اتحادیهی اروپا صاحب "وزیر خارجه" میشود
۱۳۸۶ تیر ۴, دوشنبهیکی از دستاوردهای بزرگ اصلاحات اخیر در بروکسل، پست جدید وزیر خارجهی اتحادیهی اروپاست که با درنظر گرفتن خواست بریتانیا، چنین نامیده نخواهد شد. نام این دیپلمات ارشد «نمایندهی عالی اتحادیهی اروپا برای سیاست خارجی و امنیتی» خواهد بود. در این مقام، کارکردها و مسئولیتهای تاکنونی مسئول روابط خارجی اتحادیهی اروپا و کمیسر خارجی این اتحادیه درهم ادغام خواهد شد. آیا اروپا در آینده واقعا با صدایی واحد سخن خواهد گفت؟
چه کسی این پرسش هنری کیسینجر وزیر خارجهی پیشین آمریکا را به یاد ندارد که میگفت: «باید به چه کسی در اروپا تلفن کنم و شمارهی تلفن او چیست؟». آیا اینک پس از نشست سران اتحادیهی اروپا تحت ریاست آلمان، پاسخ سادهای برای این پرسش وجود دارد؟ آیا اروپاییها پس از نشست اخیر در بروکسل، در زمینهی سیاست خارجی مشترک قابلیت عمل پیدا کردهاند؟ آیا آنان در آینده با صدای واحد اروپا سخن خواهند گفت؟
مطبوعات اروپا در این مورد تردید دارند. حتا سازشی که بر سر تعیین نام صورت گرفت، تضعیف کنندهی چنین موضعی است. زیرا با درنظر گرفتن درخواست بریتانیا، عنوان این دیپلمات ارشد «نمایندهی عالی اتحادیهی اروپا برای سیاست خارجی و امنیتی» خواهد بود. در این مقام، دو مسئولیت درهم ادغام خواهد شد: مسئولیت روابط خارجی و مسئولیت کمیسر خارجی اتحادیهی اروپا. افزون بر آن، این مقام، رییس شورای وزیران خارجهی اتحادیهی اروپا و معاون رییس کمیسیون این اتحادیه خواهد بود. اما از هم اکنون روشن به نظر میرسد که این «بازیگر جهانی» اتحادیهی اروپا، آزادی عمل نخواهد داشت. او تنها با درنظر گرفتن علایق ویژهی ۲۷ کشور اروپایی، در حل مشکلات موجود در جهان سهم خواهد داشت.
اما اگر بخواهیم برای لحظهای بدبینی مخصوص اروپاییها را کنار بگذاریم، باید گفت که پیمان اخیر در بروکسل، یک وزیر خارجه برای اتحادیهی اروپا درنظر میگیرد و این امر در تاریخ پنجاه سالهی این اتحادیه بیسابقه است. طبق سند این پیمان، در آينده منافع و ارزشهای ۴۲۰ میلیون شهروند اتحادیهی اروپا در زمینهی مسایل سیاست خارجی، از طریق یک وزیر خارجهی مشترک نمایندگی میشود. بنابراین شمارهی تلفنی به این منظور وجود خواهد داشت و این یکی از نتایج مثبت نشست سران است.
بنابراین در کانون منافع اتحادیهی اروپاست که در حوزههای ضروری قابلیت عمل داشته باشد. وظایف در این حوزهها بیشمارند. برای نمونه، اتحادیهی اروپا باید سیاست همسایگی را همچنان پیش ببرد. زیرا ثبات و دمکراسی در اروپا فقط از این راه تامین میشود. به مناسبات با روسیه باید سروسامان داده شود و پیوندهای تنگاتنگ اتحادیهی اروپا همچنان گسترش یابد. برای یک سیاست انرژی استوار، اعتماد متقابل در مناسبات با کشورهای آسیای مرکزی نیز اجتناب ناپذیر است. اروپا در این زمینه حتا یک بازیگر جهانی است. دیپلمات ارشد اتحادیهی اروپا نباید کشورهای منطقهی آسیای مرکزی را ـ از جمله به دلیل نفوذ گرایشهای اسلامی در کشورهای همسایه ـ به روسیه و چین واگذارد.
آیا اروپا در وضعیتی خواهد بود که با سیاست خارجی واحدی در مقابل ابرقدرتهای قرن بیستویکم یعنی چین و هند و ایالات متحدهی آمریکا ظاهر شود؟ اروپا اینک بیش از هر زمان توانایی این کار را دارد مشروط بر آن که اتحادیهی اروپا بطور یکپارچه عمل کند. در چنین صورتی اروپا نیرومند و موفق خواهد بود. و در این صورت است که میتواند نظر شهروندان خود را نیز جلب کند. در آخرین نظرخواهیها، هفتاد درصد شهروندان اتحادیهی اروپا طرفداری خود را از یک سیاست خارجی مشترک توسط این اتحادیه اعلام کردهاند.