تقلید از چین
۱۳۸۶ مرداد ۱, دوشنبهروش چینیها علاقمندان دیگری هم پیدا کرده است. برزیل، هند و روسیه هم کشورهایی با تحول اقتصـادی مشابه چین هستند. ایــن سه کشورکه هـمــراه چــیــن، کشـــورهـــای "بــریــک" (BRIC) (Brasil, Russia, Indien, China) را تشکیل میدهند، به زودی، همانند همتای خاور دوریِ خود، برای پشت سر گذاشتن آلمان در لیست قدرتهای اقتصادی جهان، به استقبال این کشور خواهند آمد.
برزیل توانست پس از یک دورهی افول، در ابتدای هزارهی جدید به رشد اقتصادی قابل توجهی دست پیدا کند. صندوق بینالمللی پول، رشد اقتصادی این کشور را در سال جــاری میلادی (۲۰۰۷) ۴/ ۴ و در سال آیــنده ۲/ ۴ درصد پیشبینی کرده است. در این صورت، تولید ناخالص ملی به ازای هر برزیلی به ۶۵۰۰ دلار آمریکا خواهد رسید. افزایش قیمت نفت از یکسو و تقاضای جهانی روزافزون اتانول، به عنوان یک حامل انرژی جایگزین -با توجه به اینکه برزیل یکی از تولیدکنندگان عمدهی این محصول در دنیاست- درآمد سرشاری نصیب این کشور کرده است. برزیل همچنین در تلاش است که با رد شدن از سد قوانین دستوپاگیر اتحادیه اروپا، بازار مناسبی در این قاره، برای محصولات کشاورزی خود، بهخصوص شکر، پیدا کند.
روسیه هم پس از بحران بانکی سال ۱۹۹۸ توانست با بهبود دوبارهی شرایط، به تحول اقتصادی پایداری دست پیدا کند. اما این کشورنیز همانند چین، برزیل وهند از نظر جغرافیایی، در منطقهای بسته واقع شده است. روسیه براساس پیشبینی صندوق بینالمللی پول، در سال ۲۰۰۸ رشد اقتصادی ۹/ ۵ درصدی را تجربه خواهد کرد که این رشد عموماً در کلانشهرها اتفاق خواهد افتاد. تحول اقتصادی در مناطق روستایی روسیه نیز مانند سه کشور دیگر، بسیار کند است و شرایط زندگی مدام در حال بدتر شدن است. اما به هر حال تولید ناخالص ملی ۹۵۰۰ دلاری به ازای هر فرد، این کشور را در جایگاه خوبی قرار داده است.
البته روسیه این رشد اقتصادی قابل توجه را بیش از هرچیز مدیون قیمت بالای نفت خام و گاز است. صادرات صنعتی روسیه را فناوری هستهای و تسلیحات نظامی تشکیل میدهند.
هند هم مانند چین یکی از صادرکنندگان عمدهی پوشاک و مدهای لباس ارزانقیمت به حساب میآید. این کشور همچنین مواد خام، نرمافزارو خدمات رایانهای صادر میکند. امور مربوط به بانک اطلاعات شرکتهای رایانهای فعال بینالمللی، معمولاً توسط مهندسان هندی انجام میشود. رشد اقتصادی هند درسال آینده میلادی ۸/ ۷ درصد پیشبینی شده است. اما تولید ناخالص ملی این کشور در مقایسه با چین در وضعیت بدتری قرار خواهد داشت؛ به ازای هر هندی تنها ۹۴۲ دلار. شرکتهای بینالمللی داروسازی و تولیدکنندهی فولاد این کشور، مهمترین منبع درآمد آنرا تشکیل میدهند.
چین در تولید ناخالص ملی، کشور آلمان را پشت سر گذاشته است. این رقم براساس برآوردهای صندوق بینالمللی پول در سال جاری ۲۳۰۰ دلار برای هر چینی است. اما شکاف طبقاتی بسیار عمیقی بین مناطق شهری و روستایی این کشور وجود دارد. بر اساس پیشبینی صندوق بینالمللی پول، رشد اقتصادی چین در سال ۲۰۰۸ میلادی رقمی بالغ بر ۵/ ۹ درصد خواهد بود.
نسخهی بیماریزا
اما همین میزان رشد اقتصادی، که آرزوی بسیاری از کشورهاست، از نظر برخی از کارشناسان یک تهدید به شمار میآید. آنها نگران یک انفجار هستند. تورم ۴/۴ درصدی ماه ژوئن سال جاری، که از سه سال پیش تا کنون در چین بیسابقه بوده است، خود دلیلی بر این نگرانی است.
رونق بیش از اندازهی بازار مسکن هم نتیجهای جز خالی ماندن انبوهی از خانههای نوساز در بر نداشته است. آشفتگی بازار سهام هم خود تهدید دیگری به شمار میآید. روزانه ۴۰۰ هزار چینی، سرمایهی خود را صرف خرید سهام میکنند، به این امید که یکشبه ثروتمند شوند.
علاوه بر اینها، عوارض جانبی صنعتی شدن هم به سوی چین حملهور شدهاند. به گزارش بانک جهانی، بیست یا سی شهر آلودهی جهان در چین قرار دارند. به دلیل حفر صدها حلقه چاه در سال، خشکسالی شمال این کشور را تهدید میکند.
فشارهای روانی افزایش یافته اند. درحالیکه در شهرها سطح درآمد مردم افزایش پیدا کرده و بسیاری به سفرهای خارجی میروند و خودروهای گرانقیمت میخرند، بسیاری از روستاییان حتی از پس پرداخت نسخهی پزشکان هم بر نمیآیند. کشاورزی سنتی که ظرفیت تأمین نیاز روزافزون غذای مردم را نداشت از بین رفت و میلیونها نفر به امید یافتن کار به شهرها هجوم میآورند .
در دهه ۱۹۹۰ ، اقتصاد دولتی در هم شکست و از دل آن هزاران شرکت خصوصی زاده شدند. نیروی کار ارزان، بیتوجهی به محیطزیست و بازار تشنه داخلی، جملهی " Made in China" را بر پیشانی اقتصاد جهان حک کرد.
تمامی عوامل فوق در کنار فساد اداری، دولتمردان چینی را به این نتیجه رسانده که اصل "رشد صرف اقتصادی" که شعار سیاستمدارانِ اصلاحطلبِ دههی ۱۹۷۰ بود، در حال کشاندن این کشور به ورطهی نابودی است. ازاین روی، هو جینتائو (Hu Jintao) رییس جمهورچین، در تلاش است تا با شعار "جامعهی هماهنگ" بمب اقتصاد چین را خنثی کند.
تحول اقتصادی میانمدت چین، بستگی مستقیم به این مسئله دارد که دولتمردان چینی چطورعوارض جانبی این رشد اقتصادی موفق، از قبیل آلودگی محیط زیست و اختلاف طبقاتی شدید، را مدیریت کنند. قدرمسلم طبقه میانی جامعه، مهمترین نقش را در پیریزی آیندهی اقتصادی موفق برعهده دارد و با همین قشرجامعه است که بازار فروش داخلی رشد میکند؛ بازاری که در سال آینده میلادی ۳/ ۱ میلیارد مشتری خواهد داشت.