اطاعت قابل ترديد / احمدىنژاد براستى چه مىخواهد؟
۱۳۸۴ آذر ۲۲, سهشنبهزنامهى «فرانكفورتر آلگماينه تسايتونگ»، بهقلم خانم "كريستيانه هوفمن".
روزنامهى فرانكفورتر آلگماينه تسايتونگ مىنويسد: هر روزى كه در تهران مىگذرد اين اطاعت بىچون و چرا كه در كانون اقتدار ايران روى مىدهد، هر چه بيشتر مورد ترديد قرار مىگيرد. آخرين پيشنهاد احمدىنژاد مبنى بر انتقال دولت يهوديان به اروپا تنها براى به چالش كشاندن اروپا و اسرائيل نبود، بلكه اين را مىتوان يك نافرمانى عليه رهبر دينى نيز تعبير كرد كه پيش از اين احمدىنژاد را در مورد اظهارات ضداسرائيلى قبلىاش در ماه اكتبر بر جاى خود نشانده بود.”
خانم كريستيانه هوفمن، كارشناس مسائل ايران در شمارهى روز دوشنبه ۱۲ دسامبر روزنامهى «فرانكفورتر آلگماينه تسايتونگ» مىافزايد: ”بار نخست اين تنها هاشمى رفسنجانى نبود كه در خطبهى نماز جمعه تركتازى در سياست خارجى را به انتقاد كشيده بود. آيتاله خامنهاى نيز با دعوتى كه از تمامى دارندگان قدرت در جمهورى اسلامى نزد خود بعمل آورد، در برابر جمع به احمدىنژاد درسى داد و از او خواست كه دولت وى بايد كار خود را بيشتر بر روى نيازمندىهاى مردم متمركز كند. به عبارت ديگر: دولت بايد معضلات اقتصادى كشور را حل كند و از دخالت در امور سياست خارجى بپرهيزد.
ولى احمدىنژاد نشان داد كه نمىگذارد جلوى دهانش را بگيرند، حتا اگر رهبر دينى اين ممنوعيت را اعلام كرده باشد. اظهارات اخير وى را ديگر نمىتوان به حساب خطاى يك فرد متعصب قشرى و يك تازهوارد در سياست خارجى گذارد. اين اظهارات بخشى از سياست يك دولت كاملا ضدغربى است، كه نه تنها بدنبال برقرارى يك توازن با غرب نيست، بلكه حتا از چنين توازنى بيمناك است. در جايى كه سياستمداران غربى اشاره مىكنند به اينكه همكارى با ايران بهترين گزينه براى حمايت از اصلاحات اجتماعى در ايران است تا نظام دينى بتواند از درون خود را اصلاح كند، اين را در تهران، بويژه بنيادگرايان حول احمدىنژاد، خيلى دقيق مىفهمند. از اين رو آنها به ابراز آمادگى غرب براى همكارى با ترديد شديد مىنگرند، زيرا كه آنها در اين همكارى يك تاكتيك غربى عليه نظام اسلامى را مىبينند. بنابراين به باور ايشان، هر نوع اعلام آمادگى براى همكارى و تفاهم از سوى ايران به تضعيف موقعيت ايشان خواهد انجاميد.
همزمان احمدىنژاد مايل است بعنوان حافظ منافع امت اسلامى در جهان شناخته شود. وى به غرب اعلام مىكند كه ميليونها مسلمان در جهان عرب چگونه مىانديشند، چيزى كه حكام ايشان شهامت بيان آن را ندارند. احمدىنژاد چيزى را گفت كه آلمانىها در جهان عرب بطور مداوم آن را مىشنوند. وى گفت كه تشكيل دولت اسرائيل پيامد مستقيم يهودىكشى در آلمان بوده است و جهان عرب، بويژه فلسطينىها هزينهى اين بيعدالتى را به كسى مىپردازند كه بدو بدهكار نيستند. احمدىنژاد در مكه گفت: ”چرا مسلمانان فلسطينى بايد هزينهى آن را بپردازند؟” و گويى كه حرف دل مسلمانان را مىزد. وى به اين نتيجهى ظاهراً منطقى مىرسد كه آلمان بخشى از خاك خود را در اختيار دولت يهودى قرار دهد.”
خانم هوفمان در مقالهى خود در ادامه مىنويسد كه مخالفان احمدىنژاد در شرايط كنونى در انتظار ناكامى اقتصادى دولت احمدىنژاد هستند تا او را به حاشيه برانند. اين مخالفان كه تاكنون طرف مذاكرهى غرب بودهاند در موقعيت شكنندهاى قرار دارند. اگر شديدا به مقابله با او برخيزند، از وى يك قهرمان و شهيد خواهند ساخت، بويژه براى كسانى كه احمدىنژاد را ”رابين هود” خود تصور مىكنند. و اگر او را به حال خود رها كنند، آنگاه ايران به سراشيبى رويارويى به غرب سوق خواهد يافت، و اين چيزى است كه بخش بزرگى از جامعهى سياسى و مردم ايران از آن پرهيز دارند.