تبدیل صندوقهای قرضالحسنه به بانک!
۱۳۸۶ مرداد ۲۰, شنبهمعاون اول محمود احمدینژاد، مامور تشکیل "شورای بازنگری در قوانین تظام بانکی کشور" شده است. از جمله راهبردهای این شورا، تامین نیازهای ضروری مردم به صورت قرضالحسنه و ترویج فرهنگ قرضالحسنه است.
دکتر بیژن بیدآباد کارشناس مسائل اقتصادی به چند پرسش دویچه وله در مورد بازنگری در قوانین نظام بانکی کشور پاسخ داد.
دویچه وله: آیا چیزی به اسم بانکداری اسلامی و مبتنی بر قرضالحسنه، با وجود تلاشهای ناکام اوایل انقلاب میتواند وجود داشته باشد؟
بیژن بیدآباد: اول باید بگویم که تاریخچه صندوقهای قرضالحسنه در ایران به دهه سی برمیگردد که به صورت صندوق های خانوادگی و کسبه تشکیل شد تا به همدیگر وام بدون بهره بدهند. این دیدگاه اولیه وام بدون بهره بود اما آهسته آهسته شکل عوض کرد تا سال ۶۳ که قانون عملیات بانکی بدون ربا تصویب شد و نرخ بهرهی حداقل به صورت کارمزد در نظر گرفته شد. بعدا سپردههای مختلفی بهعنوان سپردههای پساندازجاری و پسانداز قرضالحسنه در بانکها به رسمیت شناخته شد و به تدریج نوع سپردهگذاریها نیز تغییر کرد. چیزی که جالب است اینکه سپردهگذاران علاقه کمتری به سپردهگذاری قرضالحسنه نشان دادند. در نتیجه بانکها راهحل دیگری پیدا کردند و آن پرداخت جایزه به صورت تصادفی بود که در اصل با منطق اقتصادی پرداخت سود به صورت بخت آزمایی نمیخواند. در حال حاضر سازمان اقتصاد اسلامی حدود یکهزار صندوق قرضالحسنه را مدیریت میکند و سعی دارد آنها را به صورت بانک به شکل رسمیتری مطرح نماید، اما به نظر من محدوده کار این صندوقها از این فراتر نخواهد رفت.
دولت نهم تلاش زیادی برای اجرای احکام اسلامی در بخش بانکی و پولی میکند. اما اگر قرار باشد بانکها بدون کار اقتصادی و گرفتن سود از ارائه خدمات، مشکلات مردم را با دادن وام بدون بهره حل کنند، چرخ کارشان از کجا خواهد گشت؟ این به معنای آن نیست که غبرشفاف و غیرمستقیم کسب درآمد کنند؟
یکی از مشکلاتی که بانکها داشتند، عدم موفقیت در جذب سپردههای قرضالحسنه بود. چون مردم سپردههای خود را جایی قرار میدهند که بازدهی بیشتر دارد. آنچه برای بانک قرضالحسنه درنظر گرفته شده، از محل منابع مردمی است که مایلاند پول خود را جایی بگذارند و بهرهای نگیرند. این تعداد افراد در حد صفر نیستند و وجود دارند، اما رقم سپردهگذاری آنها در حدی نیست که بتواند گردش کار بانک را تامین کند. از نظر فقهی، باید مبالغ زکات و خمس در بانک قرضالحسنه قرار بگیرند و پرداختهای انتقالی از طریق این بانکها، نوعی سوبسید خواهند بود که به اقشار آسیبپذیر جامعه میرسد. اما من چنین چیزی را در تعریف بانک قرضالحسنه فعلی ندیدهام...
بیشتر کارشناسان، جاری کردن سرمایههای دولتی به سمت تامین نیازهای مردم به صورت قرضالحسنه را موجب افزایش شدید نقدینگی، ایجاد تورم، به شکست کشاندن نظام بانکداری و توقف در روند تولید میدانند. نظر شما چیست؟
به نظر من بانک قرضالحسنه در تامین و رشد خود از محل سپردههای قرضالحسنه مردم موفقیتی نخواهد داشت. درنهایت در حد همین صندوقهای کوچکی که زیرنظر سازمان اقتصاد اسلامی هستند، باقی خواهد ماند. چنانچه دولت تصمیم بگیرد وجوهی که توسط مراجع دینی دریافت میشوند، توسط این بانک به افراد مستحق دریافت این وجوه پرداخت شوند، این بانک میتواند وظیفه کارکردی ویژهای را در این فرایند داشته باشد. به نظر من اما این بانک نمیتواند رشد کند چون انگیزه مادی در جذب سپردهها ندارد و مردم در شرایط کنونی نیز واجد چنان ایثاری نیستند که منابع عظیم مالی خود را از سپردههایی که بهره به آن تعلق میگیرد به سپردههای بدون بهره منتقل کنند. به نظر من این پدیده بزرگی نخواهد شد که آثار اقتصادی قابل تاملی نیز داشته باشد.
به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که گفته معاون وزیر اقتصاد در مورد این که بانک قرضالحسنه بزرگترین بانک ایران خواهد بود، سخنی است بیشتر آرمانگرایانه یا حتی تبلیغاتی؟
به هر حال با تعاریفی که فعلا از وظایف این بانک شده، نمی توان نتیجه گرفت که بانک بزرگی میشود. اما اگرما بخواهیم تبعیت کنیم از قواعد اسلامی، در فقه شیعه کلیه منابع و داراییهایی که از خمس و زکات دریافت میشوند، باید به افراد مستحق دریافت پرداخت شوند. اگر چنین موضوعی مد نظر تاسیس این بانک باشد، وظایف آن بسیار زیاد است اما من فکر نمیکنم و ندیدهام که چنین قراری برای کار این بانک باشد.