1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

آزادى گروگانهاى ايتاليايى در عراق

۱۳۸۳ مهر ۸, چهارشنبه

دو زن گروگان ايتاليايى پس از سه هفته كه در دام گروگان‌گيران عراقى بودند، آزاد شدند، اما باز هنوز خارجيانى گرفتار گروههاى مختلف گروگان‌گير در عراق اند و اوضاع عراق به طور كلى ناآرام است.

https://p.dw.com/p/A5qI
عکس: dpa

مفسر روزنامه ”راينيشه پست Rheinische Post“ چاپ دوسلدورف Düsseldorf در باره آزادى گروگانهاى ايتاليايى مى‌نويسد: ”بالاخره خبرى خوش از عراق مى‌رسد: هر دو گروگان ايتاليايى همراه با دو عراقى ربوده شده دوباره آزاد هستند. اينك ايتاليا مى‌تواند پس از سه هفته هول و هراس به خاطر جان دو شهروند زن خود بار ديگر نفس راحتى بكشد. در اين مدت جنگ اعصابى بيرحمانه جريان داشت. كسى نمى‌ دانست كه چه بر سر اين دو گروگان خواهد آمد. از ماه آوريل، يعنى از پنج ماه پيش تا كنون، بيش از صد خارجى در عراق ربوده شده‌اند. ربايندگان حدود سى تن از قربانيان خود را با قساوت تمام به قتل رسانده‌اند. در اينترنت – كه وسيله پخش اعلاميه‌هاى تروريستها شده است – چند روز پيش ادعا شده بود كه اين دو زن ايتاليايى هم گردن زده شده‌اند. قرار است كه مبلغى ميليونى به گروگان‌گيرها پرداخت شود. ديگر جاى آن نيست كه در اين باره بحث كنيم كه آيا كشورها بايد تسليم فشار و باجگيرى گروگان‌گيران بشوند يا نه. اين از وظايف دولتهاست كه براى حفظ جان هر يك از شهروندانشان تلاش كنند. با وجود اين شكى به ذهن خطور مىكند كه تا چه حد دولتها زير فشار اجازه تغيير مواضع خود را دارند. ايتاليا در جنگ عراق در كنار بوش قرار دارد، بلر نيز همواره مصممانه شانه به شانه بوش گام برداشته است. اينكه بتوان جان گروگان انگليسى بيگلي را كه هم اكنون گرفتار است نجات داد روشن نيست، چون گروگانها اغلب غيرعقلانى عمل مىكنند.“

روزنامه ”باديشه تسايتونگ Badische Zeitung“ در باره وضعيت عراق و نظر آلمان در مورد آن مى‌نويسد: ”از همه انتقادهايى هم كه به جنگ مى شود بگذريم، صدراعظم و وزير امور خارجه آلمان با هم در اين مورد هم نظرند كه غرب نبايد در عراق شكست بخورد. به طريقي بايد اين كشور ثبات يابد، ساختارى دموكراتيك در آن ايجاد شود و از بيچارگى نجات پيدا كند. چون عراقي كه در استبداد، هرج و مرج يا تعصب مذهبى فرو رود، به سادگى بايد گفت كه فاجعه است. هم اكنون در آلمان از سويى اين نظر وجود دارد كه آمريكا و بريتانيا بايد نتيجه آنچه را كه خود به وجود آورده اند ببينند. از سوى ديگر گروهى مايل اند كه سردمداران جنگ در عراق، بوش و بلر، هر چه زودتر اين كشور را ترك كنند و ديگر نتوانند حرف زيادى براى گفتن در اين كشور داشته باشند. به نظر آنها در اينجا سازمان ملل متحد بايد به صورت معجونى سحرآميز عمل كند، با پادرميانى اين سازمان همه چيز دگرگون شود. اما در عمل همه وسايل لازم براى اين كار از سازمان ملل متحد گرفته شده است، از جمله از سوى آلمان. هر چه وضعيت عراق وخيم تر مىشود، غيرمنطقى بودن اين موضع گيرى نيز نمايان تر مى گردد. بدين ترتيب آلمان زير فشار قرار ميگيرد.“