1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

انتخابات و مشاركت سياسى اقليت هاى قومى

مهيندخت مصباح۱۳۸۴ خرداد ۲۱, شنبه

آيا آن گروه از اقوام و مليت هايى كه حقوق خود رازير سايه قوانين وعرف موجود، پايمال شده مى بينند، حاضرند از حق شهروندى خود در مشاركت سياسى اجتماعى و حق راى دادن استفاده كنند؟ آيا اعتراض آنها ره به جايى خواهد برد كه ميگويند چرا هميشه انتخاب ميكنيم و هيچوقت انتخاب نميشويم؟

https://p.dw.com/p/A7Rc

به روز انتخابات رياست جمهورى درايران، روز ۲۷ خرداد نزديك ميشويم. در و ديوار شهر ها پوشيده از پوسترهاى نامزدها هستند. بر كف پياده روها و چهارراه ها انبوه درهم برهمى از تراكت به چشم ميخورند. پخش فيلم هاى تبليغاتى، توجيهى نامزدها ازصدا و سيما نيز آغاز شده.آنها به همه جا ميروند و براى مردم سخنرانى ميكنند. هر يك خود را سكاندار توسعه، گشايش اجتماعى سياسى و مدافع حقوق بشر، حقوق اقليت ها، زنان يا جوانان ميدانند. اما آيا به راستى اعتقاد و اعتماد مخاطبين اين شعارها و وعده ها جلب شده است؟ اساسا آن گروه ها و كسانى كه حقوق خود را زير سايه قوانين و عرف، پايمال شده ميبينند، حاضر هستند از حق شهروندى خود، درمشاركت سياسى اجتماعى و حق راى دادن استفاده كنند؟

گروه هاى زيادى اين روزها با انتشار بيانيه، به اعلام مواضع خود در مورد انتخابات و يا نامزد معينى مى پردازند. جبهه هاى جديدى به ميدان ميايند. بحث هاى فشرده اى در سطح اجتماع و مطبوعات درمورد توسعه، روابط خارجى، موضوع جوانان يا بيكارى و آسيب هاى اجتماعى در جريان است. در اين ميانه كه ميتوان گفت فضاى انتخابات، گشايشى قابل توجه را نيز در فضاى گفتگو و تبادل انديشه موجب شده، تنها يكى از نامزدها در مورد مسائل زنان موضع گيرى هاى مستقيم و مستمر كرده است. از ديگر سو اما زنان آگاه و پيشرو جامعه به اين نتيجه رسيده اند كه ديگربا هيچ شعار و وعده اى نمى توان آنها را اميدوار به تامين حقوق شان كرد و در پى رد صلاحيت تمامى زنان داوطلب احراز پست رياست جمهورى بخاطر جنسيت شان، نتيجه گرفته اند كه موانع قانونى و در درجه نخست قانون اساسى بزرگترين سد راه آنها در برابرى حقوق است. آنها ۲۲ خرداد مقابل دانشگاه تهران به تجمعى اعتراضى نسبت به قوانين دست خواهند زد. فراخوان به اين تجمع با همراهى و همبستگى گروهها‌ي مختلفى از مردان و زنان ديگر مواجه شده است.

علاوه بر زنان بعنوان نيمى از جمعيت راى دهنده، اقليت هاى قومى نيز از پايمال شدن حقوق و ناديده گرفته شدن خواسته هايشان در رنجند. به طور نمونه كردها كه جمعيت شان حدود هشت ميليون نفر است، از عدم توزيع عادلانه ثروت، امكانات آموزشى، تفريحى يا معيشتى و شغلى در ميان خود مى نالند و از همه مهمتر از اين كه به دلايل مذهبى يا عقيدتى از حق انتخاب شدن و انتخاب كردن آزادانه محرومند. آيا با چنين زمينه اى ميتوان از انتخابات سراسرى و دمكراتيك سخن گفت و اميد به مشاركت وسيع مردم بست؟

خانم رويا طلوعى فعال اجتماعى سياسى كه خود كرد است ميگويد:

"مشكل ما مضاعف است. هم كرد هستيم هم زن. او مى افزايد: من بعنوان يك زن كرد هم تحت ستم جنسيتى قرار دارم و هم تحت ستم مليتى. تا حالا عمده مبارزات زنان كرد زير پوشش مبارزات مليتى شان قرار گرفته بود اما تجربه زنان كرد عراق نشان داد كه اين كارپس از پيروزى جنبش ملى تجربه موفقى نبوده چون آنها بازهم مشكلات خودشان را داشته اند. ما ميخواهيم از تجربيات آنها استفاده كنيم. ضمن اين كه تلاش ميكنيم براي احقاق حقوق ملي مان در كنارش هم براى آگاه سازى خودمان و حقوق خودمان تلاش ميكنيم .

ازخانم طلوعي مى پرسيم آيا با تغيير رييس جمهور و روى كار آمدن ميانه روها به نسبت اصلاح طلبان، ميتوانيد به هدف تغيير قوانين برسيد؟

” تا وقتى بخش هاى ضد زن قانون اساسى حذف نشود، تا وقتى كه تغييرات خيلى مهمى در قانون اساسى صورت نگيرد، هيچ فرق نميكند رييس جمهور اصلاح طلب، ميانه رو يا حتى اصولگرا باشد. اين را درنظر داشته باشيد كه رييس جمهور در ايران صاحب چندان اختياراتى هم نيست”.

