1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

”به اميد روزى كه ديگر در شادباش نوروزى به مصائب اشاره نشود!”

۱۳۸۴ اسفند ۲۴, چهارشنبه

كانون نويسندگان ايران در پيام نوروزى امسال خود ضمن شادباش به مردم ايران بمناسبت فرارسيدن سال نو ، خواهان لغو سانسور و آزادی زندانيان سياسی شده است. كانون نويسندگان ايران در پيام خود همچنين خواهان قطع احضار و محاكمه‌ی دانشجويان و روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نويسان، آزادی اعضای هئيت مديره‌ی سنديكای كارگران شركت واحد ، روشن شدن سرنوشت پرونده‌ی قتل‌های سياسی موسوم به قتل‌های زنجيره‌ای و ... شده است.

https://p.dw.com/p/A42u
عکس: DW

كانون نويسندگان در پايان پيام خود نوشته : ”آرزومنديم هرگونه برخورد ضدانسانی در همه‌ی عرصه‌های زندگی فردی و اجتماعی مردم ايران منسوخ گردد. تا همگی با هرنوع عقيده و انديشه در كنار هم در صلح و بهروزی و سلامت و امنيت زندگی كنند.”

در رابطه با پيام نوروزى كانون نويسندگان ايران دويچه وله گفتگوى كوتاهى داشته با سيد على صالحى دبير كانون نويسندگان ايران.

گفتگو: مریم انصاری

آقای صالحی، بین پیام نوروزی امسال «کانون نویسندگان ایران» با سال گذشته چه تفاوت‌هایی وجود دارد؟

سيد على صالحى: فکر می‌کنم که هرچه زمان بیشتر بگذرد و این استمرار تقویمی و تاریخی، طبعا تراکم موضوع را هم بیشتر می‌کند. این یک وجه قضیه هست. مولفه‌ی دوم، سال به سال فشارها، تنگناها و ایذاها بیشتر و سانسور شدیدتر شده است. طبعا و طبیعتا در نوشتن و به گوش جهانیان و ملت ایران رساندن هم می‌تواند که در تطويل این موضوعات بیشتر باشد. اگر دقت فرموده باشید، می‌بینید که امسال در شمارش حوادث ما با ادامه و طولانی‌شدن متن و کمیت و کیفیت اطلاعیه روبرو هستیم. این یک مسئله است. مسئله‌ی دیگر هم که متاسفانه در یک دوره تازه قرار گرفته‌ایم که تاریکی‌ها غلیظ‌تر و حلقه‌ها تنگ‌تر و از تشدید فیلترینگ سایت‌ها گرفته تا محدودیت‌های رسانه‌ای و همچنین گرفتن و بستن دانشجوها، کارگران و اهل قلم و دگراندیشان همچنان ادامه دارد. طبعا باید این اطلاعیه رساتر می‌شد.

اگر مروری بکنیم بر دوره‌ای که شما در پیام نورزی‌تان با سعید سلطانپور شروع کردید تا ادامه‌اش، یعنی کشته‌شدن محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، تا امروز فراز و نشیب‌های فضای حاکم بر ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سيد على صالحى: متاسفانه باید، همانطور که همه می‌دانند، بگویم که سعید سلطانپور بعنوان اولین دبیر کانون نویسندگان در همان ابتدای دهه ۶۰ تیرباران شد و از سال ۴۷ تا مرگ سعید سلطانپور کانون نویسندگان هیچ کشته‌ای نداد و در همین اوایل دهه‌ی ۶۰ است که سه‌تن از اعضای کانون نویسندگان، آقای نوریان، آقای تنگستانی و سعید سلطانپور تیرباران می‌شوند و از آنزمان تاکنون ما می‌بینیم که کانون نویسندگان در یک دوره‌ی ويژه تقریبا از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۹ دوره‌ی فترت‌اش را طی می‌کند و از فعالیت‌های علنی محروم می‌شود و در سومین دوره‌اش هم در آغاز دهه‌ی ۷۰ دوستان به تکاپو می‌افتند و با آن نامه‌ی معروف «ما نویسنده هستیم» یا «ما نویسنده‌ایم» یکبار دیگر کانون نویسندگان اعلام حضور و ظهور می‌کند. اما همچنان که فعالیت‌هایش گسترده می‌شود، سرکوب‌ها، ایذاها و آزارها هم بیشتر می‌شود، از احضار اعضای کانون و دبیران بگیرید تا هم اکنون که دکتر ناصر زرافشان، وکیل شجاع پرونده «قتل‌های سیاسی»، سال نهایی پنج‌سال حبس خودش را طی می‌کند. در واقع ماه به ماه، سال به سال هرچه پیش‌تر آمده‌ایم این فشارها و این بن‌بست‌ها بیشتر شده.

با اینحال ما در این تنگناها و گردنه‌های بسیار صعب و تاریک هرگز امیدمان را از دست نخواهیم داد، نه تنها کانون نویسندگان، بلکه همه‌ی اهل قلم و در مجموعه‌ی ملت واقعا باهوش ایران. و ما امیدوار هستیم که روزی فرابرسد که کانون نویسندگان در اطلاعیه‌ی بويژه شادباش نوروزی خودش، دیگر به این مصائب اشاره نکند، یعنی به جایی برسیم که این مصائب پایان یافته باشد و آزادی اندیشه بیان و قلم تضمین فردی داشته باشد.