افغانستان در آتش جنگ، ناامنى و فقر
۱۳۸۵ شهریور ۳۰, پنجشنبهدر بخشهاى عقب مانده افغانستان تنها شاهد روند خرابى بيشتر هستيم. از بازسازى در اين نواحى خبرى نيست. جمال الدين يك مرد ۴۰ ساله از اهالى قندهار اوضاع را اينطور توصيف میكند:
”سه سال پيش وضع ما بهتر بود. اما حالا نه امنيت وجود دارد، نه كار، و نه اميد به عوض شدن سريع اوضاع. جنگ روزبروز به شهر ما نزديكتر میشود. ما حتی جرات بيرون آمدن از خانههايمان را نداريم. چه رسد به اينكه مثل سابق روزهاى تعطيل به روستا برويم. در آنجا فقط درگيرى است.”
درگيرىهايى كه اين مرد افغانى از آن صحبت میكند تنها به مناطقى كه زمانى تحت نفوذ طالبان بودند محدود نمیشود، بلكه تقريبا تمامى نواحى جنوبى و شرقى افغانستان را در برمیگيرند. نيروهاى طالبان با استراتژى جديدى وارد كارزار شدهاند. آنها دركنار عمليات تروريستى، در گروه هاى بزرگترى روستاها و شهرهاى كوچك را مورد حمله قرار میدهند.
واقعيت اين است كه نفوذ طالبان در روستاهاى دور افتاده بسيار بيشتر از آن است كه دولت بدان اعتراف دارد. يك نمونه آن در مواردى مانند ميانجيگرى و قضاوت در دعواست.
”در اين نواحى حكومت هيچ قدرتى ندارد. وقتى مردم میبينند كه ادارات رسمى قادر به حل مسايل حقوقى شان نيستند به سراغ قضات طالبان میروند و آنها هم به شيوه خودشان رسيدگى میكنند.”
اينكه طالبان چگونه قضاوت میكند براى مردم روشن است. از شنيدن مورد دعوا تا صدور احكام خشن و اجراى آنها در محل تنها چند ساعت فاصله است. اما ناتوانى حكومت در مهار دزدى و اختلاس، رفتار توام با نظاميگرى سربازان آمريكايى و متحدانشان با مردم به نظر میرسد كه گروه كثيرى را به دامان طالبان براند.
اوضاع در افغانستان ياد آور اوايل دهه نود ميلادى و جنگ داخلى در اين كشور است. به اين اوضاع البته حمايت پاكستان از نيروهاى طالبان نيز كمك میكند. مردم، اعضاى خود طالبان و سربازان آمريكايى همه در اين زمينه متحد القولند و حتى از كمك افراد سازمان اطلاعات پاكستان سخن میگويند. اينكه پاكستان چه مخالفتى با حكومت افغانستان دارد را نزديكى حامد كرزاى رئيس جمهور اين كشور به هند توضيح میدهد.