1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

ابوالحسن بنى صدر/ حكومتهاى ايران و آمريكا هر دو به بحران نيازمندند

۱۳۸۳ بهمن ۱, پنجشنبه

رييس جمهور اسبق ايران تهديد هاى آمريكا عليه ايران را بخشى از سياست خارجى بحران ساز دولت بوش بر ميشمرد و معتقد است كه اساسا هر دو دولت ايران و آمريكا بر بحران سازى استوارند. آقاى بنى صدر در گفتگو با دويچه وله به تشريح كنش هاى دو دولت در قبال يكديگر پرداخت.

https://p.dw.com/p/A4C4
عکس: DW

پرسش ها: مهيندخت مصباح

دويچه وله: آقای بنی صدر، با توجه به اينکه در حال حاضر توان ارتش آمریکا به مصرف عراق می رسد و بودجه ی زيادی برای اين کار لازم است و نارضايتی نيز در آمريکا رو به ازياد است، تهديد آمریکا عليه ايران را تا چه حد می توان جدی ارزيابی کرد؟

ابوالحسن بنی صدر: هنگامی که آقای بوش دوره ی دوم رياست جمهوری خود را آغاز کرد، روزنامه ی «واشنگتن پست» و دو سه روزنامه ی معتبر ديگر آمريکايی نوشتند که وی در دوره اول از طريق بحران و ايجاد ترس به نتيجه رسيده و در دوره ی دوم نيز با همين شيوه به مقام رياست جمهوری آمریکا نايل گشته و از اينرو همين سياست را ادامه خواهد داد. بنابراين بحران سازی بخشی از سياست خارجی آمریکاست و اين يک مسئله ی اصلی ست.

در ضمن رژیم حاکم بر ايران نيز رژيمی ست که با بحران بوجود آمده، با بحران زندگی کرده و با بحران نيز به زندگی ادامه خواهد داد. پس، از دو طرف دو نظام حکومتی وجود دارند که به بحران نيازمندند. احتمال اين را که اين بحرانها به عمل برسد و کار به جنگ بکشد، شاهد بوده ايم که در گذشته وقوع يافته است. به خاطر موضوع گروگانگيری، جنگی ۸ ساله صورت گرفت. بنابراين هميشه ملتها باید هوشيار باشند که بحران به نقطه ای نرسد که حاصلش جنگ باشد. اما از نظر عملی، به نظر من نه تنها آمريکا اين امکان را ندارد، بلکه با رژیم ايران معامله نيز کرده و بر سر ۴ موضوع نيز اين معامله را انجام داده است

دويچه وله: اين موضوعها به چه قرارند؟

ابوالحسن بنی صدر: اين موضوع ها عبارتند از، يك : عراق، مسئله ی انتخابات عراق و وضعيت در عراق، دو: سازمان مجاهدين خلق به رهبری آقای رجوی در عراق، سه: معامله ی اقتصادی که اکنون نيز كنسرن هاليبرتون براى كار در ايران برنده شده و می تواند فعاليت کند و چهاراينکه آمريکا به رژیم ايران اطمينان داده است که آمريکا درصدد براندازی اين رژیم نيست.

از يکطرف، اين معامله صورت گرفته و از طرف ديگر آقای هرش نيز در مقاله ی مفصلش می نويسد که آمريکا چنين بنايی دارد. موضوع به اينقرار است: مثل خود ايران در آمريكا جناحی وجود دارد با نام محافظه کاران جديد که صحبت از جنگ می کند، و جناح ديگری نيز هست که معامله می کند. اين هر دو لازمه ی آن رژيمی اند که آقای بوش در آمريکا برقرار کرده است. دقيقا همان وضعيتی که در خود ايران هست، يعنی جناحی از ايران به اروپا می آيد و با اروپاييان معامله می کند، جناحی ديگر نيز می گويد، ما اتم می سازيم و می جنگيم. و همين صحبت هايی که آقايان با هرش در آمريکا کرده اند، امثال آقای ذوالقدر و وزير دفاع و غيره نيز در ايران کرده اند که ما اسلحه ای داريم و اگر آن را بکار ببريم، آمريکا با خاک يکسان می شود.

