آينده اى نامعلوم در انتظار اسرائيل و خاورميانه
۱۳۸۴ دی ۱۵, پنجشنبهپس از اينكه آريل شارون مدتى قبل دچار سكته قلبى شد، پزشكان به توصيه همكاران وى دست به اقدام تاكتيكى زدند كه تاكنون مرسوم نبود. آنها افكار عمومى را در جريان جزئيات موضوع گذاشتند و اطمينان دادند كه مسئله جدى نيست. با اين اقدام بايد به عموم مردم آرامش داده میشد كه نخست وزير هفتاد و هشت ساله با توجه به مبارزه انتخاباتى كه به جريان افتاده، كماكان هنوز كنترل اوضاع را در دست دارد. از ديشب، ديگر چنين شفافيتى هم نمیتواند آرامبخش افكار عمومى باشد.
نتيجه عمل جراحى بر روى شارون هرچه كه باشد، يك مسئله واضح و روشن است و آن اينكه، شارون ديگر نمىتواند بصورت فعالانه به سياست باز گردد. و بدين گونه نه تنها نتيجه انتخابات روز بيست و هشتم ماه مارس با سئوال روبرو شده، بلكه وضعيت خاور ميانه نيز در هالهاى از ابهام فرو رفته است. در مورد شارون نظرات متفاوت است، اما هيچ كس نمىتواند اين را انكار كند كه او در پنج سال گذشته تعيين كننده سياست منطقه و يا حداقل در تعيين آن سهيم بوده است. سياست مشت آهنين در قبال فلسطينيان، بىتوجهى نشان دادن يه رقيب خود ، ياسر عرفات و ايزوله كردن وی، نزديكى به جرج بوش و نشان دادن كله شقى در سياست خود، عليرغم همه نگرانىهاى بين المللى و حتى آمريكائىها، سياستهائى بودند كه شارون آنها را از خود نشان مىداد.
آخرين مثال بارز، همان موضوع خروج از نوار غزه بود كه به بروز اختلاف در حزب ليكود انجاميد، حزبى كه خود زمانى از بنيانگذارانش بود. اين اختلاف حتى به خروج وى از ليكود و بنيانگذارى حزب جديدى بنام كاديما انجاميد كه از شانس زيادى در پيروزى در انتخابات پارلمانى برخوردار بود. كاديما به معناى «پيشرو» است، اما اكنون بايد در هفتهها و ماههاى آتى با شك و ترديد به پيشرفت در اوضاع نگريست.
در حال حاضر كاديما بيشتر از خود شارون و تعدادى از همراهانش تشكيل شده و بعيد بنظر میرسد كه بدون شارون به موفقيتى دست يابد. اما گزينههاى ديگر هم آنچنان مطلوب نيستند. رهبرى بقيه ليكود را نتانياهو برعهده گرفته كه نه تنها مخالف خروج از نوار غزه، بلكه حتى در زمان نخست وزيرىاش چوب لاى چرخ اجراى قرار داد اسلو كه يك شانس واقعى براى دست يابى به صلح بود، میگذاشت. حزب كارگر اسرائيل نيز كه در اپوزيسيون است، با امير پرتس رهبر جديد و ناشناختهاش، توانائى استفاده از اين شرايط را ندارد و به نظر نمىرسد كه راى دهندگان در شرايط انفجارى، يك ناشناخته را انتخاب نمايند.
از سوى ديگر وضعيت در مناطق فلسطينيان روز بروز بحرانىتر میشود و احتمال دارد كه برگزارى انتخابات در اين مناطق به تاخير بيافتد. شايد اسرائيل و فلسطين حداقل در يك موضوع به توافق برسند و آن اينكه هر دو طرف برگزارى انتخابات را به تاخير بيندازند، زيرا از هر دو طرف انتظار تغيير مثبتى نمىرود. اكنون بايد طرفين در وهله نخست، نظم را در خانه خود برقرار نمايند.