اروميه، نغمههاى آشورى
۱۳۸۵ خرداد ۲, سهشنبه� است گفتگويى را انجام دادهايم:
آشورىها يا آسوریها از اقوام بسيار قديم هستند كه در جنوب بينالنهرين (سرزمين كنونی عراق) ساكن بودند و از ديرباز به آيين مسيح گرويدند. آنان امروزه در كشوهاى مختلف بطور پراكنده زندگى مىكنند. موسيقى آشورى به دليل مجاورت اين خلق با اقوام ديگر مثل كرد، ترك، عرب و فارس و حتى لر، از نواهاى ياد شده بهره گرفته و بر آنها تأثير گذاشته است. اين مجموعه كار را خسرو سلطانى موسيقىشناس و هنرمند ساكن اتريش تنظيم كرده و با همكارى مجيد درخشانى و اردشير كامكار، كريم قربانى و حميدرضا اجاقى نواخته است.
دویچهوله: خانم توماس، سیدی جدیدی به بازار آمده با ترانهها و اشعار آشوری كه با صداى شما عرضه شده و خودتان آن را تهيه كردهايد. ملودى اين ترانهها و کلا موسیقی آشوری، چه موسیقیایست؟
هلن توماس: این سی.دی مجموعهایست از ملودیهای قدیمی که من این طرف و آن طرف شنیده بودم یا مثلا در خانه از قدیم و ندیم داشتیم. آهنگهاییست که تقریبا از بین میرفتند. من اینها را برداشتم برای زیر کلام اشعار گذاشتم. از اشعار آقای الخاص شروع کردم که چندتایی از آنها را میخوانم و ایشان خودشان دکلمه میکنند.
دویچهوله: آقای الخاص بعنوان نقاش معروف هستند. ایشان شعر هم مینویسند؟
هلن توماس: بله! به زبان مادری خیلی خوب مینویسند و البته به زبان فارسی هم اشعاری دارند.
دویچهوله: همه اشعار این مجموعه از آقاى الخاص هستند؟
هلن توماس: بله. میدانید، من در واقع خواستم یک کار فرهنگی بکنم که یک کار هنری خیلی خوبی هم شد. چون من این شانس را داشتم که آقای الخاص اشعارشان را برایم میخواندند یا شوهر خواهرم آقای بتى شو که ایشان هم به زبان آشوری شاعر خوبی هستند، و بعد دیدیم که چقدر حیف است که بقیه این امکان را نداشته باشند که این اشعار را بشنوند. به دلیل اینکه ما آشوریها از خودمان یک مملکت مستقل نداریم و جاهای مختلف دنیا پراکنده هستیم، هيچ وقت امکان داشتن مدرسهای کامل برایمان وجود نداشته و گاهی مدارسی داشتیم که در آن زبان آشورى بعنوان زبان دوم تعلیم داده میشد. یعنی ما مثل فارسیزبانان این امکان را نداریم که برویم کتابخانه و کتاب حافظ یا شاملو بخریم بیاوریم و در خانه بخوانیم یا حتا رمانی را به اين زبان در اختيار داشته باشيم. این بود که من فکر کردم، خوب، میشود از طریق موسیقی این اشعار را به گوش مردم برسانیم. اینکار را با یکی دو شعر شروع کردم و بعد با آقای الخاص درمیان گذاشتم.
دویچهوله: این اولین بار است که سی.دی با موسیقی و اشعار آشوری منتشر مىشود؟
هلن توماس: بله. تا آنجایی که من میشناسم، چون آشوریها همهجا پراکندهاند و حتا در آرژانتین هم آشوری هست، ولی این عده آشوریهایی که من میشناسم که آشوریهای ایران یا عراق و یا سوریه و ترکیه هستند، در اینها سی.دی دکلمه داریم، ولی با این شکل، با موسیقی من نمیشناسم.
دویچهوله: چرا شما اسم این سی.دی را «اورمیه» انتخاب کردید؟
هلن توماس: اسم این سی.دی «اورمی» که همان شهر اورمیه هست، بخاطر آن شعر «اورمی» که آقای الخاص دارند. این یک منظومه خیلی بلندیست و من فقط چهار پنج تکهاش را میخوانم و آقای الخاص، مثل شهریار که کوه حیدربابا را مخاطب قرار میدهد و آن درد غربت و نوستالژی در آن شعر میگوید و با همروستاییهایش مخلوط میشود، آقای الخاص دشت اورمیه را مخاطب قرارمیدهند و تصور میکنند که با پدرشان، که ایشان هم یک نویسندهی آسوری بودند، با هم بعنوان یک نویسنده و یک نقاش در این دشت اورمیه پرواز میکنند و بهر روستای آسوری که میرسند، یک چیزی از آن روستا بصورت شعر میگویند.
