تصویری از ایران با چاشنی طنز
۱۳۸۶ آبان ۷, دوشنبهکدام تصویر از ایران درست است؟ تصویر یک حکومت مذهبی عقبافتاده که دیوانهی ساختن بمب اتم است؟ یا تصویر جوانانی که خیلی عادی با "آیپد"، (iPods) اینطرف و آنطرف میروند و با لذت، "علف" دود میکنند؟ کتاب "با تشکر، دو بمب اتمی دریافت شد؛ زندگی روزمره در ایران احمدی نژاد"، نوشتهی گزارشگر اتریشی، آنتونیا رادوس، (Antonia Rados)، زندگی روزمرهی ۷۰ میلیون ایرانی را دستمایه قرار داده است. رادوس دربارهی زنان طلاقگرفته، دورههای لاغری و در این بارهی که سی دیها، چگونه در بازار سیاه دست به دست میشوند، گزارش میدهد؛ از جمله، از سی دیای که یکی از هنرپیشگان معروف تلویزیون را در حال مقاربت جنسی با مردی نشان میدهد.
کتاب رادوس، مجموعه داستانهای جالب و روشنگرانهای است دربارهی اخلاقگرایی کاذب، پارتیبازی، قهر و فساد که نویسنده طنز و لودگی را چاشنی آنها کرده، و گاهی هم زیاده از حد به آنها چاشنی زده. چون لحن سرگرمکنندهی کتاب، گاهگاه جدی بودن موضوع و شرایط را زیر سایه میبرد. از جمله هنگامیکه نویسنده از تجربهی روسری سرکردنش حرف میزند: «چیزی بدتر از روسری یا چادر سرکردن هم قابل تصور است. اگر زنی نخواهد هیچکدام را سر کند، میتواند فوری عقبگرد کند و از ایران خارج شود... مثل خانم یکی از دیپلماتهای غربی. (...) هنوز مدتی از رفتن زن نگذشته بود که آقای دیپلمات برای چند روز بیوه شد.»
بعد رادوس، لب مطلب را عنوان میکند: «حتی از موجودات فضایی، اگر زن باشند، به محض پا گذاشتن به خاک جمهوری اسلامی، خواسته میشود که سر خود را هر چه سریعتر با دستمالی ببندند، در غیر اینصورت، آن را از دست خواهند داد؛ منظورم، سرشان است!»
شوخ طبعی و مزاح، نوعی مبارزه با فشار
رادوس که از سال ۱۹۷۸ به عنوان گزارشگر جنگی به کار خبرنگاری مشغول شده و از سال ۱۹۹۳ به عنوان مسئول استودیوی شبکهی رادیوـ تلویزیونی RTL در پاریس فعالیت میکند، آگاهانه این شیوهی نگارش را انتخاب کرده است. او میگوید: «ایرانیها با شوخطبعی و مزاح، زندگی روزمرهی خود را که پر از زور و فشار است، تحمل میکنند. این، نوعی استراتژی "جان سالم به دربردن" است که باید در نوشته و زبان من هم بازتاب مییافت.» او معتقد است که ایران، جامعهی خاصی است؛ خیلی متنوع، پویا و به خاطر تاثیر (فرهنگی) گروههای ایرانی در این و آن کشور خارجی و دوران شاه، از سایر کشورهای خاورمیانه بازتر است. رادوس که در کلاگنفورت به دنیا آمده و دهها سال است که بهطور مرتب برای دیدن دوستانش به ایران سفر میکند، میگوید: «در واقع همه، یک جور زندگی دوگانه دارند. پاسداران انقلاب در خیابان مراقبند که مقررات روسری سر کردن رعایت شود. در خانه، مردم روسری را برمیدارند و شروع به تعریفکردن جوک درمورد رئیس جمهور میکنند.»
موضوعهایی که رادوس در کتابش به آنها میپردازد، موضوعهایی نیستند که در تلویزیون مطرح شوند: خاطرات و تجربههای شخصی گزارشگری از دورهی اقامتش در ایران. هرچند لحن سرگرمکنندهی نویسنده، گاهی برشگفتی او سایه میاندازد، ولی خواننده را وسوسه میکند، کتاب را از اولین تا آخرین صفحهی آن بخواند. خانم آنتونیا رادوس: با تشکر، دو بمب اتمی دریافت شد.