تام كونيگز، نماينده دولت آلمان در امور مربوط به حقوق بشر: ”هميشه بايست طرف قربانى را گرفت“
۱۳۸۴ فروردین ۸, دوشنبهيگز از آغاز سال جارى ميلادى نماينده دولت آلمان براى امور مربوط به حقوق بشر و كمكهاى انسانى است.
نام تام كونيگز براى نخستين بار در ميانه سالهاى دهه ۱۹۷۰ ميلادى در عنوانهاى درشت مطبوعات در آلمان ديده مىشد و آن هم بدين خاطر كه وى ارث خود را به دو گروه سياسى مبارز اهدا كرده بود. يكى از گروهها ويت كنگ بود و گروه ديگر عليه ديكتاتورى شيلى مبارزه مىكرد. مبلغ اهدايى وى چيزى بين پانصد هزار و پنج ميليون مارك بود، كونيگز هيچ گاه اطلاعات دقيقترى در اين باره در اختيار روزنامهنگاران نگذاشت. هنوز هم به نظر وى آنچه در آن موقع به عنوان مردى جوان انجام داد، درست بوده است. كونيگز معتقد است كه تامين مخارج زندگى از راه كار كردن به اعتماد به نفس فرد كمك مىكند و بهتر از خرج كردن ارثى است كه از پيشينيان رسيده است.
تام كونيگز در خانوادهاى سرشناس به دنيا آمده است كه در آن بانكدارى سنت است. وى پس از گرفتن ديپلم دبيرستان خود را آماده ادامه دادن راه اجدادش كرد. دوره بانكدارى را گذراند و در دانشگاه آزاد برلين اقتصاد خواند. در آنجا بود كه با فعالان جنبش دانشجويى آلمان آشنا شد. پس از آن به فرانكفورت رفت و در آن شهر با رييس كنونىاش، وزير امور خارجه آلمان يوشكا فيشر، در يك خانه زندگى مىكرد. به عنوان جوشكار براى كارخانه ماشينسازى اپل كار كرد، تاكسى راند و مدتى هم بيكار بود. در سال ۱۹۸۳ به عضويت حزب سبزها درآمد. ده سال بعد، در سال ۱۹۹۳، تام كونيگز به عنوان نخستين خزانهدار شهر از حزب سبزها انتخاب شد. وى در اين باره مىگويد: ”زيباترين و مطمئنا موثرترين دوره در زندگى شغلى من دورهاى بود كه به عنوان خزانهدار شهر فرانكفورت كار مىكردم. دوره بسيار پربارى بود. حال كه مدت زمانى از آن دوره گذشته است، مىبينم كه آن دوره پربار بود نه تنها براى وضعيت مالى فرانكفورت، بلكه براى من به عنوان كسى كه در آن زمان به طور اتفاقى مسئول امور مربوط به محيط زيست هم شده بودم. وقتى به فرانكفورت نگاه مىكنم تا ببينم كه چه چيز از آن دوره باقى مانده، بايد بگويم كه تاثير كارهايى كه حزب سبزها براى اين شهر كرد، از همه چيز بيشتر بر جاى باقى مانده است.“
تام كونيگز در پايان دهه ۱۹۸۰ رياست دفتر وزارت يوشكا فيشر را بر عهده گرفت. در آن زمان فيشر وزير حفاظت از محيط زيست در ايالت هسن بود. فيشر نخستين وزير از حزب سبزها در يك ايالت آلمان بود. طبيعى است كه كونيگز و فيشر در آن دوره روابطى بسيار نزديك داشتند. براى همين هم روزنامههاى محافظهكار آلمان مىنوشتند كه فيشر كارى جذاب و پرمنفعت را به دوست قديمش سپرده است.
يوشكا فيشر درگواتمالا به هنگامى كه با دوست قديم و رفيق حزبىاش تام كونيگز شام صرف مىنمود به او پيشنهاد كرد به عنوان نماينده دولت آلمان در امور مربوط به حقوق بشر مشغول به كار شود. كونيگز از ميانه سال ۲۰۰۲ به عنوان نماينده ويژه سازمان ملل متحد در گواتمالا فعاليت داشت. وى در اين باره مىگويد: ”يوشكا فيشر براى ديدارى رسمى به گواتمالا آمده بود. من هم طبيعتا بسيار خوشحال شدم كه سفر او مصادف شده بود با دورهاى كه من در گواتمالا كار مىكردم. ماموريت من قرار بود در ماه دسامبر ۲۰۰۴ تمام شود و فيشر در ماه نوامبر به گواتمالا آمد. من در حقيقت دوست داشتم كه باز براى سازمان ملل متحد كار كنم، اما چون شمار چنين كارهايى در اين سطح بسيار محدود است، كارى پيدا نمىكردم. يا بايد به فرانكفورت بازمىگشتم و وقتم را براى مدتى روى مبل خانه سر مى كردم و اعصاب خانمم را خرد مىكردم، يا كار ديگرى نمىيافتم. اينجا بود كه يوشكا گفت خيلى خوب است اگر اين وظيفه را بر عهده بگيرى و من هم قبول كردم، بدون آنكه بدانم اين وظيفه دقيقا چيست و چه مشكلها و چالشهايى در برابر من هستند.“
احتمالا تام كونيگز يكى از معدود سياستمداران در حوزه مربوط به حقوق بشر است كه پايمال شدن حقوق انسانى را بارها به چشم خود ديدهاند. كونيگز در پايان دهه ۱۹۹۰ از سوى سازمان ملل متحد مامور كمك به بناى دستگاه ادارى در كوزوو شد. او در آن موقع چيزى بود شبيه وزير كشور در كوزوو. امريكاييهايى كه از طرف سازمان ملل متحد در آنجا بودند به وى اعتماد نداشتند، چون از اهداى ارثاش به ويت كنگ و شيلياييها خبر داشتند و نمىدانستند كه بايست با او چگونه رفتار كنند. با اين همه كونيگز در سال ۲۰۰۲ نماينده ويژه سازمان ملل متحد در گواتمالا شد. در گواتمالا ۳۶ سال جنگ داخلى جريان داشته است و سازمان ملل متحد پس از سالهاى طولانى جنگ داخلى مىكوشد تا روند صلح در اين كشور را پيش ببرد. وظيفه تام كونيگز در اين كشور نظارت بر رعايت موازين حقوق بشر در اين كشور بود.
شعار كونيگز چه آن هنگام و چه اكنون اين است كه ”در درجه نخست بايد طرف قربانى را گرفت. در اين صورت است كه مىتوان خطى روشن را دنبال كرد. و اگر كسى را تهديد به مرگ كنند، بايد در كنار وى قرار گرفت. اگر كسى زخمى بشود هم همين طور. اين مهمترين چيز است. از اين راه توانستهايم كشمكشهايى را حل كنيم يا دست كم به طور مثبت بر آنها تاثير بگذاريم.“
تام كونيگز شكسته نفسى مىكند. اما به هيچ وجه كار خود را بىاهميت جلوه نمىدهد. اين يكى از خصايل اوست. در پاسخ به اين پرسش كه وقتى همه دنيا مىداند كه موضوع حقوق بشر در روابط با چين تنها در پانويس متن ذكر مىشود، گفتگو در باره حقوق بشر با چين چه فايده دارد، كونيگز مىگويد: ”تام كونيگز كوچك و چين بزرگ“. منظورش آن است كه بايست همواره نقض حقوق بشر را يادآور شد، قطره قطره جمع گردد وانگهى دريا شود!