آلمان و سياست در مورد اتحاد اروپا
۱۳۸۵ اردیبهشت ۲۱, پنجشنبهصدراعظم آلمان خيال دارد مردم را بيش از گذشته به اتحاد اروپا علاقمند سازد و ترس و ترديد آنان را در اين زمينه از بين ببرد. اما به عقيدهى وى، بدين منظور نگاه به گذشته كافى نيست. اگر چه اين نگاه، موفقيت بىنظيرى را در مقابل چشم بيننده قرار مىدهد.
به نظر مركل، هدف چيزى جز آن نيست كه برشالودهى تاريخى اتحاد اروپا، بنای تازهاى ريخته شود و تحقق چنين امرى، در قدرت پيوستگى ۲۵ كشور اروپايى نهفته است. ۴۵۰ ميليون جمعيت اتحاد اروپا، فقط مشتركا مىتوانند بر تجارت جهانى تاثير بگذارند.
مركل خاطر نشان مىسازد كه ما در بسيارى موارد به مثابه اتحاد اروپا وارد عمل مىشويم و از اين طريق مىتوانيم تاثير نيرومندترى بگذاريم. معنى آن اين است كه در جايى كه ما مشتركا مىتوانيم علايق خود را به كرسى بنشانيم، هر گونه تك روى به شكست منجر مىگردد.
به عقيدهى صدراعظم آلمان، اتحاد اروپا عليرغم همهى ناكامىها، براى توانايى عمل پايدار نيازمند يك قانون اساسى است. اما مركل تاكيد مىكند كه با توجه به دشوارىهاى موجود و علايق گوناگون، نمىبايست دست به اقدامات شتابزدهاى زد كه اتحاد اروپا را دوباره در وضعيت بن بست قرار دهد. بايد خوب تامل كرد تا قرارداد قانون اساسى با موفقيت همراه گردد. مركل بر خواست آلمان در مورد قانون اساسى اتحاد اروپا انگشت تاكيد گذاشت.
از آغاز سال آينده كه آلمان رياست شوراى اتحاد اروپا را عهدهدار خواهد بود، مركل تلاش خواهد كرد كه نه تنها خود را معطوف به حل مشكلات مربوط به قانون اساسى اروپا كند، بلكه همچنين عليه بوروكراسى فزاينده مبارزه خواهد كرد و سياست اتحاد اروپا در مورد همسايگانش را پيشخواهد برد. تا آن زمان فرصت زيادى براى آلمان باقى نمانده است، تا بر مشكلات داخلى خود چيره گردد.
احزاب اپوزيسيون در پارلمان آلمان، اعلاميهى كابينهى مركل را مورد انتقاد قرار دادند. در موضعگيرى احزاب اپوزيسيون از جمله گفته شد كه اصلاحات پيشنهادى براى اتحاد اروپا، بدون دست زدن به اصلاحات شجاعانهى داخلى معنا ندارد.