استقبال از فيلم «صبحى ديگر» در جشنواره برليناله
۱۳۸۴ بهمن ۲۶, چهارشنبهاو که از مناسبات اجتماعی گريزان است، در سراسر فيلم خاموشانه، اما با نگاهی کاونده پيرامون خود را میپايد. به اين ترتيب، فيلم رفائی بطور همزمان نمايانگر دو گسترهی متفاوت است: زندگی مردی افسرده و در خود فرو رفته که در تلاش ترميم همپيوندی اجتماعی است و از طرف ديگر، جامعهای درگير با مسائل و مشکلات روزمره.
دوربين ناصر رفائی، بيننده را از زاويهی ديد قهرمان فيلم، در جامعه و رويدادهای جاری آن سهيم میکند. در پسزمينهی حضوری منفعل و کنشپذير، شاهد زندگی روزمره در جامعهای با ارزشها و هنجارهای ويژه و اغلب متناقض هستيم. ناصر رفائی در لحظههای گوناگون فيلم، تماشاگر را هر بار با يکی از اين ارزشها و هنجارها رو در رو میسازد و به چالش میطلبد. تابوهای سياسی و مذهبی، تعصبات، تبعيضات، محدوديتهای جنسی و نيز اشکال گوناگون مقاومت مثبت و منفی در مقابل اين پديدهها، از موضوعاتی هستند که با ظرافت و سنجيدگی به تصوير کشيده میشوند.
ناصر رفائی پس از نمايش فيلم به روی صحنه رفت و به پرسشهای تماشاگران پاسخ داد. او قصد خود را از ساختن چنين فيلمی، به تصوير کشاندن زندگی انسان نوعی خواند. انسانی که میتواند چه در جامعهای پيشرفته و چه در جامعهای پيرامونی وجود داشته باشد و درگير مشکلات همسان باشد.
زبان برای رفائی جزو ويژگیهای فطری انسان محسوب نمیشود، بلکه امری اکتسابی است که انسان آن را در جريان زندگی میآموزد. به همين دليل خاموشی قهرمان فيلم برای رفائی به اين اعتبار چالشی محسوب میگردد تا نشان دهد که انسان بدون زبان که ابزار ارتباط او با جهان پيرامون است، در انسانيت طبيعی خود چگونه است و چگونه زيست میکند.
رفائی فيلم خود را غيرسياسی اما اجتماعی خواند و خاطرنشان ساخت که او به اين دليل فيلمسازی غيرسياسی است، زيرا که ساحت هنر را برتر از حوزهی سياست میداند و معتقد است که هنر نبايد تحت تأثير سياست قرار گيرد.
هنرمندی که دنبالهرو مسائل سياسی باشد، در آنجا که مخالفان سياسی ديروز دست در دست هم بگذارند، ناچار میگردد در ديدگاههای خود تجديد نظر کند. بنابراين به نظر او اگر قرار باشد که هنر و سياست بر هم تأثير بگذارند، اين هنر نيست که بايد تحت تأثير سياست قرار گيرد، بلکه سياست است که بايد تحت تأثير هنر باشد.
بهرام محيی، گزارشگر صدای آلمان در برلين