آنگلا مركل، يك سال پس از رسيدن به قدرت
۱۳۸۵ آذر ۱, چهارشنبه” سوگند ياد میكنم كه توانم را در راه سربلندى و رفاه مردم آلمان بكار بگيرم.”
آنگلا مركل با اين جمله در روز ۲۲ نوامبر سال ۲۰۰۵ صدارت خود را شروع كرد. سوگندى كه عمل كردن به آن چندان بديهى به نظر نمیرسيد. زيرا كه برترى ناچيز بر حزب سوسيال دمكرات و صدراعظم سابق گرهارد شرودر كه به سادگى حاضر به پذيرش پيروزى مركل نبود، كار آسانى به شمار نمیآمد. مردى كه میگفت:
”واقعا فكر میكنيد كه حزب من با خانم مركل برسر اين موضوع به توافق برسد، فقط به اين خاطر كه او میگويد میخواهد صدراعظم بشود. به نظر من ما بايد كليسا را به دهات واگذار كنيم. آلمانىها راى خود را به وضوح به كانديداى خود دادهاند.”
در پايان اما نتيجه انتخابات همانى شد كه مركل میخواست.
آنگلا مركل اولين روزهای صدر اعظمی خود را با سياست خارجی آلمان درگير كرد و مناسبات تيره با آمريكا را بهبود بخشيد. البته بسط مناسبات دوستانه با ايالات متحده براى مركل به اين معنا نبود كه لب به انتقاد نگشايد و در قبال زندان گوانتانامو سكوت اختيار كند. اما هنرمندانهترين حركت مركل در اين دوره ميانجيگرى او بين فرانسه و بريتانيا برسر تامين مالى استراتژيك اتحاديه اروپا بود.
”ضرورىترين اهرم ايجاد همكارى و اعتماد متقابل ميان آلمان و فرانسه و مذاكره باز و صادقانه با انگليسىها بود. و اين سياست ثمره خود را داد.”
اين سياست نه تنها در روابط ميان سه كشور تعيين كننده اتحاديه اروپا، بلكه براى خود آنگلا مركل صدر اعظم آلمان جديد نيز ثمر بخش بود و در همه پرسى كه به منظور تعيين ميزان محبوبيت او انجام شد جايگاهی بالا به او داد.
البته هرچه اقدامات او در زمينه سياست داخلى و رفرمهايى كه در اين زمينه درنظر داشت جدىتر شد، از اين محبوبيت هم كاسته شد. سختترين رفرم در بيمههاى درمانى بود. زيرا دو حزب ائتلافى يعنى دمكرات مسيحى و سوسيال دمكرات در جريان مبارزه انتخاباتى با نسخههای كاملا متفاوتى شركت كرده بودند. پتر اشتروك رييس فراكسيون سوسيال دمكرات در اين باره گفته است:
”اگر ما قادر نباشيم راه سومى پيدا كنيم، شايسته ادامه حكومت نيستيم.”
براستى هم حكومت ائتلاف موفق شد به يك نسخه واحد برسد، اما اين نسخه مشترك مورد انتقاد تمامى گروههاى جامعه قرار گرفت. احزاب حاكم در اين نقطه به پايين ترين ميزان محبوبيت خود رسيدند و از درون حزب دمكرات مسيحى يعنى حزب مركل به او هشدار داده شد كه اگر به خواستهای اقشار پايين توجه نكند از پيروزى در انتخابات ديگر خبرى نخواهد بود. كما اينكه نتيجه راى گيرى در انتخابات ايالتى در برلين و مكلنبورگ فورپومرن براى حزب دمكرات مسيحى مصيبتبار بود. آنگلا مركل در مقابل انتقاداتى كه نه تنها از خارج، بلكه از داخل حزبش هم به او میشد گفت:
”تنها نتيجهاى كه من میگيرم اين است كه بايد بيشتر كار كنيم. ما در ماههاى اخير تنها تصميمات موثر براى مردم نگرفتهايم. براى من چاره ديگرى جز ادامه همين مسير وجود ندارد.”
با اين وجود مركل موفق شده در يكسالى كه از صدراعظمىاش میگذرد برخى اهدافش را با موفقيت به انجام برساند. از جمله رفرم در قوانين فدرال كه صدراعظم پيش از او دوبار در انجامش شكست خورده بود. از اين گذشته وضع اقتصادى آلمان بهتر شد، قروض دولتى متوقف و بيكارى كاهش يافت.
و حال آنگلا مركل اميدوار است كه با قرار گرفتن آلمان در رياست دورهاى اتحاديه اروپا بار ديگر موفقيت روزهاى اول صدارت عظمای خود را تجربه كند.