اميرحسين افراسيابى يا «جوانى شعر در سالمندى شاعر»
۱۳۸۴ اردیبهشت ۱۶, جمعهاميرحسين افراسيابى كه متولد ۱۳۱۳ در اصفهان است، پس از مجموعه شعر «حرفهاى پاييزى» در سال ۱۳۴۸، سكوتى بيست و چند ساله را پيشه كرد، تا مجموعه شعر «با مرغان دريايى» كه در غبت هلند نوشته شد و توسط نشر باران در سوئد روانه بازار كتاب شد. «با مرغان دريايى» صدايى متشخص را به نمايش گذارد كه راه خود را مىرفت و در ميان صداهاى ديگر شعر مدرن فارسى، صدايى قابل تشخيص بود، صدايى كه نمىشد از كنارش بىاعتنا گذشت: با نگاهى ژرف به پيرامون، به سادهترين جلوههاى طبيعت، پيشپاافتادهترين اشياء و با تواضعى كه حكايت از پختگى شاعر و در عين حال حركت همخوان او با دنياى مدرن داشت. اين تواضع يا بهتر بگوييم بىافادگى زبانى را افراسيابى تا همين امروز هم ادامه داده است، چيزى كه از سرشت كار او برمىخيزد، نه از تلاشى ارادى از سوى شاعر.
حال ببينيم اميرحسين افراسيابى خود چگونه به شعر مىنگرد: ”شايد شعر نوعى جنون باشد و يا نوعى گريز! جنون از اين نظر كه خب مىدانيد كه شعر گفتن كار بيهودهاىست و در واقع در نظام پذيرفتهشدهى رفتار شهروندى نمىگنجد. و گريز از اين نظر كه شعر نوعى فرار از فرهنگ همين نظام است، يعنى يك نوع ديگر از نگاه كردن به امور و اشياء و رابطهها. بهخاطر اينكه آنطور كه جهان هست و آن را از طريق زبان به ما نشان دادهاند و يا مىدهند، براى يك ديوانه قابل پذيرش نيست. ديوانه از اين نظر كه جور ديگرى نگاه مىكند و فكر مىكند درباره امور، در واقع يك نوع «ديگر بودن»، بعد فرض كنيم همين مسئله زمان خطي. من مثلا مىگويم چرا من نبايد از حضور مادربزرگم و ديدار نوهام در آن واحد لذت ببرم. خب اين تلاشىست كه در شعر مىشود و البته از پيش هم محكوم به شكست است، در واقع به همين جهت هم كارىست بيهوده“.
يكى از عناصرى كه شعر افراسيابى را ماندگار مىكند، توانايى ماهرانه اوست در تلفيق گذشته و حال و آينده، امرى كه شايد هديه مهاجرت براى او باشد. شاعر با بهكارگيرى واقعىترين و ملموسترين تصاوير، جهانى از شعر مىسازد كه زمانها در آن درهممىآميزند و شعرى را مىسازند كه مىتوان آن را ثبت مطلق زمان در جهانى كوچك خواند. فكر نمىكنم با خواندن شعر This is for grandpa كه شاعر براى نوهى خود سروده است، خواننده بتواند هيچگاه آن را از ياد ببرد:
This is for grandpa
براى ميتراى كوچكم
امروز
ساعت ديوارى از كار افتاده است و
بىبي
با حضور قلب و
بىمزاحمت تيكتاك و دينگدانگ،
اينجا
در گوشهى همين اتاق
و روى همين زمين به كفر آلوده
سجادهى سپيدش را گسترده است و
با همان چادر سپيد و عينك پنجاه سال پيش
سرگرم خواندن مفاتيح است
و در برابر او
در چارچوب در،
ميتراى كوچك من
با قامت بلند بيستسالگيش
در لباس شيك سفر ايستاده است،
با
بستهاى كه نمىدانم چيست
و خندهاى كه،
چون سپيدهدم،
نمىتوانم معنايش كنم:
” This is for grandpa “
اميرحسين افراسيابى كه به همراه زندهياد هوشنگ گلشيرى، ابولحسن نجفى، محمد حقوقى و چند تن ديگر از نامداران ادبيات معاصر ايران «جنگ اصفهان» را پايهگذارى كرده، علاوه بر «حرفهاى پاييزى» و «با مرغان دريايى»، مجموعهشعرهاى «ايستگاه» نشر گردون، آلمان ۱۹۹۸، «بر عرض راه» و «حرفهاى اضافه» نشر مانا، هلند ۲۰۰۰، و «تا ايستگاه بعدى» نشر پرنگ، ايران ۱۳۸۲ را منتشر كرده است، مجموعههايى كه شاعر ۷۰ ساله در آنها نشان داده است كه روز به روز جوانتر مىشود.
بهنام باوندپور