ايران در هفتهاى كه گذشت: بازگشت شرايط آستانه انقلاب؟
۱۳۸۵ مهر ۱, شنبهپر سر و صداترين رويداد اين هفته، حضور محمود احمدى نژاد رئيس جمهورى اسلامى ايران در مجمع عمومى سازمان ملل و موضع گيرى هاى او در برابر سياستهاى آمريكا و اسرائيل بود. رويداد مهم ديگر، تشديد فشار بر فعالين جنبش دانشجوئى بود كه اين بار در جلوگيرى از ورود گروهى از آنان به دوره كارشناسى ارشد تبلور يافت.
محمود احمدى نژاد، ابتدا در مجمع عمومى سازمان ملل، سخنان تند و تيزى ايراد كرد كه موجب شد هيئتهاى آمريكائى و اسرائيلى نشست را ترك كنند. وى، سپس در مصاحبههاى تلويزيونى خود، در پاسخ به پرسشهائى در زمينه هولوكاوست، با استفاده از عباراتى نظير ”اگر اتفاق افتاده باشد” و ”فرض كنيم كه اينطور بوده باشد”، بار ديگر، به طور غيرمستقيم، مستندترين كشتار تاريخ را انكار كرد. پس از پخش مصاحبه احمدى نژاد از شبكه ان بى سى، بيشترين تعداد نامههاى اعتراض آميز و منفى از سوى تماشاگران روانه اين شبكه تلويزيونى شد.
عدم صدور ويزا براى گروه وسيعى از همراهان احمدى نژاد و بازگرداندن آنها از فرودگاه نيويورك، به ويژه پس از آن كه دولت تركيه نيز هواپيماى آنان را در فرودگاه استانبول وادار به فرود اجبارى كرد، سبب شد كه افكار عمومى جهان، بيش از هر چيز، به سوى مسائل حاشيهاى اين سفر چرخش يابد. جالب اين كه احمدى نژاد هنگام قدم گذاشتن به فرودگاه نيويورك، لحنى نرم تر از هميشه داشت. در نتيجه بسيارى از تحليلگران پيش بينى كردند كه حضور وى در نيويورك، آن هم پس از سفر پر سر و صداى محمد خاتمى، زمينه تفاهم بيشتر را ميان دولتهاى ايران و آمريكا فراهم خواهد ساخت و احتمالا مقدمهاى براى حل مسالمت آميز مناقشه اتمى خواهد بود.
در كنفرانس خبرى مقر سازمان ملل متحد، احمدى نژاد اعلام كرد كه ايران حاضر است در شرايط عادلانه براى حل مناقشه اتمى پاى ميز مذاكره بنشيند. پنج كشور صاحب حق وتوى شوراى امنيت و آلمان، تا اول ماه اكتبر براى توقف غنى سازى اورانيوم به ايران مهلت دادهاند. حال بايد ديد كه مذاكرات آتى خاوير سولانا و على لاريجانى چه نتايجى به بار مىآورد.
و اما در داخل كشور، به دنبال تعطيل روزنامه شرق و مجله هاى ”نامه”، ”حافظ” و ”خاطره”، اكنون جلوگيرى از ورود فعالان جنبش دانشجوئى به دوره هاى كارشناسى ارشد دانشگاه ها است كه بر نگرانىها دامن مىزند. بسيارى از ناظران، با توجه به اين مسائل و پرتاب كوكتل مولوتوف به سوى دفتر روزنامه اعتماد ملى، شرايط كشور را به شرايط آستانه انقلاب تشبيه مىكنند. در آن زمان، ابتدا روزنامهها به تعطيل كشانده شدند و سپس دروازههاى دانشگاهها، زير عنوان انقلاب فرهنگى، به روى دانشجويان و استادان بسته شد تا تصفيههاى بزرگ صورت پذيرد. اكنون، به گفته سخنگوى كانون مدافعان حقوق بشر، تعداد روزنامه نگارانى كه در نتيجه تعطيل روزنامههاى ايران و شرق و چند نشريه ديگر شغل خود را از دست دادهاند، به حدود ده هزار نفر رسيده است. در حالى كه در سالهاى آستانه انقلاب، تعداد روزنامهنگاران بيكار شده از هزار نفر تجاوز نمىكرد.
فعالان دانشجوئى ايران، نگران آن هستند كه تشديد فشارها، مقدمه يك انقلاب فرهنگى تازه باشد. اين نگرانى به ويژه از آنجا حاصل شده است كه پيش از اشكالتراشى براى ورود دانشجويان به دورههاى كارشناسى ارشد، رئيس جمهور اسلامى ايران، در جمع گروهى از جوانان، از ضرورت مقابله با استادان سكولار در دانشگاهها سخن رانده بود.