اظهارات احمدینژاد و واقعیات جامعهی ایران
۱۳۸۶ مهر ۵, پنجشنبهمحمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران در حاشیهی سفرش به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سالانهی سازمان ملل سخنانی ایراد کرد و در مصاحبههایی شرکت جست. وی در این سفر و پیش از آن نیز در مصاحبه با شبکهی تلویزیونی CBS هرگونه محدودیت برای زنان، خبرنگاران، فعالان سیاسی و غیره را انکار کرد و آن را تبلیغات دشمنان کشورش نامید. در این زمینه نظر برخی فعالان مدنی را جویا شدیم که آیا اظهارات آقای احمدینژاد با واقعیت انطباق دارد یا خیر.
محدودیت علیه فعالان حقوق زنان
آقای احمدینژاد در سخنان خود گفت که "آزادی در ایران آزادی حقیقی است، مردم ایران آزاد هستند و زنان در ایران بالاترین سطح آزادی را دارند". این در حالی است که خانم شیرین عبادی از مدافعان حقوق بشر در ایران چندی پیش در آستانهی ملاقات خود با کمیسر حقوق بشر سازمان ملل خانم لوئیس آربور در مورد تبعیضات شدید علیه زنان ایران و محاکمهی فعالان جنبش دفاع از حقوق زنان میگوید:
«کسانی که در رابطه با فعالیتهایشان دستگیر شدهاند، حدود پنجاه نفر هستند. برای این عده، چه دختر و پسر تشکیل پرونده کیفری دادهاند. همه اینها در رابطه با قوانین تبعیضآمیز دستگیر شدهاند. بنابراین من هم مایلم ریشه این قوانین را به اطلاع کمیسیر عالی حقوق بشر برسانم و هم اینکه بگویم اعتراض به قوانین تبعیضآمیز در ایران ولو به مسالمت آمیزترین شیوه، چه بهایی دارد.»
محدودیتها علیه خبرنگاران
رئیس جمهوری اسلامی ایران در مورد آزادی مطبوعات و خبرنگاران بر این باور است که در جمهوری اسلامی محدودیتی در این زمینه وجود ندارد. در این مورد نظر خانم بدرالسادات مفیدی را جویا شدیم. خانم مفیدی دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران است. وی میگوید که این اظهارات خلاف واقع است:
«این اظهاراتی که آقای احمدی نژاد کردهاند در رابطه با مطبوعات، کاملا خلاف آنچه در ایران میگذرد هست. در رابطه با مطبوعات خودتان حتما شاهد هستید، طی دوسال اخیری که آقای احمدی نژاد سرکار آمدهاند، چندین روزنامه و نشریه با گرایش به طیف اصلاحطلبان توقیف شدهاند یا شرایطی برایشان ایجاد شده است که در واقع میشود گفت خود تعطیل شدهاند. از سوی دیگر به صدور بخشنامههای متعدد و تحمیل آن بر مدیران مطبوعات که چه بنویسند و چه ننویسند، حکایت از این دارد که آزادی بیان و بحث اطلاع رسانی در مطبوعات دارد بتدریج محدودتر میشود و فضای تیره و تاریک و مبهمی در این خصوص وجود دارد. همچنین برخوردهایی که در این مدت ما شاهد بودیم با خود روزنامه نگاران صورت گرفته است. تعدادی از روزنامه نگاران احضار یا بازداشت شدهاند و از آنها خواسته شده است که در واقع فعالیت خودشان را در حرفهی روزنامه نگاری محدودتر کنند و به گونهای رعب و وحشت و تهدید ایجاد کردهاند که بتدریج خود روزنامهنگاران دست به خودسانسوری بزنند.»
خانم مفیدی اشاره میکند که مواردی از این دست در دستگاه قضایی در دولت پیشین محمد خاتمی که خود خواستار آزادی بیشتر برای مطبوعات بود، وجود داشت. و از همان زمان بستر این تضییقات آماده شده بود:
«اما خب این نوع برخوردهای برخوردهای تهدید آمیز و محدودکننده از جانب بخشی از دستگاه قضایی وجود داشت. اما خب بهرترتیب می شود گفت که باز یک محل گریزی برای مطبوعات وجود داشت و این برخوردها فقط از سوی دستگاه قضایی صورت میگرفت. اما در دوره ی آقای احمدی نژاد ما شاهدیم که هیات نظارت بر مطبوعات نیز که بهرترتیب نمایندگانی از کل جریان حاکم در آن حضور دارند، به گونه ای دارند عمل میکنند که به هیچ وجه نشریات جدید با گرایشات اصلاح طلبانه نمیتوانند اجازهی انتشار پیدا کنند. پس، بنابراین این توقفی که ایجاد شده است در صدور پروانهی فعالیت برای مطبوعات از یکسو برخورد با مطبوعاتی که در حال انتشار هستند و توقیف آنها، یا همین چند مطبوعات انگشت شماری که وجود دارند که آنها را دارند محدودتر میکنند، آنهم با صدور یکسری بخشنامههایی که شما حق ندارید بفرض راجع به بحث معلمان، کارگران، نفت و بنزین، پروندهی هستهای و قس العهذا چیزی بنویسید، همه حکایت از این دارد که واقعا وضعیت مطبوعات در ایران در حال حاضر در شرایط اسفناکی قرار دارد و اینکه آقای رییس جمهور اینگونه سخن میگویند یا مطلع نیستند که خب این واقعا جای تأسف دارد که رییس جمهور از آنچه میگذرد در ایران بی اطلاع است، یا اینکه خودشان را به راه دیگری میزنند و دارند به گونه ای سخن میگویند که میدانند در عالم واقع چه میگذرد.»
نقض قانون توسط مسئولان
محمدعلی دادخواه، وکیل پروندههای مطبوعاتی و فعال حقوق بشر در مورد عدم رعایت قانون توسط مسئولان دولتی و عدم رسیدگی به شکایتها در دستگاه قضایی میگوید:
«باید التفات داشت که متأسفانه در بسیاری از موارد حتا قانون رعایت نمیشود. به این ترتیب که علی رغم آنکه حدود سی سال از انقلاب میگذرد، هنوز اصل ۱۶۸ قانون اساسی که ناظر به محاکمات سیاسی و مطبوعاتی و موکول کرده به تعریف جرم سیاسی، هنوز عمل نمی شود و تحت عنوان اینکه ما هنوز قانونی نداریم، افراد را با قانون عادی فارغ از این موارد محاکمه میکنند. در خصوص مطبوعات هم باید بگویم، یک نمونهای که هنوز هست. مثلا آقای دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی هنوز نتوانسته کتاب خودش را چاپ کند و علیرغم اینکه ما به دادگستری رفتیم و در دادسرا علیه وزیر طرح دعوا کردیم و متأسفانه آقای وزیر به جلسهی دادرسی نیامد، هنوز هم این کتاب ایشان که راجع به روشنفکر دینی است اجازهی چاپ پیدا نکرده است. در همین زمینه باید اعلام بکنیم که برخی از قوانین هنوز اجرا نمیشود که ما امیدواریم آیندهی روشنی در فراروی ما باشد که این مجلههایی که توقیف باشند طبق قانون رسیدگی بشوند و انشااله بتوانند دوباره انتشار بیابند، از مجلهی "نامه" یا "ایران مهر" که هنوز در حال توقیف بسرمیبرند.»