دویچهوله: مضامین اصلی ترانههایی که شما میخوانید چه چیزهاییست؟
هلن توماس: مختلفاند. من بین اشعار آقای الخاص پنج شعر را برای خواندن انتخاب کردم و هرکدام را هم به یک دلیل. یکی همین «اورمی»ست و دیگری یک غزل عاشقانه هست و یکی دیگر هم راجع به کوچ است و یک تراژدیست در واقع یک تراژدی کوچ آشوریها. و یکی دیگر از این تصنیفها تم فمینیستی خوبی دارد و یکی دیگر هم که در واقع بهار است و تعریف از بهار و سال نو آسوری.
دویچهوله: خانم توماس، چه کسانی در ارتباط با این سی.دی با شما همکاری کردهاند؟
هلن توماس: موزیسینهایی که همکاری دارند، آقای خسرو سلطانی که ایشان در اتریش زندگی میکنند و موزیسین بسیار خوبی هستند و تسلط زیادی به سازهای بادی کهن دارند، و آقای مجید درخشانی که سهتار نواختهاند، آقای اردشیر کامکار کمانچه زدهاند و آقای اجاقی سازهای ضربی را که در واقع بیشتر همان دهل بود، نواختهاند.
دویچهوله: این سی.دی در ایران ضبط شده یا خارج از ایران؟
هلن توماس: این سی.دی در ایران ضبط شد، ولی دوباره در آلمان ادیت شد.
دویچهوله: اینطور که من شنیدم، منافع این سی.دی برای آشوریهاییست که در مناطق جنگزده هستند و برای آنها ارسال میشود. آیا همینطور هست؟
هلن توماس: بله! یک سازمانی هست به اسم Assyrian Aid Society که اینها فروش را بعهده گرفتند و منافعاش را به این سازمان بدهند.
دویچهوله: شما گفتید که یکی از این ترانهها مضمون فمینیستی دارد. به چه معنا؟
هلن توماس: برای من این حالت را دارد. به این شکل که وقتی آقای الخاص به روستاها میرفتند، چون ریشه و اصل آسوریها به اورمیه و یا به سلماس برمیگردد، ایشان به این مناطق میروند و نقاشی میکنند. یعنی به مردم توجه میکنند و آنها را در حالتهای مختلف نقاشی میکنند، بچهها را نقاشی میکنند، مناظر آن روستا را نقاشی میکنند و در حالی که اینها را زیرنظر داشتند، متوجه میشوند که زنها بار سنگینتری بدوششان هست و این را در شعرشان منعكس مىكنند و میگویند که همهی آن کارهایی که زن «باید» بکند، از درست کردن آذوقه برای زمستان گرفته تا تروخشک کردن بچهها، بالارفتن از نردبان با بچهای به پشت و پذیرایی از میهمانان و مردان، آقای الخاص با یک طنز خاصی میگویند که مرد خانه دراز کشیده و بازویش روی مخطه هست و دارد با دوستاش تختهنرد بازی می کند. بعد، شعرش به اینصورت شروع میشود که قبل از ازدواج این زن برای مرد یک فرشته بود و مجسمهای برای تقدیس بود. چی شد که بعد از ازدواج برای مرد تبدیل به یک خدمتکار شد.
دویچهوله: نام این ترانه چیست؟
هلن توماس: «زنان روستا».
دویچهوله: خانم توماس، به چه دليل شما این سی.دی را در ایران ضبط کردید؟
هلن توماس: ببینید، من در واقع دوسالی بود که روی این سی.دی کار میکردم و دوبار هم به ایران رفتم و دنبال سازهای اصیلی میگشتم، بخصوص سازهای بادی کهن، چون موسیقی آسوری بر سورنا و دهل پایهگذاری شده و در آن بالابان هم بکار رفته است که بعدها این سازها بنوعی عوض شدهاند. تا اینکه بالاخره و خوشبختانه به آقای سلطانی رسیدم که البته آقای سلطانی در اتریش زندگی میکنند و از طریق آقای الخاص من با ایشان آشنا شدم. خوب، من برای کارهای دیگر، چون آنموقع آقای الخاص یا آقای اردشیر کامکار ایران بودند و اینجا ما سازهای دهلی نداریم، به همین دلیل من و آقای درخشانی و آقای الخاص به آلمان رفتیم و آقای سلطانی هم از اتریش به آنجا آمدند تا آنجا جمع بشویم و بتوانیم کار کنیم.
دویچهوله: شما چه برنامههایی را در آینده در نظر دارید؟
هلن توماس: در حقیقت من در نظر دارم كه یکمقدار روی آهنگهای بچهها بکنم که خیلی خیلی کم کار شده و تقریبا نادر است و از اشعار مختلفی که وجود داشته که باز اشعار آقای الخاص سهم بزرگی را در آنها دارد، چون ایشان برای بچهها زیاد شعر گفتهاند که در آنها هم از همین ملودیهایی که وجود دارد استفاده کردند.
دویچهوله: خانم توماس، با سپاس از اینکه وقت در اختیار ما قرار دادید.