1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اصولگرایان در شبکه‌های اجتماعی: آتش به اختیار فرهنگی هستیم

۱۳۹۶ خرداد ۱۹, جمعه

یک اصطلاح و چندین روز بحث و جدل. اصطلاح آتش به اختیار آیت‌الله خامنه‌ای تعبیرهای مختلف و هراس زیادی در فضای مجازی ایجاد کرد. اما کاربران اصول‌گرا معتقدند منظور، نه خشونت که اقدامات فرهنگی در کشور است.

https://p.dw.com/p/2ePrj
Iran Ajatollah Ali Khamenei
عکس: khamenei.ir

دو روز پس از نطق چهارشنبه شب آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، به نظر می‌رسد جهت آن‌چه او بیان کرد و بیان نکرد به طور کلی تغییر کرده است. اگر در روز حملات تروریستی تهران آیت‌الله خامنه‌ای سکوت کرد تا شب در جمع دانشجویان سکوتش را بشکند و اصطلاح "آتش به اختیار" را وارد ادبیات سیاسی کشور کند، این کاربران اصول‌گرای فضای مجازی هستند که دو روز بعد از آن، به رغم استقبال از این پیام، همچنان مشغول توضیح آن هستند، توضیح اصطلاحی پیش از آن مهجور برای کسانی که این پیام را یک تهدید و خط و نشانی برای ناراضی‌های داخلی ارزیابی کرده‌اند.


"آتش به اختیار"، اصطلاحی است که آیت‌الله خامنه‌ای، چهارشنبه شب در سخنرانی در جمع عده‌ای از دانشجویان هوادار حکومت، به کار برد و فورا بحث‌های زیادی درباره آن در فضای مجازی ایجاد شد. برخی درباره این اصطلاح که آن را اصطلاحی نظامی خواندند نوشتند که حکایت از وضعیتی در جنگ دارد که "برای شلیک دیگر نیازی به کسب اجازه از فرمانده نیست."

بر همین اساس بسیاری از کاربران استفاده از این اصطلاح را چراغ سبزی برای نیروهای تندرو ارزیابی کردند که به گمان آن‌ها حالا دست‌شان بیش از پیش در تنگ کردن فضا برای اندک آزادی‌های مدنی و سیاسی باز خواهد بود. این کاربران البته رخدادهای چند دهه اخیر را سندی روشن بر واهمه‌ی خود از اصطلاح "آتش به اختیار" می‌دیدند.

بیش‌تر بخوانید: انتقاد از توصیه‌های خامنه‌ای به "آتش به اختیارها"

در توییت‌های آن‌ها بارها از قتل‌های زنجیره‌ای، اسیدپاشی به "زنان بدحجاب"، حوادث کوی دانشگاه، ترور سعید حجاریان و … شاهد آورده شد. یکی از کاربران در مقایسه نوشت: «در دهه‌ی ۷۰، از سخنرانی‌های رهبری درباره "تهاجم، شبیخون و قتل‌عام فرهنگی" و احساس تکلیفِ آتش به اختيارها به قتل‌های زنجیره‌ای رسیدیم.» سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای همچنین برای بسیاری از کاربران یادآور سخنرانی مشهور او در جریان اعتراضات ۱۳۸۸ بود. یکی از کاربران نوشت: «سالِ ۸۸ با اسمِ رمز "اگر خونی ريخته شد گردن شماست" کشتار کردند. امسال اسمِ رمزشون شده "آتش به اختیار".»

البته سید عباس صالحی، معاون وزیر ارشاد و فرهنگ اسلامی، که در توییتر فعال است در توییتی که از آن استقبال شد، نوشت: «اقدام آتش به اختیار در کلام و منطق رهبری، یعنی فعالیت‌های فرهنگی خودجوش، غیر دستوری، اما در چارچوب قانون و اخلاق. از این واژه چماق نسازیم.» این مقام دولتی در حالی این موضوع را در توییتر مطرح کرد که بسیاری اصل کلام سخن خامنه‌ای را در ضدیت با دولت حاکم و در انتقاد به ناکارآمدی دولت به آن شیوه‌ای که او می‌پسندد می‌بینند که "باید با حرکت‌های خودجوش اصلاح یا هدایت شود".

با این‌همه بسیاری از کسانی نیز که ظاهرا خود را مخاطب سخنان رهبر جمهوری اسلامی می‌دانند وارد بحث شدند و اعلام کردند که از اصطلاح "آتش به اختیار" برداشت خشونت‌آمیز ندارند.


برخی نیز نوشتند که با همان برداشت خود که به گفته‌ی آن‌ها از خشونت به دور است پیشاپیش وارد عمل شده و کاری کرده‌اند.

این جمله از آیت‌الله بهشتی نیز بارها به اشتراک گذاشته شد که گفته است: «در این انقلاب آنقدر کار هست که می‌توان انجام داد بی آن‌که هیچ پست، سمت، حکم و ابلاغی در کار باشد.» با این‌همه بسیاری نیز نوشتند که اصلا چرا باید در لحظاتی حساس از اصطلاحی که برداشت‌های مخالف ایجاد می‌کند استفاده کرد و برخی نیز نسبت به تبعات چنین پیامی هشدار دادند.

اما اصطلاح "آتش به اختیار" تنها اصطلاح بحث‌برانگیز سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی نبود. یک اصطلاح بیان‌شده‌ی دیگر نیز در آن جمع دانشجویی بود که به شدت بحث‌برانگیز شد. آیت‌الله خامنه‌ای حملات تهران را که ۱۷ کشته و ده‌ها زخمی بر جای گذاشت "ترقه‌بازی" خواند. بسیاری از کاربران از این لحن و برداشت خشمگین شدند و در شبکه‌های اجتماعی بیان کردند که انتظار تسلیت و همدردی داشته‌اند. اعتراضی که ظاهرا شنیده شد و دو روز بعد از حملات، رهبر جمهوری اسلامی نهایتا در پیامی تسلیت گفت.

حالا سوال برخی کاربران این‌جاست که آیا آیت‌الله خامنه‌ای گوش شنوایی برای اعتراض‌ها و نگرانی‌های همچنان موجود پیرامون اصطلاح "آتش به اختیار" نیز خواهد داشت یا خیر. خصوصا در جایی که بسیاری در شبکه‌های اجتماعی می‌نویسند که "ترس‌شان از آتش به اختیاری‌ها بیش‌تر از داعشی‌هاست". برخی نیز در میان هیاهو، ناامیدانه این سوال اساسی را مطرح می‌کنند که "چرا یک بار فرمان ندادند شادی به اختیار، عقیده به اختیار، تجمع به اختیار، قلم به اختیار، حریم شخصی به اختیار"؟