انتقاد از خود وزير ارشاد یا انتقاد از دولت؟
۱۳۸۵ تیر ۱۸, یکشنبهه دربارهی خداحافظی زودهنگام رئیس جمهور احمدینژاد با برخی از وزرایش به گوش میرسد این سخنان را باید غزل خداحافظی وزیر ارشاد تلقی کرد؟ یا وزیر ارشاد میکوشد مسئولیت عدم توفیق سیاستهای فرهنگی را با دیگر نهادها تقسیم کند؟
کارآمدی و ناکارآمدی دولت و وزرای آن از ابتدای روی کارآمدن دولت نهم موضوع بحث بسیاری از محافل سیاسی و غیرسیاسی و رسانهها بوده و همچنان نیز هست. دولت نهم در یکسالی که از عمرش میگذرد با انتقادهای تندی روبرو بوده که گاهی به تخریب و تضعیف دولت نیز تعبیر شده است. روز چهارشنبه ۱۴ تیرماه خبرگزاری آفتاب گزارش میدهد که عماد افروغ عضو ائتلاف آبادگران و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در پاسخ به اینکه «شنیده شده از سطوح عالی نظام تصمیم گرفته شده که «دولت نقد نشود»، تصریح کرد:«من در جریان چنین توافقی نیستم. حتی اگر چنین توافقی هم باشد، این خلاف مصلحت نظام و منافع ملی است و من به آن تن نمیدهم.»
چند روز پیش از آن، یکشنبه، وزیر اطلاعات غلامحسین محسنی اژهای در یک نشست خبری اعلام کرد «به همه افرادی که در زمینه ناکارآمد نشان دادن دولت فعالیت میکردند تذکر دادیم و به همه عواملی هم که احساس می کردیم ممکن است خواسته یا ناخواسته در جهت ناکارآمدی دولت فعالیت داشته باشند، تذکر دادیم.» وزیر اطلاعات همچنین به عواملی اشاره میکند که «با غیر خودیها ارتباط دارند». [ایسنا] یک روز پس از این سخنان لطفالله فروزنده قائم مقام جمعیت ایثارگران به خبرنگار سیاسی آفتاب میگوید «تعدادی از عناصر داخلی با هماهنگی خارج میکوشند به هر شکل ممکن دولت را تضعیف کنند.» او اعتقاد دارد «برای نقد لازم نیست آن را در بوق و کرنا کنیم و به سایتهای خارجی بکشانیم.» اما بسیاری از کارشاسان مسائل ارتباطات معتقدند در جهان امروز و با توجه به وجود اینترنت و ماهواره نمیتوان از سایتهای داخلی و خارجی سخن گفت. آنها میپرسند آیا سایتهای داخلی در دسترس خارجیها نیستند؟
به گزارش سایت خبرگزاری مهر و برخی دیگر از سایتهای خبری جمهوری اسلامی عصر پنجشنبه وزیر ارشاد محمد حسین صفارهرندی در مراسم اهدای چهارمین دوره قلم زرین گفته است «ما فرصت اندکی داریم و من حسرت خودم را بابت از دست دادن ده ماه از خدمتگزاری ابراز میکنم. نمیتوان باور کرد که فرصتها به این زودی در حال از بین رفتن است. امروز کارنامه دلگرم کنندهای در قیاس با آرمانهایمان نداریم.»
صفارهرندی در بخش دیگر از سخنانش میگوید «این حرفها متعلق به کسی است که سالها در روزنامه قلم میزده و تصور میکرده اگر روزی اداره فرهنگ به دست نیروهای خودی و ارزشی بیفتد کارهای شایسته و درخور و منتسب به آنان آفریده میشود نه اثری مثل سابق و دیگران.» وزیر ارشاد میافزاید «باید از فرصتی که برای نیروهای ارزشگرا بوجود آمده استفاده کرد اما اکنون تظاهر و جلوه مدعای این طیف کجاست؟ کدام رمان، تئاتر، موسیقی و فیلم نمایانگر آرمانهای ارزشی این دسته است؟ من نمیخواهم کل آثار را زیر سوال ببرم اما آنچه موجود است کافی نیست.» وزیر ارشاد دغدههای خود از کمتوجهی به امور فرهنگی را چنین بیان میکند «من به تمامی موفقیتهای صنعتی و نظامی وعلمی کشور افتخار میکنم، اما دغدغه خود را تکرار میکنم که مبادا در آن کاروانی که به سمت موفقیت میرود جای فرهنگ و هنر خالی باشد.» [مهر، جمعه ۱۶ تیرماه]
پس از انتشار کاریکاتوری در روزنامه ایران که آذربایجانیها آن را توهینی به خود تلقی کردند و مایهی اعتراض، نا آرامی و اغتشاش در شهرهای مختلف شد، زمزمههایی برای استیضاح وزیر ارشاد در مجلس به گوش رسید.
سایت بازتاب روز پنجشنبه ۱۵ تیرماه خبر از تاسیس سایتی منتسب به یکی از معاونان رئیس جمهور میدهد که «فعاليت گستردهاي را عليه تعدادي از اعضای دولت كه با معاون مذكور مشكل دارند، آغاز كرده است.» به نوشتهی بازتاب «در يكی از مطالب اين سايت، پروژه استيضاح وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی كه دارای اختلاف با معاون مذكور است، پيگيري شده است.» استیضاح وزیر ارشاد به هفتهها پیش باز میگردد. سایت دانشکده خبر روز سوم خرداد از قول عشرت شایق نماینده تبریز مینویسد که تا کنون ۳۵ امضاء جمع شده و «جمعآوری امضاها ادامه دارد» خبرگزاری آفتاب نیز ۱۲ خرداد ماه از قول شایق نقل میکند که «برخی جریانات میگویند استیضاح وزیر ارشاد جدی نیست، اما امضاها جمع شده و استیضاح وزیر ارشاد آماده است.»
خبرگزاری حیات ۹ تیرماه از قول وزیر ارشاد مینویسد «درخصوص استیضاح، چیزی به من ابلاغ نشده است و فکر نمیکنم که نمایندگان محترم، انگیزه برای کاری داشته باشند که خیلی حجت قانونی ندارد.» بنا بر این گزارش او همچنین افزوده «البته اگر نظام تشخیص بدهد، برای من هیچ مشکلی نیست.» «ما با چنگ و دندان به این منصب نچسبیدهایم و به لطف خدا از سر احساس وظیفه اینجا حاضر هستیم وگرنه بیشتر دوست داریم که روزنامه نگار باشیم و دیدگاههای خود را با آزادی بیشتری منعکس کنیم.» خبرنگار یکی از روزنامهها میپرسد اما آیا اگر روزنامهنگاری ده ماه از یکسال فعالیت وزارتخانهای را از دست رفته بخواند و بنویسد «کارنامهاش در قیاس با آرمانها دلگرمکننده» نیست، دولت را ناکارآمد جلوه نداده؟
بهزاد کشمیریپور، گزارشگر صدای المان در تهران