1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

انجمن دفاع از حقوق زندانيان ايران

كيواندخت قهارى۱۳۸۲ بهمن ۱, چهارشنبه

به تازگى به همت گروهى از مدافعان حقوق بشر و حقوق مدنى در ايران، كه در ميانشان چهره هاى سرشناسى چون عمادالدين باقى، به چشم مى خورند، انجمنى براى دفاع از حقوق زندانيان اعم از سياسى و غيرسياسى به وجود آمده است. تشكيل اين انجام پاسخى است به نيازهايى كه براى فعاليت سازمانهاى مردمى در دفاع از زندانيان در جامعه ايران وجود دارد.

https://p.dw.com/p/A64m
گروهى از جوانان ايرانى كه در جريان اعتراضهاى دانشجويى تير ماه ۱۳۸۲ دستگير شده و در راهروى زندان اوين در انتظار نوبت بازجويى به سر مى برند.
گروهى از جوانان ايرانى كه در جريان اعتراضهاى دانشجويى تير ماه ۱۳۸۲ دستگير شده و در راهروى زندان اوين در انتظار نوبت بازجويى به سر مى برند.عکس: AP

هيچ سيستمى وجود ندارد كه در آن با زندانيان عادى با عدالت و مهربانى رفتار كنند و فقط در حق زندانيان سياسى ستم روا دارند. وجود زندانى سياسى معمولا به معناى وجود اعتراض است. وجهى از اعتراض معمولا معطوف به بى‌عدالتى‌ها و نابسامانى‌هايى در جامعه است كه به ايجاد زندان و زندانى كردن افراد منجر مى‌شود. پس از جنبه‌هاى مختلفى مسائل زندانيان عادى و سياسى به هم گره خورده‌اند. كسانى كه به موضوع زندانيان سياسى مى‌پردازند و در دفاع از حقوق آنان كوشايند، نبايد از زندانيان عادى غافل باشند. اينان در بسيارى جوامع جزو بى‌حقوق‌ترين قشرهاى مردم هستند. يك راه دفاع از آنان تشكيل انجمنهاى حمايتى است.

چنين انجمنهايى مدتهاى مديدى است كه در اروپا وجود دارند. براى نمونه ”كانون انسان‌دوستى Humanistische Union“ از قديمترين سازمانهاى دفاع از حقوق مدنى در آلمان است كه در سال ۱۹۶۱ تاسيس شده و از آن زمان در زمينه‌هاى مختلف دفاع از حقوق مدنى شهروندان آلمانى فعال است، از جمله در زمينه‌هاى دفاع از حق آزادى عقيده و بيان، دستيابى شهروندان به حق بيشتر براى تاثيرگذارى در سياست، احراز حق تصميم‌گيرى براى بيماران و رو به مرگان در باره ادامه به زندگى يا مرگشان، جدا كردن قاطعانه دين و سياست، محدود كردن قدرت پليس و دستگاههاى اطلاعاتى و رفع تبعيض از زنان. يكى از مهمترين فعاليتهاى اين كانون در كنار آنچه برشمرديم تلاش براى برقرارى وضعيتى انسانى در زندانهاى آلمان است.

در ماه گذشته، در آستانه روز جهانى حقوق بشر اعلام شد كه انجمنى در ايران تشكيل شده است كه كارش پرداختن به زندانيان ايران به طور كلى است. از بنيانگذاران اين انجمن آقاى عمادالدين باقى، نويسنده و روزنامه‌نگار است كه خود از سال ۱۳۷۹ در پى انتشار مقاله‌هاى انتقادى‌اش در روزنامه‌هاى فتح و نشاط در نفى مجازات اعدام و افشاى قتلهاى سياسى در ايران و چاپ كتابش ”تراژدى دموكراسى در ايران“به اتهام ”اقدام بر عليه امنيت ملى و نشر اكاذيب“ سه سال از زندگانى‌اش را در زندان جمهورى اسلامى گذراند. هم اكنون عمادالدين باقى با مقاله‌هايى كه در روزنامه‌هاى ياس نو و شرق منتشر مى‌كند از فعالان شناخته شده حقوق بشر در ايران به شمار مى‌آيد.

