تشكلهاى غيردولتى در برابر فشارهاى دولتى
۱۳۸۵ دی ۱۷, یکشنبهبه عنوان نمونه "انجمن وحدت ملى ايران" كه يك تشكل غيردولتى در اصفهان است، توسط ماموران امنيتى تعطيل میشود. آيا اين گونه اقدامات قانونى است؟ آينده NGOها با چنين برخوردهايى چه خواهد شد. كدام گروههاى اجتماعى از محدوديت فعاليت آنها زيان خواهند ديد؟ و نابودى آنها چه ثمرى براى كه دارد؟ دويچه وله اين سوالات را با حنيف يزادنى، عضو شوراى مركزى دفتر تحكيم وحدت در ميان گذاشته كه حمايت از اين سازمانها را از جمله وظايف خود میداند.
گفتگو: مريم انصارى
دویچهوله: شما از برخوردهایی که در چندماه اخیر با تشکلهای غیردولتی میشود شکایت دارید که یک نمونهاش هم بستن «انجمن وحدت ملی ایران» تشکل غیردولتی در اصفهان بوده. ممکن است بگویید چه محدودیتهایی شامل حال چه گروهی از تشکلهای غیردولتی میشود و طرحی که قرار است تمام تشکلهای غیردولتی را تحت نظارت دولت دربیاورد، چه چشماندازی را در برابر فعالیتهای NGO قرار میدهد؟
یزدانی: حاکمیت ایران بخاطر مشی تمامیتخواهانهای که دارد میخواهد جامعه را به سمت یک جامعهی اتميزه شده سوق دهد و از هرگونه اجتماعی، چه سیاسی، چه اجتماعی ـ فرهنگی و سایر اجتماعاتی که فرد میتواند در آنها فعالیت بکند، با آنها برخورد میکند و جلوگیری میکند از جمعشدن مردم در کنار همدیگر. برخوردی که در یکیدوسال اخیر شکل گرفته برخوردی بوده که فشار بر عموم NGOها شکل گرفته است. همانطور که میدانید NGOها از دو طریق میتوانستند مجوز بگیرند، یکی از طریق وزارت کشور و یکی از طرف سازمان ملی جوانان. منتها تمامی NGOهایی که از این دو ارگان مجوز گرفتند با برخورد و با عدم امکانات مواجه شدند و در راستای فعالیتهایشان با مشکل روبهرو شدند.
دویچهوله: در دورهی آقای خاتمی بیش از سههزار NGO فعالیت خودش را آغاز کرد و این فعالیتها در زمینهی برخورد با آسیبهای اجتماعی محیط زیست، تشکلهای زنان و غیره و ذلک بود. از این تعداد الان چه گروهی و در چه ابعادی هنوز قادر به ادامه فعالیتهایشان هستند؟
یزدانی: بعضی از این NGOها از سالهای گذشته بودند و در دورهی آقای خاتمی از دایرهی فعالیت بیشتری برخوردار بودند و میتوانستند بهتر از وضعیت کنونی عمل بکنند. منتها در چندسال اخیر اولا از دامنهی این فعالیتها کم شده، یعنی NGOها خیلی کمتر میتوانند فعالیت بکنند و ثانیا NGOها بهرحال تعدادیشان کارآییهای لازم را داشتند و میتوانستند فاکتورهای تاثیرگذاری در جامعه را داشته باشند که آن NGOها بیشتر از همه مورد تهدید قرار گرفتند و از فعالیتهایشان جلوگیری شده. به نظر من آن تعداد از NGOهایی که از سالهای گذشته بودند، چیزی که مشخص است، بسیار کمتر شدهاند. حتا NGOهایی هم که باقی ماندهاند نتوانستهاند کاری بکنند و برخوردهای گوناگونی با آن شده که از احضارکردن بوده که احضار میکنند افراد را به آنجا و تهدید و مرعوب میشوند تا بازداشت کردن و بازجویی کردن یا اینکه دفاترشان پلمب بشود یا از فعالیتهای اساسیشان محروم بشوند. وقتی یک NGO حق فعالیت خودش را دریافت میکند از هر ارگان یا هر سازمانی، مثل سازمان ملی جوانان و یا از استانداریها تحت نظارت وزارت کشور، این حق یک حق قانونی هست. تنها در صورتی میشود که NGO را از فعالیت بازداشت که در یک دادگاه صالحه این حق از آن گرفته بشود که این دادگاه صالحه باید شرایط خاص خودش را داشته باشد، باید هیات منصفه حضور داشته باشد و آن NGO بتواند حتما از خودش دفاع بکند و به دلایل قانونی این NGO متهم شده باشد به نقض قوانینی که براساس حقوق باشند و نه هر دلیلی. با این حساب برخوردی که با NGO ها میشود کاملا غیرقانونیست و نقض کامل قانون اساسیست.
دویچهوله: سوال آخر من از شما آقای یزدانی. کارنامهی تشکلهای غیردولتی در کمک به قربانیان آسیبهای اجتماعی را چگونه ارزیابی میکنید؟
یزدانی: اینها خصوصا در شهرهایی که در هرحال تا حدی بزرگتر هستند، در کلان شهرها، تاثیر بسیار زیادی داشتند. NGOها، برفرض همین سازمان ملی جوانان یا NGOهایی که در بم فعالیت کردند و NGOهایی که در زمینهی اعتیاد کار میکنند کارهای بسیار درخشانی دارند و این تاثیرگذاریشان هرروز دارد بیشتر و بیشتر میشود، بطوریکه در تمامی استانها و در تمامی شهرها فکر میکنم که اینها شعبه داشته باشند و دارند کار میکنند. همانطور که میدانید، جامعهی ما یک جامعهایست که از ۶ آسیب اجتماعی رنج میبرد، فقر، بیکاری، اعتیاد، ایدز و فحشا و کودکان خیابانی.NGO هایی که دربارهی اعتیاد کار میکنند، NGO هایی که رابطه با کودکان خیابانی و آموزش به کودکان فعال هستند و NGOهای زنان در بخش خانواده. خب این NGOها تا حد زیادی هم تاثیر گذاشتهاند و برخورد حاکمیت با این NGOها باید آنها را بیشتر تشویق بکند. به نظر من برخورد معقولانه از طرف حاکمیت باید برخوردی باشد در حمایت از این NGOها و احترام بیشتر به آنها و ایجاد یک سری راهکارهایی که این NGOها بتوانند تشویق بشوند که بهتر و بهتر کار بکنند، نه اینکه برخوردی خشن و دور از شان انسانی به آنها بشود.