1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

استقبال از «شهر زيبا» يكى از فيلمهاى ايرانى شركت كننده در جشنواره بين المللى مونترال

۱۳۸۳ شهریور ۱۱, چهارشنبه

«شهر زيبا» يکی از فيلم های ايرانی بيست و هشتمين جشنواره ی جهانی فيلم مونترال است. فرمراز قريبيان، ترانه علی دوستی، بابک انصاری و آهو خردمند در اين فيلم بازی می کنند و اصغر فرهادی نويسنده و کارگردان آن است كه در گفتگوئى با صداى آلمان از سينماى ايران، كم و كيف فيلم «شهر زيبا» و حضورش در جشنواره مونترال ميگويد.

https://p.dw.com/p/A6Ax

خلاصه اى از داستان فيلم

«شهر زيبا» داستان مرگ و زندگی اکبر، نوجوانی ست که ۱۶ سالگی مرتکب قتل شده است. فيلم از آنجا آغاز می شود که اکبر پس از گذراندن ۲ سال انتظار دردآور در يک مرکز تاديبی ويژه ی کودکان و نوجوانان بزهکار، حالا که ۱۸ ساله شده است او را به زندانی منتقل می کنند تا در آنجا اعدام شود.

فيلم در باره ی کشمکش های اعلا، دوست اکبر و فيروزه، خواهر او است با پدر مقتول که تلاش دارد حکم رضايت او را بگيرد تا حکم قصاص در مورد اين نوجوان اجرا نشود.

موضوع فيلم مصائب و مشکلات ناشی از اجرای قوانين قصاص اسلامی و اثرات تکان دهنده ی و غم انگيز آن بر زندگی مردم است. کشمکش دراماتيک فيلم به ظاهر ميان شخصيت هايش می باشد، اما با نگاه عميق تر می توان دريافت که تمام شخصيت های اين تراژدی اجتماعی در واقع با وضعيت موجود در جنگ و گريزاند.

ناگفته نماند كه اصغر فرهادی از فيلم سازان جوان ايران است. اين کارگردان ۳۲ ساله از فارغ التحصيلان رشته ی تئاتر دانشگاه تهران بوده و قبل از اين فيلم، سريال تلويزيونی «داستان يک شهر»، ۶ فيلم کوتاه و همين طور فيلم بلند »«رقص در غبار» را ساخته است.

**************

مصاحبه گر: على شريفيان (گزارشگر صداى آلمان در مونترال)

صداى آلمان: فيلم «شهر زيبا» شما که در جشنواره ی مونترال به نمايش درآمده، از اين فيلم چطور استقبال شده است؟

اصغر فرهادی: آنچه من مشاهده کردم، راضی کننده بود. تعداد زيادی، چه ايرانی و چه خارجی، شرکت کردند و از اين فيلم در اين ۳ نمايشی که تاکنون داشته ديدن کردند و ارتباط خوبی با فيلم برقرار کردند. به اين دليل که فيلم از ديالوگ بسياری برخوردار است، من فکر می کردم که برای تماشاگر خارجی شايد تا حدودی ارتباط گيری مشکل باشد. ولی کاملا فيلم را فهميده بودند و می ديدم خيلی ها درگير موضوع اين فيلم شده اند.

صداى آلمان: فيلم های ایرانی مدتی ست که حضورش در جشنواره ی جهانی کم رنگ شده است. فيلم های کمتری از فيلمسازان ایران در جشنواره ها نمايش داده می شود. به نظر شما چه دلايلی برای سبب اين واقعه شده است؟

اصغر فرهادی: به نظر من اين نکته، نکته ی مثبتی ست و من مشکل را، مشکل جشنواره ها می دانم. جشنواره ها در واقع بايد نگاهشان و موضعشان را نسبت به سينمای ايران عوض کنند. آنها توقع دارند که همچنان سينمای ايران فيلم های موفق قبلی را دوباره بسازد و تکرار کند. چون عادت به آن نوع سينمای جشنواره ای ايران کرده اند. کاملا صحیح است که فيلم های خوبی هم وجود داشت، ولی نسلی جديد در حال رشد است و فيلم های متفاوتی را می سازد که هم به لحاظ فرم و هم به لحاظ محتوا با فيلم های موفق قبلی متفاوت است. در واقع جشنواره ها بايد آن عادت قبلی را کنار گذاشته و اين فيلم ها را بپذيرند، با آنها ارتباط برقرار کنند. به نظر من اتفاقا اين امتياز سينمای ايران است که توانسته يک نوع جديد، يک دريچه ی جديدی را باز کند و اين مسئله ی ست که جشنواره ها بايد آن را بپذيرند.

صداى آلمان: به نظر می رسد که محافظه کارها، همانطور که در مورد مجلس هفتم اتفاق افتاد، می خواهند قدرت کامل را در زمينه های مختلف به دست بگيرند. در اين مورد، در سينما، چه اتفاقی افتاده است؟ آیا سانسور شديدتری اعمال می شود و اقداماتی در اين جهت، در جهت به دست گيری و کنترل کامل امور در زمينه ی سينما انجام شده است؟

اصغر فرهادی: هنوز نه. چون محافظه کاران در واقع فعلا مجلس را در دست دارند و دولت همچنان دولت قبلی ست. اگر حتا دولت بعدی هم دولت محافظه کاری باشد، من فکر می کنم که در اين سالها ثابت شده است که سمت و سوی سينماها را نمی توانند چندان با سانسور عوض کنند و جهتی به آن بدهند. طی اين سالها، چه سالهايی که سانسور بسياری وجود داشت و چه در سالهايی که سانسور کمتری وجود داشت، سينما و سينماگران ما فيلمی را که می خواستند می ساختند و در اين دعوای بين سينماگران و سانسور، غالبا سينماگران موفق بوده اند.

صداى آلمان: با توجه به شرايط اجتماعی، فرهنگی و سياسی حاکم بر ايران به طور کلی سينمای ايران در چه جهتی حرکت می کند و به نظر شما، به عنوان يک فيلمساز، چه آينده ای برای سينمای ايران وجود دارد؟ شما چه آينده ای پيش بينی می کنيد؟

اصغر فرهادی: اگر منصفانه به سينمای ايران نگاه کنيم، علی رغم همه ی شرايط سختی که سينمای ايران در حال گذراندن آن است،‌ مخصوصا شرايط سخت اقتصادی، من واقعا می توانم بگويم که سينمای قابل ستایشی ست که هنوز وجود دارد،‌ سرپا است و سالی ۸۰ فيلم می سازد که تعدادی فيلم های خوب و قابل و ماندگاری ست.