ابراهيم مكى / تأثير تئاتر در تحولات عصر مشروطه
۱۳۸۵ مرداد ۱۲, پنجشنبهمصاحبهگر: الهه خوشنام
دویچهوله: آقای مکی، آیا نمایشهای مذهبی و یا دلقکی پیش از انقلاب مشروطه در روشنگری اذهان مردم نقشی داشت؟
ابراهیم مکی: نمایشهای مذهبی شاید در دوران اولیه، اصلا بگوییم نمایشهای مذهبی برای چه بوجود آمد. نمایشهای مذهبی یک نوع واکنش ایرانیان در مقابل حمله عرب بود. برای اینکه ایران را به اسلام دعوت کرده بود و تقریبا زیر سلطه خلفای بودند، چه خلفای عرب و چه خلفای عثمانی. بنابراین ایرانیها با ایجاد فرقه تشیع و بعد هم با ایجاد همین نمایشهای مذهبی که از مراسم مذهبی سرچشمه میگرفت، یک مقابلهای میکردند با آن جریان اسلام، عرب و عثمانی. بنابراین در دوران اولیه مفید بود، ولی بعدا نه. یعنی برای استقلال ایران یکزمانی مفید بود، ولی بعدا برای آزادی ایرانی نقشی نداشته است. در حالیکه مشروطیت مسئلهاش مسئله استقلال به آن چیز نبوده، مسئلهاش دمکراسی و آزادی فردی ایرانیان بوده. در این زمینه، نه! متاسفانه من فکر نمیکنم که تعزیه، نمایشهای دلقکی، نمایشهای عامیانه نقش زیاد مهمی داشته باشند. البته نمایشهای روحوضی بعدها تحت تاثیر نمایشهای مشروطیت یک کمی از مسایل مشروطیت را هم آوردند، ولی این نمایشهای دوران مشروطیت بود که تاثیر گذاشت روی نمایشهای روحوضی.
دویچهوله: این تئاتر نوین به سبک غربی در واقع از چه زمانی بوجود آمد آقای مکی؟
ابراهیم مکی: آنطور که میگویند و شواهد در دست است، وجود این تئاتر واقعا با نمایشهایی که میرزا فتحعلیخان آخوندزاده نوشت و بعد به تاسی از آن میرزاآقای تبریزی وارد شد و بصورت نوشتاری. ما تئاتر به سبک غربی بصورت نوشتاریاش را با این دو بزرگ مرد داریم. ولی بعد به برکت وجود مشروطیت است که لزوم اجرای نمایش میآید. آنموقع است که نمایشها جنبه دوم خودشان را، جنبه اصلی نمایش را بخود میگیرد و نمایش نوین در ایران وارد نمایش اجرایی میشود.
دویچهوله: این مخالفت روحانیون با تئاتر بطور کلی به چه دلیل بود؟ مگر تعزیه خودش تئاتر نبود، چرا با آن مخالفتی نمیکردند؟
ابراهیم مکی: روحانیون در واقع با خود تعزیه هم مخالفند، با هرگونه هنری اینها مخالف بودند، ولی زورشان نمیرسید. برای اینکه تعزیه آنچنان در آحاد مردم رخنه کرده بود که هیچ روحانی با آنکه همهشان میدانند مخالف شرع اسلام است، جرات نکردند فتوایی برعلیه تعزیه بدهند.
دویچهوله: آیا رجال آنزمان خودشان سبب ترویج تئاتر مردمی نشدند؟ کمااینکه روشنفکران نسل اول ایران هم از همین طبقه برخاستند، همینطور است؟
ابراهیم مکی: بدون شک. رجال، ببینید، برای اینکه یکنفر به حقوقی که انسان دارد پی ببرد، بایستی یک مقداری سواد و دانش داشته باشد و فرهیخته باشد. و کسانی میتوانستند فرهیخته بشوند، یعنی استطاعت این را داشته باشند که تحصیل کرده باشند، بدون شک از طبقات بالا بودهاند. در این هیچ تردیدی نیست. ما تمام این بزرگان خودمان را هم که میبینیم به طبقات بالا وابسته بودند که بعضی از اینها در راه نفع مردم قدم برمیداشتند، اما اکثرشان در جهت مخالف منافع مردم بودند.
دویچهوله: تئاتر را میشود بطور کلی جزیی از عوامل بوجودآورنده انقلاب مشروطه بحساب آورد، یا تئاتر از دل انقلاب بیرون آمد؟
ابراهیم مکی: قبلا گفتم که تئاتر نوشتاری ایران تئاتریست که با میرزا فتحعلیخان شروع میشود و توسط میرزاآقا تبریزی ادامه پیدا میکند، پیشقدم مشروطیت است. یعنی قبل از مشروطیت است. زمینههای مشروطیت را فراهم میکند. اینها برای احقاق حق مردم است که بعد میپیوندد به همان جریان مشروطیت. ولی بعد تئاتری که در زمان مشروطیت بوجود میآید، تئاترهایی از نویسندگانی مثل مرتضی قلیخان فکری مویدالممالک یا میرزا احمدخان کمال الوزاره محمودی آمده است. اینها در جریان مشروطیت بودند و بعد از مشروطیت هم ادامه پیدا میکند و بطور کامل در خدمت مشروطیت و اهداف مشروطیت بوده. آگاهانه! یعنی مرتب دم از مشروطیت میزدند. ولی در زمان فرض کنید میرزاآقا تبریزی هنوز این لفظ مشروطیت بین مردم رواج نگرفته بود. مردم فقط برای حقوق حقهشان، حقوق اولیه انسانی دارند صحبت میکنند و هم اینها هست که پایه مشروطیت را پایهگذاری میکند.
دویچهوله: همانطور که روزنامه ملانصرالدین بر طنزنویسان ایرانی تاثیرگذار بود، میشود گفت که هنرمندان آنسوی عرب در ترویج نمایشنامه نویسی در ایران نقشی بسزا داشتند؟
ابراهیم مکی: بدون تردید، بدون تردید و بخصوص باید از جلیل محمد قلیزاده اسم برد که بخصوص با نمایشنامههای «مردهها»یش اصلا یک شور و هیجانی در بیدارکردن و آگاهی مردم و باز بخصوص از خرافات. میدانید میرزافتحعلی خان هم دائم به جنگ خرافات میرفت. میرزاآقا تبریزی هم به جنگ خرافات میرود و آقای محمدقلیزاده هم همینطور. محمد قلیزاده اصلا یک نمایشنامه دارد به اسم «در عالم رویا» که درباره جنگ تبریز نوشته است و پیشبینی میکند سپاه محمدعلی میرزایش شکست میخورد و دم و دستگاه او را به مضحکه میگیرد. قبل از اینکه این شکست حادث بشود، او پیشبینی میکند این را. ببینید، دقیقا در جریان وقایع مشروطیت است.