بحث در باره برگزارى نمايشگاه آرنو بركر، تنديسساز دوره نازيسم
۱۳۸۵ مرداد ۴, چهارشنبهگرهارد شنایدر، سرپرست بنیاد مردمی هنر این نمایشگاه را یک سیلی بر چهره هنرمندانی میداند که در دوره هیتلر زیر فشار و پیگرد بودهاند. زیرا برکر از دیدگاه شنایدر بیش از هرکس دیگر به بزرگنمایی نژاد آریا در هنر پرداخته است. اما هرمان شتر، استاد تاریخ، برآنست که باید هنر در رایش سوم را نیز، همچون پدیدههای دیگر آن دوره بررسی کرد. و آنگاه میگوید، اعتماد او به مردم سالاری در آلمان فدرال به اندازهای زیاد است که هیچ ترسی از آن ندارد که این نمایشگاه بتواند بر کسی بگونهای منفی تاثیر بگذارد. از سوی دیگر هنوز هم در گوشه و کنار آلمان آثاری از آرنو برکر بهچشم میخورند. بزرگترین مجموعه را میتوان در «کاخ نورونیش» در نزدیکی دوورن دید. در ماه ژوئن اندکی پیش از برگزاری بازیهای جام جهانی فوتبال گروهی از نویسندگان و هنرمندان آلمانی خواستار آن شده بودند که در مدتی که بازیها ادامه دارند، باید در محوطه المپیک برلن بر روی تندیسهای بزرگ بازمانده از روزگار نازیها پرده کشیده شود.
آرنو برکر در سال ۱۹۰۰ چشم به جهان گشود. پدرش یک استاد سنگتراش بود و از همینروی با ابزار کار تندیسسازی خیلی زود آشنا شد و در مدت پنج سال تحصیل در آکادمی تندیسسازی و معماری را فراگرفت. او در سفر خود به پاریس در سال ۱۹۲۴ با هنرمندانی چون «ژان کوکتو» آشنا شد. فضای هنری پاریس چنان تاثیری بر او گذارده بود که سه سال پس از نخستین سفرش بر آن شد که برای همیشه در پاریس اقامت کند. زیرا در آن دوره پاریس کانون هنر تندیسسازی مدرن بشمار میرفت. برکر در نخستین سالهای دهه ۳۰ هنوز هیچ اثر برجستهای را نیافریده بود، با وجود این ماکس لیبرمن، نقاش آلمانی و نیز یوزف گوبلز، وزیر تبلیغات رایش سوم، از او میخواهند که به برلن باز گردد. علاقه دو شخصیت کاملا متضاد به آرنو برکر شگفتیهایی را برانگیخته است. از یکسو ماکس لیبرمن هنرمند یهودیست که یکی از سرسختترین دشمنان ناسیونال سوسیالیست بشمار میرود. و از سوی دیگر گوبلز تبلیغات هیتلر بود که او را وسوسه میکرد تا به آلمان بازگردد.
آرنو برکر با نگاه به گذشته در زندگینامه خود مینویسد: «دیوانه بودم که به آلمان بازگشتم. در پاریس یک آتلیه زیبا داشتم که در آن احساس آرامش میکردم.». در سالهای دهه ۳۰ با سفارش دولت ناسیونال سوسیالیست به آفرینش تندیسهای قهرمانی برای میدان ورزش پرداخت. از مجموعه هنرمندانی که در اینکار بزرگ شرکت داشتند تا هنگام گشایش بازیهای المپیک در سال ۱۹۳۶ بیش از ۲۰ تندیس آماده شده بودند که همه آنها پیکرههای بزرگ و درشت با ماهیچههای نیرومند و حالت قهرمانی و جنگجویانه داشتند. در میان آنها دو تندیس از برکر با نامهای «۱۰ جنگاور» و «بانوی پیروز» دیده میشوند. آرنو برکر از سال ۱۹۳۷ به تدریس در آموزشگاه عالی هنر در برلن مشغول شد و نیز، در همین سالها دو تندیس معروف خود را آفرید. حزب بعنوان مشعلدار و ارتش بعنوان شمشیردار.
با ساختن این دو تندیس برکر خود را از زیر تاثیراتی که رودن بر او گذارده بود بیرون کشید و نیز، از سرمشقهای دوران باستان دوری جست. اکنون در کارهایش غلبه با پیکرهای غیرطبیعی و پرماهیچه است. این پیکرهها میبایست نژاد دلخواه آریا را تجسم بخشند. برکر اکنون یک هنرمند دولتی شده بود. هیتلر او را بزرگترین تندیسساز روزگار نامید و همچنین قرار بر این بود که با دگرگون کردن چهره برلن در ایجاد «گرمانیا»، پایتخت جهان همکاری کند. اما جنگ این فرصت را از ناسیونال سوسیالیستها گرفت. طرحهای برکر به بایگانی سپرده شدند. اما پس از جنگ هنرمند اجازه یافت بیهیچ مانعی همچنان به کار بپردازد. او نه بازداشت شد و نه به زندان رفت، بجای آن دو صدراعظم آلمان پس از جنگ، یعنی کونراد آدرنائور و لودویگ ارهارد از هواداران هنر او بودند و به او سفارشهایی برای ساختن تندیسهایی داده بودند. آرنو برکر پس از ۹۰ سال زندگی در سال ۱۹۹۱ چشم از جهان فروبست.