آقاى كبودوند دبير سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان نيز بسته بودن راه پيشرفت و ورود آزاد كردها به سطح جامعه را چنين توضيح ميدهد:

” كرد ها اكثرشان سنى هستند. بيش از ۶۰ درصد كرد ها سنى اند و جمعيت شان ۸ ميليون نفر است. اما آنها هرگز نميتوانند مثلا رييس جمهور شوند زيرا طبق قوانين موجود رييس جمهوربايست مذهب رسمى كشور يعنى شيعه را داشته باشد. هيچوقت حق تعيين سرنوشت ملى نيز به كردها داده نشده و آنها در واقع از مشاركت سياسى كنار گذاشته شده اند”.

آقاى كبودوند ميگويد در ميان ششصد هفتصد نفرنخبه و روحاني و سياستمدارى كه نبض حكومت را در ايران در دست دارند، كردى به چشم نميخورد و آنها حداكثر به استاندارى يا نمايندگى مجلس رسيده اند.

خانم نگين شيخ الاسلامى از فعالان حقوق زن دركردستان نيز در مورد خواسته هاى مردم كردستان و اينكه مشكلات و مطالبات زنان چقدر از اين مسائل عمومى قابل تفكيك هستند ميگويد:

” من بعنوان يك زن كرد از دو جهت مورد ستم هستم. زنم و اقليت و اين موجب ميشود كه هيچوقت خواسته هايم مورد نظر قرار نگيرد. ما راهميشه پاى صندوق هاى راى كشيده اند. بعنوان ابزار از ما استفاده شده. اما نه بعنوان كرد ونه بعنوان زن هيچوقت حق رييس جمهور شدن و وزارت را نداريم. من حتى اگر در شهرستان خودم بخواهم رييس يك سازمان كوچك شوم هم جايگاهى ندارم. آقاى خاتمى ما را از اقوام اصيل ايرانى دانست اما هيچ تعهدي را درمورد مابه جا نياورد”.

خانم شيخ الاسلامى عمومى ترين محروميت را از نظر ذهنى تفكيك مذهبى ميداند و ميگويد:

” ماسنى هستيم و اينجا بحث مذهب هم ستم ديگرى است. بعنوان يك سنى ما حق مشاركت سياسى نداريم واين در جامعه، انعكاس اش عقده اى روانى است”.

اما عينى ترين موانع و مشكلات چيستند؟

” به اقتصاد كردستان توجهى نمي شود. با اين كه كردستان استان ثروتمندى است و از نظر معادن و خاك و آب خيلى وضع مساعدى دارد، اما به اينجا توجهى نمى شود. فقراقتصادى، فقر فرهنگى را هم در پي دارد. جوانان ما بحاطرموقعيت هاى بهتر به پايتخت ميروند. خالى شدن استان از نيروهاى جوان خودش خلاء بزرگى است. الان روز به روز در ستانآمار اعتياد و خودكشي و خودسوزي زنان بالا ميرود. مادران ما توان اين راندارند كه مادر باشند چون نيرويشان صرف مبارزه باخلاءهاى زندگى شان ميشود.”

وقتى از خانم طلوعى مى پرسيم نگران نيستيد نامزدى سر كار آيد كه فضا را ببندد و شما حتي فرصت بيان اين مطالب راهم نداشته باشيد، ميگويد:

"اين فضاى اجتماعي ايران بوده كه آقاي خاتمي وبقيه را به دنبال خود كشيد نه اين كه جامعه دنبال آنها برود. بازگشت اجتماع به حالت هاي قبلى غيرممكن است. اگر نگاه كنيد دوران آقاي رفسنجانى براى ما كرد ها دوران بسيار سياهى بود. ديگرايشان حرف هاى آن موقع را نميزند وچيزهايى ميگويد كه آدم تعجب ميكندو با خود ميگويد اين همان است كه هشت سال آنگونه حكومت كرد؟ فضا اگر هم بدتنر شود بايد گفت ما ۲۶سال است محروم هستيم و به محروميت عادت كرده ايم”.

با اين اوصاف آيا ناراضى ها، محروميت كشيده ها، اقليت هاى بدون حقوق، جوانان بدون آينده و يا زنان كه حقوقشان پايمال شده، هيجكدام راىنخواهند داد؟

ژينا دخترهجده ساله اى كه در معرض اين پرسش قرارگرفته ميگويد:

” متاسفانه بسيارى از هم سن وسالان من از ترس اين كه در آينده نتواننو وارد دانشگاه شوند يا كار پيدا كنند، ميروند راي ميدهند. اين بخاطراين نيست كه كسى را قبول دارند. فقط از روى ترس و براى گزينش دانشگاه راى ميدهند يا حتي راي سفيد ميدهند تا شناسنامه هايشان مهر بخورد”.

آقاى كبودوند در مورد اوضاع كلى كردستان درآستانه انتخابات ميگويد:

” كانديداها از جمله اصلاح طلبان هزينه هاى زيادى براي تبليغات كرده اند اما مردم ميكويند شعارهايى كه اينها ميدهند عملى نخواهد شد. ميتوان گفت فضاى سرد و بي رونقى وجود دارد. البته اين اصلا قابل پيش بينى نيست. واكنش هاى مردم ايران را به راحتى نمى توان پيش بينى كرد.”