1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

ايران در كانون توجه مفسران

۱۳۸۴ بهمن ۲۶, چهارشنبه

برنامه مشاجره‌برانگيز اتمى جمهورى اسلامى ايران امروز نيز يكى از اصلى‌ترين موضوعاتى بود كه در كانون توجه مفسران روزنامه‌هاى آلمان و جهان قرار داشت. روزنامه آلمانى "باديشه نويسته ناخريشتن" در باره نقش روسيه در بحران اتمى ايران مى‌نويسد:

https://p.dw.com/p/A5d7
عکس: AP

"ميانجيگرى توفيق آميز در بحران اتمى ايران هدف عالى دولت روسيه است و روسيه از اين طريق مى‌كوشد تا بار ديگر در عرصه سياست جهانى نقش مهمى برعهده گيرد. اما براستى كه دستيابى به اين هدف بسيار دشوار است. روسيه براى دستيابى به يك راه حل براى بحران اتمى ايران حتى تن به آن داده است كه از سوى دولتمردان ايران به بازى گرفته شود، فريب بخورد و يا آشكارا تحقير گردد."

برخى از مفسران روزنامه‌هاى امروز آلمان و جهان به ماجراى چاپ كاريكاتورها و از جمله كاريكاتور روزنامه آلمانى تاگس‌اشپيگل پرداخته‌اند. روزنامه آلمانى "هامبورگر مورگن پست" اشاره‌اى دارد به چاپ كاريكاتور ياد شده و تهديدات نيروهاى افراطى مسلمان. گرچه كه در اين كاريكاتور پيكان حمله نه مقدسات اسلام كه تيم ملى فوتبال ايران است. مفسر اين روزنامه از جمله چنين نوشته است:

"شبحى در اروپا در پرواز است. اين شبح همانا ترس است. ترس و واهمه از واكنش غيرعقلايى آن دسته از مسلمانان برآشفته. اينان در برابر هرگونه موضوع تحريك برانگيزى، هرگونه انتقاد و يا مزاحى و از آن جمله كاريكاتور منتشر شده در روزنامه تاگس‌اشپيگل تنها يك حربه مى‌شناسند و آن همانا تهديد است. و عليرغم همه فراخوانهاى نيك‌خواهانه‌اى كه در دفاع از حرمت آزادى بيان صورت مى‌گيرد بايد گفت كه هم اكنون ما در اروپا شاهد گونه‌اى خودسانسورى هستيم. و اين تنها كاريكاتوريست‌ها نيستند كه با اين پرسش روبرويند كه نوك قلم را تا كجا بايد و مىتوان چرخاند تا به كسى برنخورد. آيا براستى تفسير و تعبير مرزهاى بيان را بايد به روحانيون تهران وانهاد؟"

مفسر ديگر روزنامه آلمانى يعنى روزنامه "فولكس اشتيمه" كه در ماگدبورگ منتشر مى‌شود نيز همين موضوع را مورد نقد و تفسير قرار داده است. مفسر اين روزنامه از جمله چنين نوشته است:

"حال روشن مى‌شود كه زرادخانه تبليغاتى احمدى‌نژاد تا كجا پيش رفته است. شعار مرگ بر آلمان سر داده‌اند. و براى ما آرزوى مرگ مى‌كنند. و از آنجا كه ما به تنوع آرا و عقايد احترام مى‌گذاريم پرچم ايران را به آتش نمى‌كشيم. ما به دموكراسى پايبنديم و به اين موضوع نيز آگاهيم كه شعار دادنهاى اين چنينى از افزار كار حكومت‌هاى ديكتاتورى هستند. اين دسته از كسانى كه تحريك شده‌اند و از بصيرت محرومند نمى‌توانند نماينده خلقى باشند كه به شاعر برجسته‌اى همچون حافظ مى‌بالد كه از شامخگان ادبيات جهان است. حتى گوته در ديوان شرقى غربى خود كه در سال ۱۸۱۹ نگاشت از حافظ الهام گرفته است. اما ما نيز بايد از صفحات تاريخ كشور خود آموخته باشيم كه بنيادگرايان و تندخويان را ياراى آن هست كه زير بيرق انديشه‌اى بد گرد آيند. و اين بهيچ‌روى تنها محدود به ايران نمى‌شود."

مفسر روزنامه "باديشه سايتونگ" كه در شهر فرايبورگ آلمان منتشر مى‌شود نيز نگاهى كمابيش مشابه دارد و موضوع برآشفتگى ايرانيان پيرامون انتشار كاريكاتورها را چنين تفسير مى‌كند:

"آيا براستى يك كاريكاتور، يك عكس و يا يك نوشته مى‌تواند كسى را برآشوبد؟ اينكه ما براى خود چنين پرسشى را مطرح سازيم كار پسنديده‌اى است. البته كه برخورد مسوولانه با نوشتارها و تصاوير از جمله وظايف بديهى رسانه‌هاست. اما هرگاه اين قهر و تهديد باشد كه مرزهاى بيان و انتشار را تعيين كنند، آنگاه است كه كار بيخ پيدا مى‌كند و خراب مى‌شود. چنين چيزى قطعا از سوى كسانى همچون احمدىنژاد پيروزى تلقى مى‌گردد و آنرا نشانه تباهى غرب مى‌پندارند. هرگاه ما به چنين چيزى گردن نهيم حق كار را در برابر عاشقان آزادى در ايران و يا هرگوشه ديگر جهان ادا نكرده‌ايم."