تئوریهای فاشیسم • معرفی کتاب
۱۳۸۶ بهمن ۹, سهشنبه۳۰ ژانویه ۱۹۳۳: هیتلر صدراعظم آلمان شد. رئیس جمهور هیندنبورگ او را به محل اقامت خود فراخواند و به او فرمان تشکیل کابینه را ابلاغ کرد. نازیها جشن گرفتند. در برلین مشعل به دست راه افتادند و به خواندن سرودهای رزمیشان پرداختند. همان شب پنداری اعلام جنگ شد، اعلام جنگ به جهان. جنگ اما بسی زودتر آغاز شده بود، در درجهی اول به صورت جنگ با دموکراسی، آن هم ای بسا با امکانهایی که خود دموکراسی در اختیار دشمنانش گذاشته بود.
معمای فاشیسم
هنوز پس از گذشت ۷۵ سال از مقطع چنگ انداختن به قدرت (Machtergreifung) توسط حزب ناسیونالسوسیالیست به رهبری آدولف هیتلر این مسئله مطرح است که به راستی چه شد که این جماعت قدرت را به دست گرفتند، آنان که بودند، مردم را چگونه با خود همراه کردند. مضمون این "همراه کردن" چه بوده است: مسحور کردن؟ فریب دادن؟ با رشوه و وعدههای بیشمار با خود همدست نمودن؟ واقعا "مردمی" رفتار کردن یعنی از عقبماندهترین غرایز آنان پیروی کردن و پستترین خواستههای آنان رابرجسته ساختن؟
پرسشهای محوری در مورد فاشیسم
ناسیونالسوسیالیسم شکل آلمانی جریانی است که فاشیسم نامیده میشود. این جریان نخست در ایتالیا در عرصهی قدرت جایگاهی مییابد. دوران پس از جنگ اول، دوران جریانهای فاشیستی است در اروپای شرقی و مرکزی، در آلمان، در فرانسه، در انگلستان و نیز در آمریکا. در کشورهای عرب نیز فاشیستها نمودی دارند، خاصه در سوریه، فلسطین و عراق. در ایران نیز ایدئولوژی خاک و خون گروهی را دور خود جمع میکند.
از همان ابتدای پیدایش فاشیسم به عنوان جنبش تودهای− یعنی جنبشی که برای تودهها جذاب است، از جمله برای قشر متوسط، برای بخشهایی از کارگران و برای بیکاران − این موضوع مطرح میشود که فاشیسم چیست. بر سر تعریف آن بحثهای فراوانی درمیگیرد. این بحثها هنوز ادامه دارند. از "تئوریهای فاشیسم" که سخن میرود، به این بحثها در شکل پختهشان اشاره میشود.
در تئوریهای فاشیسم مسائلی از این دست مطرح است: محتوای طبقاتی جنبش فاشیستی چیست، یعنی چه گروههای اجتماعی از این جنبش پشتیبانی کرده، از قبل آن نفع برده و خط آن را تعیین کردهاند؟ فاشیسم در چه شرایط تاریخیای بروز میکند، یعنی از دل کدام آرایش طبقاتی و کدام آرایش قوای سیاسی ممکن است فاشیسم برخیزد؟ چه عناصری ذاتی ایدئولوژی فاشیستی است؟ فاشیسم چگونه موفق شد تودههای وسیعی را با خود همراه کند؟ این جنبش از چه روانشناسیای بهره میبُـرد؟ بر روی چه غرایزی دست میگذاشت؟ چرا برخی فرهنگها استعداد فاشیسمپروری دارند؟
کتاب ویپرمن
با کتابهایی که در مورد فاشیسم نظریهپردازی کردهاند، میتوان یک کتابخانه تشکیل داد. برای آشنایی با آنها به کتابی نیاز داریم که راهنمای ما در کتابخانهی "تئوریهای فاشیسم" باشد. کتاب زیر در این مورد کتاب خوبی است:
Wolfgang Wippermann: Faschismustheorien. Die Entwicklung der Diskussion von den Anfängen bis heute, Darmstadt: Primus Verlag 1997, 136 Seiten, 14.90 €
نویسندهی کتاب، ولفگانگ ویپرمن (متولد ۱۹۴۵)، استاد تاریخ در دانشگاه آزاد برلین است. او دارای تألیفات متعددی در زمینهی تمامیتخواهی (توتالیتاریسم) و فاشیسم است. کتاب او در مورد "تئوریهای فاشیسم" به زبانی ساده نوشته شده، ساختار روشنی دارد و مفاهیم اساسی بحث را به خوبی تشریح میکند. کتاب برای ترجمه مفید است و راهنمای خوبی برای مطالعات بعدی است. کتاب در پایان، کتابهای مهم را در مورد مبحث تئوریهای فاشیسم نام برده و در مورد هر یک، اندکی توضیح داده است.
کتاب دارای سه فصل و یک سخن پایانی است. فصل اول تئوریهای فاشیسم را در جریان پیدایش تاریخیشان بررسی میکند، فصل دوم به تشریح سیستماتیک فاشیسم میپردازد و فصل سوم به صورت انتقادی با تئوریهای مطرح مواجه میشود.
نویسنده در بخش پایانی کتاب مختصات یک نظریهی درست و جامع در مورد فاشسیم را برمیشمرد. از نظر ویپرمن، فاشیسم پدیدهای چندعلتی است، بنابر این در تئوری بیراهه میرویم اگر آن را به یک عامل فروکاهیم.
م. رضا