ادامه ناآرامى در شبه جزيره سينا
۱۳۸۵ اردیبهشت ۶, چهارشنبهروزنامهى فرانسوى «ليبراسيون» (Libération) چاپ پاريس مىنويسد: «اين ترورهاى تكرارى، قطعا در يك چيز مشتركند، در انگيزهى ضدغربى خود. اما همانگونه كه نتيجهى تحقيقات تازه منتشرشدهى مادريد نشان مىدهد، معناى آن اين نيست كه پشت آنها، سازمان مربوطهاى قرار دارد. اين سوءقصدها ضربات موضعى سختى وارد مىكنند و مصر يعنى كشورى كه در آن دوران حسنى مبارك تدريجا سپرى مىشود، براى آن هدفى عالى است. اما سوءقصد كنندگان انتحارى سدهى بيست و يكم، از اهدافى كه بنلادن اعلام كرده بود بسيار دورند. آنان تاكنون فقط بدبختى و ويرانى به همراه آوردهاند، اما در موقعيتى نيستند كه بتوانند جريان تاريخ را تحت تاثير قرار دهند».
روزنامهى سوييسى «تاگس آنتسايگه» (Tages-Anzeige ) چاپ زوريخ، در زمينهى ارتباط غيرمستقيم القاعده با ترورهاى مصر مىنويسد: «بنلادن و مبلغان او امروزه راسا نيازى به اقدام ندارند. آنان باعث شدند كه همه جا در جهان اسلام، افراطيان آماده باشند كه به ابتكار خود بمبگذارى كنند و يا در عمليات انتحارى خود را قربانى سازند، تا رسالت جهاد انجام شود. مقلدان، يعنى صحرانشينان سينا، غالبا اهداف محلى خود را تعقيب ميكنند و با شبكهى جهانى جهاد ارتباط چندانى ندارند. اما آنان كار را به همان شيوهاى انجام مىدهند كه القاعده آماده كرده بود، يعنى با بمبگذارىهاى همزمان. بنابراين آنان نيز جنگجويان داوطب بنلادن هستند».
روزنامهى انگليسى «تايمز» (The Times) چاپ لندن مىنويسد: «بمبگذاران نمىخواستند فقط جهانگردان غربى و اسراييلى را بكشند، بلكه همچنين قصد داشتند تا آنجا كه ممكن است، مصريان ساده را نيز از بين ببرند. طبق منطق منحرف القاعده، حكومت رييس جمهورى حسنى مبارك مانند ساير حكومتهاى جهان عرب، با پشت كردن به اسلام واقعى، مرتكب گناه ارتداد شده است. بنابراين هدفى مشروع است. درست همانطور كه بنلادن يكروز پيش از بمبگذارىهاى اخير اعلام كرده بود».
روزنامهى انگليسى «گاردين» (Guardian) چاپ لندن مىنويسد: «كسى كه در يك تفرجگاه ساحلى در سينا هرج و مرج مىآفريند، به سه هدف دست مىيابد: بىثبات كردن حكومت غربگراى حسنىمبارك، آسيب زدن به اقتصاد مصر از طريق رماندن جهانگردان كه بيش از همه افراد تنگدست بايد جور آن را بكشند و نيز ضربهاى دردآور در يك پيكار فراگيرتر. مصر در اواخر دههى ۹۰ مقاومت اسلامگرايانهى داخلى را درهم شكست. اما چند تن از پيشكسوتان اين جنبش، به القاعده روى آوردند. ايمان الظواهرى بنيانگذار گروه جهاد مصر، تاثيرگذارترين معاون بنلادن است. اما شواهدى نيز وجود دارد كه شبهجزيرهى سينا كه كار را براى قاچاقچيان آسان و براى پليس دشوار مىكند، امكانات تازهاى براى متعصبان محلى فراهم مىكند كه احتمالا از صحرانشينان متاثر از ايدئولوژىهاى افراطى هستند. پيگرد سخت دولت مصر در مورد آنان، مىتواند مشكلات را افزايش دهد».
روزنامهى فرانسوى «فيگارو» (Le Figaro) چاپ پاريس مىنويسد: «صنايع جهانگردى مصر از اين حيث هدف محبوبى براى تروريستهاست كه سادهتر مىتوان به آن ضربه وارد كرد. زيرا مانند مراكز نظامى و مكانها و تاسيسات باشكوه نمادين در پايتخت، بخوبى محافظت نمىشود. تروريستها با از بين بردن صنعت جهانگردى، يعنى مهمترين منبع درآمد، رژيم حسنىمبارك را بىثبات مىسازند. اما ترورهاى ذهب نشان مىدهد كه خطر به فلسطينىها نزديكتر مىشود. وگرنه بدون ترديد جنبش حماس آن را به اين سرعت محكوم نمىكرد. همان جنبش حماسى كه تازهترين عمليات انتحارى فلسطينى در تلآويو را تاييد كرده بود، اين بار راهى يافته است تا از آن فاصله بگيرد».
روزنامهى ايتاليايى «لا رپوبليكا» (La Republika) چاپ رم مىنويسد: «حمام خون، تنها يك تاثير مرتبط بر جاى گذاشت: براى نخستين بار، جنبش فلسطينى حماس بدون دوپهلوگويى رايج، كشتار توسط تروريستهاى اسلامى را محكوم كرد. اگر چنين امرى نتيجهى اين ترور باشد، بايد از خود پرسيد كه آيا اقدامات القاعده اساسا يك استراتژى سياسى را دنبال مىكند يا صرفا جبرى براى كشتن و خشم ويرانگر و خودويرانگر را كه براى بسيارى از سازمانهاى تروريستى ناگوار است. و اگر قرار بود كه اين ترورها رژيم حسنى مبارك را تضعيف كند، اينك شاهديم كه اين رژيم همبستگى بينالمللى بزرگى را به خود جلب كرده است. اگر هم ترور ذهب هدفى تبليغى داشت، اينك خشم در خاورميانه را برانگيخته است».