافظ صلح به خاورميانه همواره در پى مخالفتهاى اسراييل با ناكامى روبرو شده است، اما از آنجايى كه اسراييل از نوار غزه عقب نشينى كرده است، اكنون شرايط و وضعيتى ديگر حاكم است. اين منطقه مدتهاست كه به بشكه باروتى مىماند و تنشهاى كنونى ميان دو جناح در فلسطين به مثابه فتيلهای است كه بر اين بشكه تعبيه مىشود. و اگر محمود عباس رييس تشكيلات خودگردان از عهده خنثى كردن اين بشكه انفجارى برنيايد، اين سربازان حافظ صلح هستند كه بايد دست به كار شوند و به عبارتى فتيله را خاموش كنند، هر چه باشد، مسئله بر سر جلوگيرى از بروز جنگى داخلى است.»
مفسر روزنامه Financial Times Deutschland نيز در تفسير خود به جنگ قدرت حاكم ميان دو جناح حماس و الفتح اشاره مىكند و از جمله خاطرنشان مىسازد: «درباره اهداف افراطگرايانه سازمان حماس نمیتوان بحث كرد. حق موجوديت اسراييل چيزى نيست كه بتوان بر سر آن مذاكره كرد و استفاده از تروريسم به عنوان ابزارى سياسى نيز چيزى نيست كه بتوان آن را پذيرفت. با وجود اين بايد غرب به اين نكته توجه كند كه تحريم مطلق تشكيلات خودگردان در فلسطين به رهبرى حماس باعث نابودى كامل تمامى نهادهاى فلسطينى خواهد شد. غرب در تنش روزافزون ميان دولت حماس و محمود عباس رييس تشكيلات خودگردان فلسطين، درعمل بشكلى يكجانبه از عباس و جنبش الفتح كه فلسطينيان در انتخابات به آن پشت كردند، جانبدارى مىكند. چنين موضعگيرى و سياستى به وضعيت بحرانى حاكم در نوار غزه و كرانه باخترى رود اردن دامن مىزند. دو جناح حماس و الفتح با شدت و شتابزدگى بيشترى براى هم دندان تيز مىكنند و اگر هيچكدام از آنان كوتاه نيايد و گامى در راه سازش بردارد، جنگى داخلى انتظار منطقه را خواهد كشيد.»
«معضل افغانستان را بدشوارى مىتوان از راههاى نظامى حل كرد»
و اما نظر مفسران درباره درگيريهاى شديدى كه روز گذشته در نقاط مختلف افغانستان روى داد و به كشته شدن دهها نفر انجاميد.
روزنامه ايتاليايى La Republica كه در رم انتشار مىيابد در تفسير خود درباره تهاجم اخير شورشگران طالبان مىنويسد: «نيروهاى طالبان قصد ارسال اين پيام را دارند كه هنوز زندهاند و توان آن را دارند كه براى دولت افغانستان مشكل و بحران بيافرينند. درگيريهاى اخير شديد و سنگين بودهاند، اما آنچه بيش از شمار تهاجمات طالبان تأمل برانگيز است، زمان انجام اين حملات است. به عبارتى ديگر، بدشوارى مىتوان پذيرفت كه هيچ ارتباطى ميان افزايش تهاجمات نيروهاى طالبان و طرح خروج تدريجى نيروهاى آمريكايى از افغانستان وجود ندارد. ايالات متحده مصمم است كه حل مسئله حاد افغانستان را كه هرروز هم حادتر مىشود، به سازمان ناتو واگذار كند.»
مفسر روزنامه آلمانى Neue Presse در مقابل معتقد است: «شايد اين نكته پوچ و مسخره به نظر آيد، اما حضور نيروهاى غربى در افغانستان هر چه بيشتر به طول بيانجامد و هر چه كمكهاى مالى بيشترى به اين كشور سرازير شود، وضعيت حاكم در ديگر استانهاى افغانستان به جز كابل، ناامنتر خواهد شد. پنج سال از سرنگونى رژيم طالبان مىگذرد، اما هنوز هم نيروهاى كافى در افغانستان مستقر نيستند و به ويژه كنترل بسيارى از مناطق جنوب افغانستان از دست دولت اين كشور افغانستان خارج است. معضل كنونى را بدشوارى مىتوان از راههاى نظامى حل كرد و راه حلى سياسى نيز وجود ندارد، چرا كه با شورشگران طالبان نمیتوان بحث و مذاكره كرد. نكته تعيين كننده آن خواهد بود كه نفس كدام طرف بيشتر و طولانىتر است.»