1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«بازی دوم»؛ بازی بدون شاه: گفتگو با جمشید حقیقت‌شناس، نقاش

۱۳۸۴ آذر ۱۴, دوشنبه

نمایشگاهی که از سه اثر جمشید حقیقت شناس در نگارخانه‌ ممیز خانه هنرمندان تهران برپاست طرح یک پرسش است و ارايه‌ی یک پیشنهاد. پرسش چرایی ویرانی این کشور است و بر صفحه‌ی شطرنجی که تمثیلی از اجتماع است پیشنهاد هنرمند بازی بدون شاه است.

https://p.dw.com/p/A670
جمشيد حقيقت‌شناس، نقاش ايرانى در كنار يكى از آثارش در گالرى مميز خانه هنرمندان تهران
جمشيد حقيقت‌شناس، نقاش ايرانى در كنار يكى از آثارش در گالرى مميز خانه هنرمندان تهرانعکس: DW

در سالنهای نگارخانه ممیز در خانه‌ی هنرمندان تهران آثاری از نقاش و هنرمند صاحب‌نام، جمشید حقیقت‌شناس برپاست. تابلوها و چیدمان‌های این نمایشگاه که همه از مهره‌ها و صفحه‌ی شطرنج تشکیل شده‌اند در خدمت رساندن پیام هنرمند به مخاطب است؛ پیامی که خاستگاه آن مسائل اجتماعی است و حقیقت‌شناس آن را بیشتر طرح سوال . ارائه‌ی پیشنهاد می‌خواند:

«عنوان نمایشگاه بازی دوم است که از یک موضوغ اجتماعی نشأت گرفته، موضوعی که در ماههای اخیر ذهن مرا خیلی به خودش مشغول کرده است. این که چه اتفاقی افتاد، چه چیز در ذهن ما بود که یک‌دفعه به یک مسئله اجتماعی تبدیل شد. من سعی کردم در این نمایشگاه و با این کارها آن را به نمایش بگذارم و در واقع طرح سوال کنم و پیشنهاد بدهم.»

این نمایشگاه از سه کار اصلی تشکیل شده که در دو سالن کوچک و سالن اصلی نگارخانه ممیز به نمایش گذاشته شده‌اند:

«یکی از آثار یک صفحه‌ی بزرگ شطرنج است که روی آن شاهی تنهاست. این شاه تعدادی سرباز سیاه دارد که بر زمینه‌ی سیاه و سفید قرار دارند و روبروی اینها شاه، وزیر، اسب، فیل و رخ قرار دارد. یعنی تخصصهای مختلفی که قبلا به آنها توجه می‌شد. قدرتهایی که فکر می‌کنم یک اجتماع به آنها احتیاج دارد و به کمک آنها قرار است ساخته شود. در کار بعدی یک صندلی داریم که این صندلی موضوعش کشورمان است، عرصه‌ای که در آن فعالیت می‌کنیم؛ خراب و ویران است اما قابل درست شدن است، می‌شود اصلاحش کرد. می‌شود آن را ترمیم کرد و دوباره به آن نگاه و از آن رفع اشکال کرد. و یک تابلویی که من فکر می‌کنم بیشتر ذهن ماست. یعنی از ذهن‌مان به وجود آمده. ذهنی که فکر می‌کنیم باید کسی دیگری بیاید و اینجا را درست کند و حودمان نه. و یک پیشنهاد داشتم و آن [در کار سوم] یک مکعبی است که روی آن مهره‌هایی وجود دارد که دارای شاه نیستند. و کسی برای کسی بازی نمی‌کند. همه بازیگرند و قرار است همه پیروز شوند. و این در واقع پیشنهاد من در این نمایشگاه است.»

پیشنهادی جسورانه! شاهان از محورهای این سه اثر هستند؛ شاهانی که از صحنه‌ی بازی غایب‌اند و در پس‌زمینه سقوط کرده‌اند و شاهی که بر صفحه‌ی عظیم شطرنجی که کف سالن اصلی را پوشانده، تنها، بر نطع فرمان می‌راند. آیا این تمثیل حیات اجتماعی ماست و چگونه می‌توان این پیشنهاد را به وضعیت ما تعمیم داد؟:

«من فکر می‌کنم اگر ما بپذیریم که تک تک ما مسئول کارهایی که می‌کنیم هستیم این اتفاق خواهد افتاد. اگر من که نقاشم مسئولیت کاری را که می‌کنم بپذیرم، اگر شما که معمار هستید، شما که شاعر هستید شما که سیاستمدار یا مدیر هستید، مسئول تمام کارهایی که می‌کنید باشید این اتفاق خواهد افتاد. ولی اگر من فکر کنم برای این بد کار کردم که نشد یا نگذاشتند، و شما برای این عمارت را کج ساختید که ... مثلا به فلان دلیل، نمی‌شود. اما من فکر می‌کنم می‌شود این کار را کرد، می‌شود که همه‌ی ما مسئول باشیم و همه به ایجاد یک جامعه‌ای که واقعا می‌خواهیم کمک کنیم.»

جمشید حقیقت شناس، متولد ۱۳۴۰، حدود ۲۵ سال است به نقاشی مشغول است و آثارش تاکنون در ایران و کشورهای دیگر در نمایشگاههای انفرادی و جمعی مختلفی به نمایش گذاشته شده است. او که عضو هیئت مدیره‌ی انجمن نقاشان ایران است از جمله لوح افتخار دوسالانه‌ی هنر آسیا، مهمترین رویداد هنرهای تجسمی این قاره را، سال ۱۳۸۲، نصیب خود کرده است. نمایشگاه بازی دوم تا ۱۸ آذر ماه در خانه‌ی هنرمندان تهران برپاست.

بهزاد کشمیری‌پور، گزارشگر صدای آلمان در تهران