ايران پس از تصويب قطعنامهى شوراى امنيت
۱۳۸۵ دی ۶, چهارشنبهنگاهی به اين مطالب در چند روزنامهی چاپ آلمان:
ايران پس از تصويب قطعنامهى شوراى امنيت ِ سازمان ملل متحد
روزنامهى مانهايمر مورگن در رابطه با قطعنامه ى شوراى امنيت ِ سازمان ملل متحد عليه ايران، امكان مذاكرات بعدى با ايران را كه در اين قطعنامه ذكر شده ، مثبت ارزيابى مىكند و در تفسيرى در اين مورد مىنويسد: ”جامعهى جهانى با درايت عمل كرد و درهاى مذاكرات ِ بعدى را با ايران باز گذارد. البته بايد قبول كرد كه نماينده هيچ كشورى علاقه ندارد با بنيادگرايى چون محمود احمدى نژاد، سر ميز مذاكره بنشيند و با او به بحث بپردازد. اما راه ديگرى براى جامعه جهانى باقى نمانده است، زيرا حملهى نظامى به ايران، بعد از نتيجهاى كه آمريكا در عراق گرفت به كلى منتفى ست. در چنين شرايطى بايد گفت، كسى كه در هر شرايطي، راه را به روى مذاكره باز نگاه مىدارد، كوته فكر نيست، او واقع بين است و به دنبال حل مشكل مى گردد.”
روزنامهى فرانكفورتر آلگماينه در همين مورد به سخنان محمود احمدى نژاد، رئيس جمهور ايران، در رابطه با قطعنامهى شوراى امنيت ِ سازمان ملل متحد عليه ايران مىتازد و تصويب اين قطعنامه را تاييد مىكند. در تفسيرى در اين روزنامه از جمله آمده است:
”محمود احمدى نژاد، با اين پزهاى ملى گرايانهى خود نمىتواند فشارى را كه از طرف جامعه جهانى به ايران وارد مىآيد كاهش دهد، او نمىتواند انزواى ايران را با شعارهاى متداول خود پنهان سازد. اكنون اروپائيان هستند كه به ايران مىتازند، همان كشورهايى كه تا مرز از دست دادن معيارهاى بنيادين خود پيش رفتند تا بلكه ايران را متقاعد سازند با ادامهى مذاكرات، مسئلهى اتمى خود را حل كند. در چنين شرايطى قطعنامهى سازمان ملل تاييدى ست بر اين نكته كه سازمان ملل معيارهايى دارد كه بايد به آنها احترام گذارد، و اين در حالى ست كه حتا روسيه هم كه فنآورى هستهاى ايران را تامين مى كند، حاضر شده راى به محكوميت ايران بدهد.”
نقش اسرائيل در برقرارى صلح در خاورميانه
روزنامهى نورنبرگر تسايتونگ، در شماره امروز خود در تفسيرى به بحران خاورميانه ميان دولت اسرائيل و فلسطينيان مىپردازد و بر اين نظر است كه دولت اسرائيل بايد هر چه زودتر سعى در برقرارى صلحى دائمى در منطقه نمايد. در اين تفسير از جمله آمده است: ”دولت يهودى اسرائيل وقت زيادى براى سامان دادن ِ امر برقرارى صلح در خاورميانه ندارد، زيرا دولت بعدى در آمريكا با سعى فراوان بر حل بحران خاورميانه، كه مادر همهى بحران هاى منطقه به حساب مىآيد، تاكيد خواهد ورزيد. اما يكى از مهم ترين مشكلاتى كه بايد حل گردد، مسئله بلندىهاى جولان است. اسرائيل اين نكته را به خوبى مىداند كه تنها زمانى مىتوان سوريه را موافق صلح در خاورميانه كرد كه بلندىهاى جولان به اين كشور بازگردانده شود. و تنها در اين صورت است كه امكان پيروزى طرح صلح خاورميانه ميسر گردد.”
كوفى عنان، عراق و آمريكا
روزنامهى Neue Ruhr / Neue Rhein-Zeitung كه در شهر اسن منتشر مىشود تفسيرى را به كوفى عنان، دبير كل سازمان ملل متحد، اختصاص داده است و در آن از جمله نوشته است:
”شهرت عنان از زمانى آغاز شد كه او در لشكركشى آمريكا به عراق، مخالفت خود را با سياست بزرگترين قدرت سازمان ملل ، آمريكا، اعلام كرد. همين اقدام عنان سبب شد تا جرج بوش، رئيس جمهور آمريكا، سازمان ملل را كنار بگذارد و به عراق حمله كند. اكنون چند سال پس از اين ماجرا دولت آمريكا نيازمند سازمان ملل گشته تا به گونه اى صلح را در عراق برقرار سازد. اما ديگر كوفى عنان، دبير كل سازمان ملل متحد نيست و جانشين او بان كى مون بايد پيش شرطهاى اين سازمان جهانى را براى كمك به آمريكا براى برون رفت از اين معضل برشمارد.”