بزرگداشت «روز جهانى حقوق بشر» در آخن
۱۳۸۴ آذر ۲۰, یکشنبهدر اين مراسم كه با نمايش اسلايد و موسيقى گشايش يافت، آقاى محمدرضا معينى ، مسئول بخش ايران سازمان گزارشگران بدون مرز سخنرانى خود را تحت عنوان «بدون آزادى مطبوعات، آزادى وجود ندارد» آغاز كرد. وى دربارهى اهداف جهانى مندرج در «اعلاميهى جهانى حقوق بشر» گفت:
”مقدمهى اعلاميهى جهانى حقوق بشر برترين هدف مبارزهى خود را برقرارى نظامى كه در آن انسانها در پرتو آزادى بيان و عقيده از وحشت و فقر در امان باشند، اعلام مىكند. با همين چند كلام ساده همهى اهداف انسانى حقوق بشر گفته شده است.”
اين مسئول ايران سازمان «گزارشگران بدون مرز» پيرامون پيگردها عليه روزنامهنويسان و خبرنگاران اظهار داشت:
”امروز ۱۱۶ روزنامهنگار زندانى در سراسر جهان در پشت ميلههاى زندان بسر مىبرند. از آغاز سال ۲۰۰۵ تا به امروز بيش از ۷۰ روزنامهنگار به هنگام انجام وظيفهى خود جان خود را از دست دادهاند، اگر ۸۰ روزنامهنگار ديگر ايرانى كه در سانحهى هواپيما به نوعى به قتل رسيدندهاند را اضافه نكنيم. بهر روى امروز اگر در دمكراسىها هم شكنجه مىكنند، باز هم اين كوششگران آزادى بيان هستند كه اين فكر و عمل شرمآور انسانى را به اطلاع همگان مىرسانند و يادآور مىشوند كه ”بياد آر!”.
آقاى معينى پيرامون ضرورت دانستن و وظيفهى اطلاعرسانى كه مهمترين وظيفهى خبرنگاران است سخن گفت و اينكه اين حق هر شهروندى است كه حق آزادى بيان خود را بخواهد:
”مگر نه اينكه اصل ۱۹ اعلاميهى جهانى حقوق بشر مىگويد، هر فرد حق آزادى عقيده و بيان دارد و اين حق مستلزم آن است كه كسى از داشتن عقايد خود بيم و نگرانى نداشته باشد. و در كسب و دريافت و انتشار اطلاعات و افكار به تمام وسائل ممكن و بدون ملاحظات مرزى آزاد باشد. ما هم در روز حقوق بشر دور هم گرد آمدهايم تا به ارزشهاى انسانى به اين جهان ارج نهيم، بگوييم كه ما هم در اين جهان حقى داريم، براى داشتن آزادى عقيده و بيان و وجدان. در سالروز پيدا شدن پيكر مترجم كتاب «حقوق بشر چيست؟»، محمد جعفر پوينده، در كشور ما اين حق را داريم كه وجدانهاى بيدارشده را به دادخواهى بخوانيم. «داد» مىخواهيم، حقوقمان نقض شده است و مىشود و لبهايمان را مىدوزند، تا نگوييم «نه!». «نه» به نفرت، «نه» به كينه، «نه» به جنايت و قتل، «نه» به تكرار جنايت و «نه» به همهى آنچه كه بر ما رفته است. اين حق ماست كه بگوييم، ديگر هرگز چنين مباد!”
