برنامه دويچه وله و شنوندگان / دوم ژانويه سال ۲۰۰۴ ميلادى

سلام به همه عزيزان و دوستداران اين برنامه. اميدوارم با به پايان رسيدن اين هفته، كه پر از غم و اندوه بخاطر هموطنان مصيبت ديده مون در شهر بم بود، كمى مهلت و حال و هواى اين رو داشته باشين كه، پاى برنامه مخصوص خودتون بشينين. هفته گذشته و در مجله خبرى ديشب مطالبى داشتيم راجع به رسوم آلمانيها در ايام عيد ميلاد مسيح و تحويل سال نوى ميلادى. اينبار اگه اجازه بدين اشاره اى داريم، به يكى ديگه از سنتهاى رايج در آلمان. چرا كه تقريبا هر سال در تاريخ دوم ژانويه نزديك به نيم ميليون نفر از بچه هاى آلمانى در خيابونهاى شهرهاى خودشون به راه ميافتن. اونها در دسته هاى ۳ يا ۴ نفره به در خونه ها ميرن، سرودهاى مذهبى ميخونن و كمكهاى مالى جمع آورى ميكنن. اين بچه ها نقش “Heilige drei Könige” كه تحت الفظى ۳ شاه مقدس معنى ميشه رو، بازى ميكنن كه، ۲۰۰۰ سال پيش به بيت لحم سفر كردن، تا به مسيح تازه تولد يافته بپردازن. اين ۳ قديس كه گفته ميشه در حقيقت ۳ فرد فاضل و علامه از ايران زمين كهن بودن، كاسپار، ملشيور و بالتازار نام داشتن.
با پولهائى كه بچه ها در اين ايام جمع آورى ميكنن، موسسات مربوط به امور كودكان و اتحاد جوانان كاتوليك آلمان، پروژه هاى خودشون رو براى كمك به كودكان سراسر جهان تامين ميكنن.
سنت اين كودكان سرودخوان در آلمان، قدمتش تا قرن شانزدهم ميلادى ميرسه. در اون زمان، بچه ها براى خودشون پول جمع آورى ميكردن. در روزهاى عيد، اونها از خونه اى به خونه ديگه ميرفتن، سرودهاى خودشون رو ميخوندن و از پولى كه دريافت ميكردن، بعدآ مخارج مربوط به مدرسه رو، ميپرداختن.
اما الان نزديك ۴۰ ساله كه در آلمان، بچه ها براى انجام امور خيريه و كمك به كوكان ديگر كشورهاى جهان، پول جمع ميكنن. فكر اساسى اين كار اينه كه، بچه هائى كه از نظر مالى موقعيت بهترى دارن، براى بچه هاى فقير در كشورهاى ديگه پول جمع آورى ميكنن. هر سال، اين بچه ها هدفشون رو كمك به يه كشور جديد قرار ميدن. امسال قراره كه، كمكهاى مالى جمع آورى شده، به كشور آفريقائى روآندا تعلق بگيرن.
امسال در حدود نيم ميليون از اين بچه هاى خواننده سرود، ملبس به لباسهاى رنگين در شهرهاى مختلف به كار جمع آورى پول مشغول ميشن. در سال گذشته اونها تقريبآ مبلغى به ميزان ۳۳ ميليون يورو جمع آورى كرده و بوسيله اين پول، جمعآ انجام ۳۰۰۰ پروژه اجتماعى رو، در سراسر جهان تامين كردن. براى مثال، تاسيس يك مركز درمانى و بهداشتى در فيليپين، يا ساختن يك مهد كودك، براى بچه هاى رام الله و بيت المقدس يا اورشليم، كه بخاطر موقعيت موجود در خاور ميانه، تحت فشارهاى شديد روحى بوده و صدمه فراوون ديدن.
اين كار براى بچه هاى آلمان، بسيار آموزنده است. به اين وسيله اونها متوجه ميشن كه، بچه هاى كشورهاى ديگه، با چه مشكلاتى مواجهن و زندگيشون چطور ميگذره.

نگين كروئى