عمادالدين باقى در باره انگيزه تشكيل انجمنى كه به دفاع از حقوق زندانيان اعم از عادى و سياسى بپردازد چنين مى‌گويد: ” انگيزه تشكيل انجمن يك مقدار به تجربيات سالهاى گذشته برمى‌گردد، يعنى من از حدود ده سال پيش در انديشه چنين كارى بودم. دوستان مختلفى كه زندانى مى‌شدند، براى ما دغدغه حمايت از آنان وجود داشت.

سرانجام وقتى خود من هم مدتى به زندان رفتم و در آنجا شاهد وقايعى بودم و از جمله اينكه ستمى كه روا مى‌شود فقط نسبت به زندانيان عقيدتى سياسى نيست، بلكه بسيارى از افراد عادى و شهروندانى كه مرتكب جرم هم شده‌اند، اما مجازات آنها متناسب با جرمشان نيست يا حتى بدرفتاريهايى با آنها مى‌شود در ايام بازداشت يا بعد از صدور حكم و دوره محكوميت زندانشان و صدايشان هم به جايى نمى‌رسد، چون خودشان را مجرم مى‌دانند و تصور مى‌كنند كسى از آنها حمايت نمى‌كند، مطرح نمى‌كنند. جامعه هم نسبت به كسانى كه مرتكب جرم شده‌اند، احساس همدردى نمى‌كند.

براى همين اين انديشه شكل گرفت كه ما علاوه بر دفاع از حقوق زندانيان سياسى و عقيدتى بايستى در فكر دفاع از حقوق ساير زندانيان هم باشيم، چون اگر ما مى‌خواهيم حقوق شهروندانى كه با ايشان به دليل عقايدشان برخورد مى‌شود، رعايت شود، بايستى جلوى آن را از جاى ديگرى بگيريم. يعنى اگر ما فقط از حقوق زندانيان سياسى عقيدتى دفاع بكنيم و نسبت به رفتارى كه با سايرين مى‌شود بى‌تفاوت باشيم، طبيعى است وقتى رفتار نابهنجارى نسبت به عده زيادى از زندانيان عادى شد و پذيرفته شد، اين در آينده مى‌تواند نسبت به زندانيان سياسى عقيدتى هم تعميم پيدا كند.

بنابراين ما بايستى در اينجا حقوق انسان به عنوان انسان را مورد ملاحظه قرار دهيم و نه حقوق زندانى به خاطر اينكه زندانى سياسى و عقيدتى است.“

هدف انجمن دفاع از حقوق زندانيان دفاع از حقوق زندانيان اعم از سياسى و عادى است. تشكيل انجمنى كه در موقعيت كنونى در ايران تنها به حقوق زندانيان سياسى بپردازد آسان نيست:
“درست است كه اين انجمن به عنوان سازمانى غيردولتى NGO عمل مى‌كند، اما دفاع از زندانيان سياسى يك بخش از فعاليت آن خواهد بود. يعنى در واقع هدف انجمن اعم از زندانيان سياسى و غيرسياسى است. اگر بنا بر اين باشد كه انجمن فعاليتش را فقط محدود به زندانيان سياسى بكند، با مشكلات بيشترى مواجه خواهد شد، چون اولا زندانيان طيفى وسيع هستند، متعلق به گرايشات و نحله‌هاى بسيار گوناگون فكرى و سياسى‌اند. اگر انجمن بخواهد شكل حزب سياسى پيدا بكند، طبعا دفاع از زندانيان دچار تبعيض خواهد شد....

از طرفى در داخل كشور هم با توجه به مشكلاتى كه وجود دارد، اگر اين انجمن بخواهد به صورت علنى و باز فعاليت بكند، در صورتى كه فعاليتش صرفا محدود به زندانيان سياسى باشد، ممكن است با موانعى از طرف دستگاه حكومتى و قضايى مواجه شود....

نكته‌اى را كه لازم مى‌دانم روى آن تاكيد كنم اين است كه اين انجمن به عنوان نهادى صد در صد غيردولتى، غيرانتفاعى و غيرسياسى است. غيرسياسى به معناى غيرحزبى است. ولى موضوع فعاليت انجمن طبيعتا سياسى خواهد شد. ما در كشورى زندگى مى‌كنيم كه حتى دفاع از زندانيان عادى هم ماهيت سياسى پيدا خواهد كرد. ولى اصرار داريم كه به صورت گروهى كاملا مستقل و غيردولتى عمل بكند.”

