آلمانیهای سياهپوست و مشكل نژادپرستی در آلمان
۱۳۸۵ اردیبهشت ۱۵, جمعهتيرهپوستانی كه در آلمان زندگی میكنند از آنچه در پوتسدام پيش آمد به شدت تكان خوردند. اما از سوی ديگر خوشحالاند كه مسأله تبعيض عليه آلمانیهای افريقايیتبار، هرچند با واقعهای خشونتبار، توجه افكار عمومی آلمان را به خود جلب كرده است. از اين واقعه گذشته، اقليت سياهپوست در آلمان مجبور است كه در زندگی روزمره خود مدام در حال مبارزه باشد تا از احترام لازم برخوردار شود. و اين درست وظيفهای است كه چند دهه اخير جنبشی در آلمان در پی تحقق آن بوده است. از سازمانهای وابسته به اين جنبش ”سازمان سياهپوستان در آلمان“ است. اين سازمان كه عليه پيشداوریهای نژادپرستانه مبارزه میكند در سراسر آلمان فعال است.
پدر و مادر ادوارد مبمبا اهل كنگو هستند. ۴۵ سال پيش كه ناآرامی وطنشان كنگو را فرا گرفت به آلمان پناه آوردند. ادوارد در آن هنگام يك سال داشت. از همان كودكی اين پرسش ذهن ادوارد را به خود مشغول میكرد كه چه هويتی دارد. فكر میكرد كه سياهپوست است و آلمان هم خانه اوست. از خود میپرسيد كنگويی است يا آلمانی؟ سالها سپری شده است و اكنون ادواردو مبمبا عضو هیأت رييسه سازمان سياهپوستان در آلمان در ايالت نوردراين وستفالن است و میتواند بخوبی مشكلهای زندگی افريقاييانی را بفهمد كه از كشور خود فرار كردهاند.
مبمبا میگويد: ”سازمان ما در سال ۱۹۷۸ كار خود را آغاز كرد. و اين نتيجه آن بود كه بسياری از افريقاييها، سياهپوستان، از كشورهای خود برای تحصيل به آلمان آمدهاند. بسياری از آنها در اينجا ماندهاند. نسل بعدی طبيعتا مشكل دارد. از يك طرف پدر و مادرها هنوز رابطه نزديكی با وطنشان دارند و از طرف ديگر نسل دوم با روحيه و فرهنگ آلمان بزرگ شده است.“
شاخههای سازمان سياهپوستان آلمانی در چند شهر آلمان بوجود آمد. اعضای اين سازمان در ديدارهايی كه در سمينارها با هم داشتند در باره مشكلهای هويتی خود صحبت میكردند و میكوشيدند به هم كمك كنند. اغلب همين كه بدانی با مشكلت تنها نيستی، بيش از بهترين راهنمايی به تو كمك میكند. اما تاسف آور است كه اعتماد به نفسی كه از اين راه بدست میآيد ديرپا نيست. چون آلمانیهای افريقايیتبار هر روز تجربه میكنند كه با آنها تبعيضآميز رفتار میشود.
ادوارد مبمبا میگويد: ”قضيه از همان گشتن به دنبال خانه شروع میشود. موقعی كه يك آلمانی سياهپوست تلفنی موافقت صاحبخانه را برای اجاره خانه جلب میكند، اما وقتی كه قرار است كه برای امضاء قرارداد خانه حاضر بشود، با قيافه وحشتزده صاحبخانه مواجه میشود. چون صاحبخانه اصلا نمیتوانسته تصور آن را بكند كه صاحب اين صدايی كه با او تلفنی حرف میزند يك سياهپوست است.“
بسيار پيش میآيد كه ادوارد مبمبا با مسأله تبعيض عليه كودكان تيرهپوست سر و كار دارد. برای نمونه بسيار پيش آمده است كه كودكان تيرهپوست نه بخاطر نمره كارنامه بلكه بخاطر رنگ پوستشان به بدترين نوع مدرسه در آلمان فرستاده شدهاند و پدران و مادران هم اين موضوع را بیمقاومتی پذيرفتهاند. مبمبا انتقاد میكند به اينكه در آلمان هنوز هم قابل تصور نيست كه يك سياهپوست گوينده اخبار تلويزيون باشد يا به عنوان مربی تيم فوتبال كار كند. به گفته مبمبا تبعيض عليه سياهپوستان گاه بیسر و صدا انجام میگيرد.
مبمبا میگويد:”غمانگيز اين است كه در زبان آلمانی هم بازتاب تبعيض را میبينيم. از همان زبان میتوان ديد كه مردم آلمان در اين مورد آگاه نيستند كه نژادپرستی پيچيده از كجا سرچشمه میگيرد. برای مثال از همان كودكستان كودكان بازیای ياد میگيرند بنام ”كه از مرد سياه میترسد؟“ يا اصطلاحاتی هست مثلman ärgert sich schwarz
نگاههای پنهان، اين احساس كه تو را مدام زير نظر دارند و حتی حس ترس باعث شده است كه در ميان آلمانیهای افريقايیتبار حس تعلق به هم رشد كند. و اين در حالی است كه چيزی به جز رنگ پوست آنها را به هم پيوند نمیدهد. هر كدام از آنها از كشوری ديگر آمده و به زبانی ديگر سخن میگويد.
ادوارد مبمبا میگويد: ”چيزی كه ما را به هم پيوند میدهد رنگ پوستمان است و مشكلاتی است كه همه ما در آلمان داريم. اين ما را به هم وصل میكند. و به نظر من اين دليل كافیای هست برای اينكه متحد بشويم و به طور مشترك كوشش كنيم تا از راههای قانونی دست به مبارزه بزنيم.“
پس از اينكه در ميانه ماه آوريل چند نژادپرست به يك آلمانی اتيوپیتبار حمله كرده و او را به قصد مرگ زدند، آلمانيهای سياهپوست بار ديگر بيش از پيش احساس كردند كه مشكلی دارند بنام رنگ پوست، كه آنها را به هم پيوند میدهد. آنها پس از شوك عميقی كه با شنيدن خبر حمله به يك سياهپوست در پتسدام احساس كردند، خوشحال شدند از اينكه بحثی در جامعه در باره مشكل تبعيض عليه سياهپوستان در آلمان آغاز شده است.
ادوارد مبمبا میگويد: ”ما چندين مورد را میشناسيم كه در شرق آلمان اتفاق افتاده است. چندين بار نژادپرستان در خيابانها دنبال سياهپوستان گذاشتهاند. برای همين ما در حقيقت خوشحاليم كه اين موضوع سرانجام در مطبوعات آمده است. اما متاسفانه دليل اينكه اين موضوع در مطبوعات آمده اين نيست كه بخواهند آن طور كه بايد به مشكل بپردازند، بلكه دليلش اين است كه بزودی مسابقات جام جهانی در آلمان برگزار میشود و اينها میترسند كه آبرويشان برود.“