در بخشى ديگر از اين برنامه دكتر محمدرضا نيكفر، فلسفهآموختهى دانشگاه كلن در سخنان خود نخست مقدمهى اعلاميهى جهانى حقوق بشر را مورد تفسير قرار داد و به تقسيمبندى مواد مندرج در اين اعلاميه پرداخت و اظهار داشت كه مواد مندرج در اين اعلاميه را مىتوان به چهار بخشى تقسيم كرد كه عبارتند از ۱. مصونيت و امنيت فردى، ۲. آزادى، ۳. حقوق اجتماعى و ۴. حقوق جهانوندى (يا انسان به مثابهى شهروند جهان) و افزود:
”اعلاميه اهميت خود را در آنجايى توصيف كرده كه مىگويد اين اعلاميه: ”معيار مشتركى است براى همهى مردمان و همهى ملتها”. تأثير آن را مىدانيم: برخى از كشورها اين را در حد قانون اساسىشان گنجاندهاند و در قانون اساسىشان به مفاد اين اعلاميه اشارهى صريح دارند، برخىها تقدم مىدانند بر قوانين ملى خودشان، برخىها به سنگينى و فشار سياسى اين اعلاميه تمكين كردهاند، دستكم در ظاهر. ما مىبينيم كه بيشتر كارزارهايى كه براى حقوق بشر پيش برده مىشود، با استناد به اين اعلاميه است. قدرت اصلى هم كه پشت اين اعلاميه است، قدرت افكار عمومى است. يعنى اين مهمترين پشتيانى است كه اين اعلاميه از آن برخوردار است. اين اعلاميه يك سند مقدس نيست. سندى است پراهميت كه نبايد تصور كنيم كه متنى است همانند يك متن آسمانى و مقدس و همه چيز آن مو به مو پذيرفته مىشود. بر روى همه مادهها و مقدمهى آن بحث وجود دارد. اينكه چرا اصلا بحث وجود دارد، علتش اين است كه حقوق بشر نقض مىشود. چون حقوق بشر نقض مىشود وجود اعلاميه ضرورت پيدا كرده است. بنابراين ما در اين فضايى كه حقوق بشر نقض مىشود، خود به خود طبيعى خواهد بود كه در اين مورد اين بحث شود. چه در مخالفت، يا براى چارهجويى يا براى بهينه كردن.”
آقاى نيكفر به رابطهى تنش آميز حقوق بشر و دين نيز اشاره كرد و اين رابطه را پيچيده خواند:
”يكى محورهاى ثابت اين بحثها كه بطور مدام تكرار مىشود، مسئلهى حقوق بشر و دين است كه اينها چه رابطهاى با يكديگر دارند. يك رابطهى در واقع بسيار تشنجآميز، چون از يك يكطرف گفته مىشود كه حقوق بشر در نهايت يك منشاء دينى دارد، از طرف ديگر اين تز مطرح مىشود كه درست زمانى كه انسان شروع كرد از دين بريدن، مسئلهى حقوق بشر را مطرح كرد. از آنطرف استدلال مىشود كه بيشترين فشارهايى كه به بشر وارد شده و ضرباتى كه حقوق انسانى خورده در طول تاريخ به توسط دين و بنام دين بوده. در مقابل استدلال مىشود كه بيشترين حمايتى هم كه از حقوق انسانى شده باز بنام دين بوده است. بنابراين بحث سادهاى نيست كه با يك تصميمگيرى بتوان آن را حل كرد.”
آقاى نيكفر در ادامهى سخنان خود اشاره داشت كه به دلايل زيرين دين اسلام با حقوق بشر داراى مشكلاتى است كه بدين قرار است: نخست اينكه مسئلهى مصونيت و امنيت فردى بدون قيد و شرط پذيرفته نمىشود، آنهم بدليل سلطهى ارباب بر بنده، مرد بر زن، ولى بر صغير، حاكم بر رعيت؛ دوم مسئلهى آزادىها؛ سوم مسئلهى مشاركت سياسى همهى شهروندان. در همين رابطه به اين نكته اشاره شد كه بردهدارى هنوز از سوى علما و فقهاى اسلامى لغو نشده است. وى اشاره داشت به اين نكتهى تاريخى كه مسلمانان به ايالات متحدهى آمريكا انتقاد دارند كه اين كشور در تاريخ خود سياهپوستان را به اسارت و بردگى گرفته است. ولى اين مسلمانان فراموش مىكنند كه بخش بزرگى از بردهها در آفريقا توسط خود مسلمانان شكار شده و به آمريكايىها فروخته شده بودند.
محمدرضا نيكفر در ادامهى سخنرانىاش به مشكلات بحث حقوق بشر در ميان ايرانيان پرداخت، از جمله اينكه تقابل مصنوعى ميان مبارزهى سياسى و مبارزهى حقوق بشر، محدود ديدن حقوق بشر در قالب مسئلهى زندان و شكنجه و از طرف ديگر انتظار اين كه با رعايت حقوق بشر همهى مسائل اجتماعى حل مىشوند. موضوع ديگر مورد طرح نيكفر، ضرورت همراهى مبارزه براى آزادى و مبارزه براى عدالت بود.
مراسم بزرگداشت «روز جهانى حقوق بشر» در شهر آخن توأم با موسيقى و سرود و آواز به پايان رسيد.
داود خدابخش