1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

از شنيدن كدام ملودى بيشتر لذت مى‌بريد؟

۱۳۸۵ فروردین ۲۲, سه‌شنبه

لذت بردن از موسيقى عاملى است كه تا حد زيادى بستگى به درك صدا در مغز هر فرد دارد. اينكه صداى شنيده شده پس از انتقال به مغز چطور پردازش مى‌شود و فرد چگونه آنرا درك مى‌كند، اين پردازش تعيين كننده ميزان علاقه ما نسبت به شنيدن نوعى خاصى از موسيقى است.

https://p.dw.com/p/A6VC
عکس: AP

اگر تصميم بگيريد براى رفع خستگى چند دقيقه پلك‌هايتان را روى هم بگذاريد و به موسيقى گوش دهيد، چه موزيكى را انتخاب مى‌كنيد؟ حتمأ به اين نكته دقت كرده‌ايد كه سليقه هر فرد در مورد موسيقى تا حدى ناخود آگاه است. هر كدام از ما كشش خاصى نسبت به شنيدن موسيقى داريم. مثلأ برخى صداى ملايم فلوت را بيشتر از صداى بم ويولن سل دوست دارند و يا اينكه برخى زمانى از موسيقى لذت مى‌برند كه آنرا با صداى بلند بشنوند در حاليكه عده ديگرى با شنيدن صداى بلند موزيك دچار حالت تهوع مى‌شوند.

بى‌ترديد سن، نوع فرهنگ و يا شرايط عاطفى افراد در اين علاقه تأثيرگذار است. اما در اصل لذت بردن از موسيقى عاملى است كه تا حد زيادى بستگى به درك صدا در مغز هر فرد دارد، اينكه صداى شنيده شده پس از انتقال به مغز چطور پردازش مى‌شود و فرد چگونه آنرا درك مى‌كند. اين پردازش تعيين كننده ميزان علاقه ما نسبت به شنيدن نوعى خاصى از موسيقى است. درست مانند نحوه درك طعم ومزه غذا. هر فرد از طعم خاصى را بيشتر دوست دارد و اين علاقه از يك فرد تا فرد ديگر متفاوت است. درك موسيقى نيز نتيجه پروسه خاصى است كه در بخش شنيدارى مغز صورت مى‌گيرد.

پيتر شنايدر (Peter Schneider) يكى از فيزيكدانان آلمانى مدتى است كه مشغول تحقيق و بررسى نحوه دركى است كه افراد از موسيقى دارند. شنايدر كه اين پروژه را به طور همزمان با همكارى وانسا اسلومينگ (Vanessa Sloming) از دانشگاه ليورپول انگلستان دنبال مى‌كند علاوه بر فيزيك در رشته موسيقى كلسيا نيز تحصيل كرده است. شنايدر توضيح مى‌دهد: ”دو نوع درك شنيدارى وجود دارد كه نتيجه دو نوع مختلف پردازش صدا در مغز است. درنوع اول افرادى قرار مى‌گيرند كه مغز آنها پردازش صدا را از فركانس‌هاى پايين شروع مى‌كند. اين افراد مى‌توانند فركانس‌هايى از صدا را درك كنند كه در پايين‌ترين آكورد صوتى قرار دارد. دسته دوم افرادى هستند پردازش اصوات در مغز آنها از فركانس‌هاى ميانى شروع مى‌شود.“

شنايدر براى توضيح تفاوت ميان اين دو گروه از آزمايش شنيدارى جالبى استفاده مى‌كند. در اين آزمايش داوطلبان شركت كننده از طريق گوشى مخصوص موسيقى‌اى را كه تنها چند دقيقه كوتاه پخش مى‌شود گوش مى‌دهد. موسيقى با فاصله زمانى مشخص و با صداى ثابت تكرار مى‌شود. فركانس صدا پس از انتقال به مغز اين افراد در بخش ويژه درك صدا پردازش مى‌شود و نتيجه آن توسط الكترودهايى كه از سر افراد به كامپيوتر متصل است روى صفحه مانيتور به نمايش در مى‌آيد. به داوطلبان گفته نمى‌شود كه موسيقى با صداى مشخصى و بدون تغيير تكرار خواهد شد و از آنها خواسته مى‌شود كه توضيح بدهند آيا ميان موسيقى اولى و دومى و همينطور تكرارهاى بعدى موسيقى تفاوتى احساس مى‌كنند يا خير؟

نتيجه بدست آمده بسيار جالب است. با آنكه صداى موسيقى ثابت است اما درك افراد از صدا پس از بار اول تغيير مى‌كند. افرادى كه درك شنيدارى آنها از تن‌هاى بالا صدا شروع مى‌شود هر بار موسيقى را بلندتر مى‌شنوند. اما داوطلبانى كه مغز آنها تن‌هاى پايه‌اى را بهتر پردازش مى‌كند معتقدند كه موسيقى در تكرارى بعدى با صداى كمترى پخش شده است. در اين تحقيق چهارصدوبيست داوطلب از تمامى گروه‌هاى سنى شركت كرده‌اند. برخى از اين افراد حتى دانشجويان رشته موسيقى‌ و يا نوازندگان سازهاى مختلف بوده‌اند.

نتيجه نشان مى‌دهد ميان نحوه درك صدا و شناخت موسيقى رابطه خاصى وجود ندارد. هر چند افرادى كه پردازش صدا در مغز آنها از تن‌هاى بالا شروع مى‌شود بيشتر به ملودى سازهاى بم مانند ويولن سل علاقمندند و دسته ديگر كه صدا را از تن‌هاى پايه‌اى درك مى‌كنند فلوت يا پيانو را ترجيح مى‌دهند. ادامه اين بررسى‌ها در كشورهاى مختلف نشان مى‌دهد كه دسته بندى افراد با توجه به نوع نژاد تغيير مى‌كند. مثلأ نتيجه تحقيق مشابهى كه در ژاپن صورت گرفته نشان مى‌دهد كه بيشتر ژاپنى‌ها صدا را از تن‌هاى بالا درك مى‌كنند.

شما هم اگر باشنيدن صداى بلند دچار حالت تهوع مى‌شويد، احتمالأ در اين دسته قرار مى‌گيريد.

شبنم نوريان