دويچه وله: شما می خواهيد نتيجه بگيريد که اين تهديدها با توجه به آرايش نيروهای سياسی در دولت آمريکا و دولت ايران بيشتر به بازی می ماند؟

ابوالحسن بنی صدر: نه، اين تهديدها نه تنها بازی نيست، بلکه جدی نيز هست. همانطور که گفته ام آمریکا هم به معامله احتياج دارد و هم به بحران. و بحرانهايش نيز پربهاست و هزينه ی آن را بايد مردم آمريکا بپردازند. موضوعی که در رابطه با مردم ايران نيز صادق است. بنابراين بسيار پرهزينه و سنگين است. جنگ بستگی به آن دارد که اين بحران را تا کجا می توانند ادامه دهند. فرضا اگر مانند قضيه ی بحران گروگانگيری باشد که تبديل به جنگ می شود، مثل جنگ ايران و عراق. در واقع مراقبت و مواظبت می خواهد.

دويچه وله: چگونه؟

ابوالحسن بنی صدر: ملت ايران بايد هشيار باشد و اختيار خود را به دست چند مستبد ندهد که هر روز سرنوشتش را با ايجاد بحرانی به بازی بگيرد.

دويچه وله: صحبت های زيادی در اين خصوص می شود که مردم ايران، بويژه جوانان، خواهان دخالت خارجی هستند. شما در اين مورد چه فکر می کنيد؟

ابوالحسن بنی صدر: چنانچه بگويم باوری به اين موضوع ندارم، سخنی نادرست گفته ام. از نظر من قطعا اين موضوع دروغ است. مگر ممکن است ملتی خواهان مداخله ی خارجی در سرنوشت کشور خويش باشد و بر زبان بياورد که آقای آمريکا، من ناتوانم. شما بفرماييد و جانشين ناتوانی من در برانداختن اين رژیم بشويد. ملتی ناتوان ارجی در دنيا ندارد و کدام ملتی ست که بگويد من ناتوانم، و در صورتی که بگويد، چه کسی ست که برای ملتی ناتوان حق و حقوقی قائل شود.

دويچه وله: شاید بيشتر به این دليل که مردم سرخورده شده اند و فکر می کنند که جايگزين یا نيروی منسجمی وجود ندارد تا خواستهايشان را متحقق کند، اميدوار هستند به اين که دخالت نیروی خارجی بتواند آنها را از بن بست موجود در رژیم ايران نجات دهد.

ابوالحسن بنی صدر: تکذيب سوال شما در خودش است. چون اگر جانشينی وجود ندارد، پس نيروی خارجی از کجا می خواهد جانشينی برای اين رژیم بيابد. پس جانشينی وجود دارد، برای اينکه ايران اکنون دارای بديل مردم سالاری ست که هيچ کشور اسلامی ندارد.

دويچه وله: بديل مردم سالار؟

ابوالحسن بنی صدر: دقيقا، آن کادرهای مردم سالار ایرانی، که در داخل و خارج کشور وجود دارند را شما در هيچ کشور مسلمان نمی بينيد. به اين وسعت، با اين گرايشهای مختلف فکری ولی همه مردم سالار. پس عملا وجود دارند. ثانيا، رهبری و بديل ساخته ی حرکت جامعه است. اگر ملتی حرکت کند، در همان جريانی که به آن قدم گذاشته و حرکت می کند بديل را بوجود می آورد. بديل که خودبخود بوجود نمی آید و چيزی نيز خارج از جامعه بوجود نخواهد آمد، اگر قرار بر مردم سالاری ست. مردم سالاری، يعنی مردم حاکميت پيدا کنند بر خود. آن حاکميتی که مردم بر خود پيدا می کنند، رهبری را بوجود می آورد که ناشی از اين حرکت می شود.

دويچه وله: آقای بنی صدر، فکر می کنيد اين تهديدها چه سرانجامی خواهند داشت؟

ابوالحسن بنی صدر: همانطور که گفتم، فعلا منجر به معامله هايی خواهد شد. اما، هميشه اين احتمال وجود دارد که منجر به برخوردهای نظامی نيز بشود. و اين موضوع را مردم ايران با توجه به تجربه شان نمی توانند ناديده بگيرند. راه حل صحيح اين است که ملت حرکتی به خود بدهد و به رژيمش بگويد بحران سازی بس است.

دويچه وله: منظورتان اين است که اين بحران سازيها يک جانبه و از سوی ایران است؟

ابوالحسن بنی صدر: نه، يکجانبه نيست. اما، نود درصد کار اين رژيم است و ده درصد بحران از بيرون می باشد. موضوعی که شامل همه ی کشورها می شود. يعنی اگر همين سوال را شما در رابطه با امريکا نيز بکنيد، آن بحرانهايی که آمريکا در دنيای خارج می سازد، همه به پای حکومت بوش نوشته می شود. اما، در رابطه با آن بحرانهايی که به کشور ما مربوط می شود، اينكه گفتم نود درصد ، البته به آقايان ارفاق کردم، در حقيقت نود و نه درصد آن زير سر اين رژیم است.