تك مضراب: گفتگو با خودم
۱۳۸۴ شهریور ۱۰, پنجشنبهاين بار تو كوك كيا رفتى؟
اگه اجازه بدى، تو كوك موزيكچيا.
چطور؟
وا، ۲۲ سال پيش يك خوابی ديده بودم، برای اينكه همه خوب گوش بدن، با آهنگ خوندمش. هنوز اين خواب معتبره.
مگه خوابم معتبر ميشه؟
گوش بده، ميفهمى.
قبلش ولی بگو از كدوم برنامه ما بيشتر خوشت مياد؟
كِی ميفهمی آخه؟
از برنامهی بعدى.
خواب:
خواب من خوابی خوشه، خواب ايرونى،
خواب سنگين و عميق و ناب ايرونى.
جوونا و بّچهها، توش نمىميرند،
اونهايی هم كه مىميرند، خيلی ديگه پيرند.
وای خواب من اينه،
وای كه چه سنگينه،
عيش خلق بينوا،
خواب شيرينه.
چادر و چاقچور ديگه، پاك ور افتاده،
زن همسايه كه داره، سّنش هفتاده.
شب اگه بيدار بشى، از ساز و آوازه،
كشور ما خالی از، جنگ و سربازه.
وای خواب من اينه،
وای كه چه سنگينه،
عيش خلق بينوا،
خواب شيرينه.
خواب
دم سفارتخونه ها، سفرا هر روز،
داد و فرياد ميكنن، ويزا ميديم امروز.
ولی كيِه كه خارج بشه، از كشور ايران،
از اروپا مگه چيش، كمتره ايران.
وای خواب من اينه،
وای كه چه سنگينه،
عيش خلق بينوا،
خواب شيرينه.