دامنه اهدافى كه انجمن دفاع از حقوق زندانيان برگزيده، بسيار گسترده است. بدين سبب براى آنكه فعاليتهاى انجمن موثر باشد، در آغاز در كنار زندانيان سياسى پرونده زندانيانى خاص از ميان غيرسياسى ها در دستور كار انجمن قرار خواهد گرفت. انجمن وظيفه خود را اعتراض به نقض حقوق زندانيان و بدرفتارى با آنان مى‌داند، دادن مشاوره حقوقى به آنان و خانواده‌هايشان، حمايت معنوى – و در صورت نياز آنها و توانايى انجمن حمايت مادى از خانواده‌ها– از ديگر هدفهاى انجمن است. همچنين از هدفهاى انجمن است كمك به زندانيان براى استفاده بهتر از اوقات فراغتشان، از جمله از راه دادن كتاب به آنان.

جامعه ايران به چنين سازمانى غيردولتى نياز داشته و در نتيجه به گفته عمادالدين باقى استقبال مردم از اين انجمن تاكنون استقبال خوبى بوده است، از جمله عده اى از پزشكان و حقوقدانان پيشنهاد همكارى به انجمن داده اند، همچنين كسانى از برخى استانهاى ايران ابراز تمايل كرده اند كه دفتر نمايندگى اى بگشايند تا مرجع اعتراضها و شكايتها باشند.

انجمن اما هنوز نوپاست و مانده تا شاخه بگسترد و ريشه بدواند، بار بدهد. مسئله زندان و زندانيان نيازهاى گوناگونى را در جامعه ايران مطرح ساخته و مى سازد، كه برآورده كردن همه آنها شايد از دست يك سازمان غيردولتى برنيايد.

از جمله نيازهايى كه ديده مى شود و اغلب از سوى خانواده هاى زندانيان مفقود يا اعدام شده بيان مى گردد، رسيدگى به پرونده و پرسش از پى سرنوشت اين زندانيان است تا بتوان آنگاه از جمله به كمك ديگر سازمانهاى غيردولتى و حتى سازمانهاى بين المللى مدافع حقوق بشر در پى عدالت خواهى برآمد. سازمان دفاع از حقوق زندانيان هنوز نمى تواند پاسخگوى اين نياز باشد. عمادالدين باقى:

“بنابراين الان در آغاز كار نبايد هدف را آن قدر گسترده گرفت كه در همان آغاز انجمن فلج بشود و نتواند كارى انجام بدهد. ما بايستى توقعات را متناسب با امكانات موجود ايجاد بكنيم. اگر انجمن در درازمدت به صورت نهادى موفق بتواند گسترش پيدا بكند، ممكن است كه به موارد ديگر هم، مثل نمونه‌هايى كه اشاره كرديد، توجه و رسيدگى بشود. اما در حال حاضر جزو مقدورات انجمن نيست. ممكن است در حد كسب اطلاع و دريافت نظرات و نامه‌ها و شكايات و بايگانى كردن آنها الان بتوانيم كارهايى انجام دهيم كه اگر در آينده امكان و توانيايى ايجاد شد، اينها را مورد مطالعه و رسيدگى قرار بدهيم. اما اگر بخواهيم در همين آغاز كار حوزه فعاليتمان را بسيار گسترده بگيريم، مطمئنا خيلى موفق نخواهيم شد.”

موفقيت سازمان مردمى بستگى به پشتيبانى مردم از آن دارد و اين امر فقط تابع كردار خود آن سازمان نيست. مردم بنابر تجربه خود بايد به اين رسيده باشند كه به دفاع از سازمانى چون سازمان پشتيبانى از زندانيان بپردازند. به نظر مى‌رسد كه روانشناسى مردم ايران چرخشى به سمت خوديارى دارد و اين چيزى است كه بستر تشكيل NGOها، سازمانهاى غيردولتى را فراهم مى‌سازد. بى‌گمان پرداختن به زندان و زندانى يكى از مهمترين موضوعهاى تشكلهاى مردمى است. اميدواريم بر زمينه مساعد فعلى انجمن تازه در كار خود موفق باشد و صدها انجمن ديگر نظير آن گرد اين موضوع تشكيل يابد. جامعه نياز دارد و نيازهايش مى‌بايست برآورده شوند.