تقاضا برای آزادی سهراب رزاقی
۱۳۸۶ آبان ۲۸, دوشنبهسازمان عفو بینالملل در نامهای خطاب به رییس قوه قضاییه ایران، خواستار آزادی بدون قید و شرط و فوری دکترسهراب رزاقی، مدیر عامل موسسه کنشگران داوطلب شده که از ۴ هفته قبل در بازداشت به سر میبرد. خود موسسه کنشگران که مرکز آموزش و تحقیق جامعه مدنی ایران بود، اسفندماه سال گذشته به دستور دادستانی تهران، تعطیل و پلمب شد. همراه با سازمان عفو بین الملل، بیانیه ای نیز در داخل ایران با امضای ۷۱۵ نفر در حمایت از آزادی دکتر رزاقی منتشر شد.
موضوع مصاحبه دویچهوله با آسیه امینی، روزنامه نگار، شرایط دکتر رزاقی و محدودیتها و پیشداوریهای موجود در راه فعالیت مدنی در ایران است.
دویچهوله: بیانیهای با امضای چند صد نفر از فعالین اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برای حمایت از آزادی فوری دکتر رزاقی منتشر شده است. از وضعیت ایشان در زندان اطلاعی دارید؟
آسیه امینی: بله! من دیشب که با پدرشان صحبت کردم، گفتند که دکتر رزاقی در این مدت با خانوادهشان تماس تلفنی داشتند، ولی متاسفانه ملاقات حضوری نداشتند. البته شنیدم که قرار بوده امروز یک ملاقات حضوری داشته باشند، ولی هنوز اطلاع دقیق ندارم که توانستند برادرشان ایشان را ملاقات بکنند یا خیر.
شما بعنوان یکی از همکاران دکتر رزاقی، دستگیری ایشان و توضیح ندادن در باره این بازداشت را چگونه تحلیل میکنید؟
تحلیل این وضعیت خیلی دشوار است، بخاطر اینکه ما هنوز نمیدانیم اتهام آقای دکتر چه هست. ایشان محقق وفعال حوزهی جامعه مدنی بودند و این حوزه حوزهی سیاسی نیست که ما بگوییم کنشی هست که یک واکنش مشخصی را در پی دارد. تحلیل وضعیت ایشان نیاز به این دارد که ما اشراف داشته باشیم به اینکه پشت آنچه رخ داده است چه میگذرد و متاسفانه هیچ اطلاعی از طرف مقابل نداریم. اکثر کنشهای اجتماعی، در شرایط موجود، اتهام اقدام علیه امنیت ملی را به خودمیگیرند. این شرایط منصفانهای نیست. من یکسال با آقای دکتر رزاقی در یک دفتر کار کردهام ولی شناختام از ایشان به این یکسال محدود نمیشود. میدانم که عمری را صرف کار تحقیق، مطالعه، آموزش و تقویت و توانمندسازی سازمانها و نهادهای مدنی درایران کردهاند. نمیتوانم هیچ توجیهی برای شرایط و برخوردی که امروز با ایشان میشود، داشته باشم.
فکر میکنید علت این همه سوظن نسبت به فعالیتهای مدنی، اجتماعی و بقول خودتان غیرسیاسی که مهر اقدام علیه امنیت ملی میخورد، چه هست؟
همیشه این تجربهی تاریخی را فعالان ما داشتهاند. من شاید سنام آنقدر قد ندهد که دوران سیاسی دیگری را تجربه کرده باشم، ولی تاریخ ما گواه این است که همواره وقتی فشارهای بیرونی به کشور زیاد شده است، بخصوص فشارهای سیاسی، عرصه برفعالان سیاسی اجتماعی و حتا فرهنگی در داخل کشور بسیار محدود شده است و این روزگاری که امروز بر ما میرود، خارج از این تجربهها نیست.
دستگیریهای اخیر در حوزههای مختلف، آیا موجب شده که محدودیتی خودخواسته به فعالین مدنی تحمیل بشود؟ یعنی خودشان داوطلبانه کارهایشان را کم کنند؟
خودخواسته که نیست. من خودم در حوزهی زنان هم فعالیت میکنم. وقتی هر روز یک اتفاق جدید در حوزهی زنان میافتد و هر روز یک فرد جدیدی دستگیر و بازداشت میشود یا فراخوان میشود و یا بازجویی میشود، آنقدر فضا به افراد تنگ میشود، مجبور میشوند در دادسراها به آمد و شد بپردازند که دیگر فراغت و امکان این باقی نمیماند تا به فعالیتهای دیگرشان برسند. یعنی این مسئله خودخواسته نیست، این یک تحمیل است. از هر سو شما را فشار میدهند و شما مجبورید در یک تنگنا قرار بگیرید. نمیشود گفت که شما میخواهید که در آن تنگنا باشید.
چرا بعد از سه هفته که از بازداشت دکتر رزاقی میگذرد، بیانیهی ۷۱۵ نفره در فراخوان به آزادی ایشان داده شد؟
ما خیلی امیدوار بودیم که ایشان خیلی زود آزاد بشوند. دوم اینکه تقریبا میشود گفت همهی همکاران ما در کنشگران از هفتهی اول که دکتر رزاقی بازداشت شد، به طور مرتب خواسته شده و مورد پرسوجو قرار گرفتهاند. این خودش باعث شد بخش عمدهای از وقت ما و انرژی و حتا ذهن ما درگیر ماجراهای رفتوآمد خودمان و همکارانمان و دوستانمان بشود. ضمن اینکه، حدود دو هفتهی پیش به همکار ما آقای دکتر یوسیفیان که رییس هیات مدیره کنشگران هستند، وعده داده شد که به خانوادهی آقای دکتر بگوید وثیقه را آماده کنند. ما خیلی آنموقع امیدوار بودیم و گفتیم خب شاید اصلا انتشار بیانیه آزادی ایشان را به تعویق بیندازد. اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد.