1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

چه زمانی می توان از نسل کشی سخن گفت؟

دویچه وله / مبلغ ۱۳۹۴ اردیبهشت ۴, جمعه

ارمنی‌ها در نقاط مختلف جهان از صدمین سالروز کشتار حدود یک و نیم میلیون تن توسط ترکیه عثمانی یادبود نمودند. برخی به شمول رهبر کاتولیک های جهان کشتار ارمنی ها را "نسل کشی" می نامند اما ترکیه آن را رد می کند.

https://p.dw.com/p/1FELq
Armenien Völkermord
عکس: picture-alliance/AP Images

بحث های رسانه ای جریان دارد که کشتار ارامنی ها "قتل عام" بوده است یا "نسل کشی". به نظر می رسد که تقریباً با این مفهوم وحشتناک عادت شده باشد، زمانی که از محاکمه ها در محکمه بین المللی دنهاگ و یا اعمال وحشیانه علیه ایزدی ها گزارش داده می شود.

پاپ فرانسیسکوس گفت که کشتار ارمنی ها صد سال پیش "نخستین نسل کشی در قرن بیستم" بوده است. او با این اظهارات، خشم حکومت ترکیه را برانگیخت. پس چه زمانی می توان از "نسل کشی" سخن گفت؟

دولت های عضو سازمان ملل متحد با کنوانسیون جلوگیری از نسل کشی و مجازات آن که در نهم دسمبر سال 1948 تصویب شد، این عمل وحشیانه علیه اقلیت در یک کشور را منفور اعلام کردند.

براساس این کنوانسیون، نسل کشی (جینوساید) عملی است که "به هدف نابود کردن کامل و یا بخشی از یک گروه قومی، نژادی یا مذهبی انجام می شود".

به این ترتیب این کنوانسیون، جنایتی را از نگاه حقوقی که منجر به نسل کشی می شود، به عنوان یک جنایت قابل تنفر در سطح جهانی مشخص کرد.

دولت هایی که این کنوانسیون را امضا کرده اند، خود را مکلف ساخته اند که این جنایت را مورد پیگرد قانونی قرار دهند. به این ترتیب عاملین مظنون به نسل کشی، دیگر نمی توانند به قوانین ملی قسماً خودسرانه کشورهای شان ارجاع و استناد کنند.

اما در همین حال ارائه دلیل برای عمل نسل کشی به ویژه مشکل است. برای پیگرد قانونی در این ارتباط باید مقصر بودن عاملین به این جنایت ثابت شود. به این معنی که قصد شخص متهم به انجام نسل کشی و نابود کردن یک گروه قومی، مذهبی، نژادی و یا ملی ثابت شود.

مِداروس برِهل مورخ در انستیتوت جماعات دور از وطن و پژوهشگر نسل کشی در دانشگاه شهر بوخوم آلمان می گوید که در غالب موارد، فرمان مشخصی در دست نیست که برای نابودی یک اقلیت از جانب فرماندهان صادر شده باشد.

سیاست مداران و مورخان در باره تعریف "نسل کشی" به شدت مشاجره می کنند. برِهل، مورخ در امور پژوهش های نسل کشی می گوید که در تفسیر این پدیده، علاقمندی های اخلاقی و سیاسی غالباً در تضاد واقع می شوند.

این مشکل به خصوص در زمینه بررسی اخراج و آواره کردن ارمنی های مسیحی در امپراتوری عثمانی آشکار می شود. به گفته مورخ برِهل، مورخان از سال ها به این سو با ارائه اسناد روشن کرده اند که کشتار ارمنی ها در زمان ترکان عثمانی، نسل کشی بوده است.

به همین ترتیب 20 کشور در سازمان ملل، برخورد حکومت آن زمان را در سال 1915 و 1916 به عنوان نسل کشی طبقه بندی می کنند که براساس تخمین ها، میان 300 هزار تا یک و نیم میلیون ارمنی قربانی آن کشتارها شدند.

در ارمنستان از این فاجعه بشری، با مفهوم "فاجعه" یا جنایت بزرگ یاد می شود. حکومت ترکیه امروزی، که خلف امپراتوری عثمانی است، از این فاجعه بزرگ بشری، فقط به عنوان "اخراج و تدابیر امنیتی در زمان جنگ" یاد می کند و مدعی است که انسان های کمتری در آن کشته شده بودند.

انکار "نسل کشی" توسط ترکیه هم تاثیراتی بر روابط دوجانبه میان جمهوری ترکیه و ارمنستان و هم برخورد با آلمان داشته است.

حکومت آلمان برای این که حفظ روابط با ترکیه به عنوان شریک قوی در اقتصاد و سیاست و نیز به مثابه عضو ناتو با خطر مواجه نشود، از کاربرد مفهوم "نسل کشی" در ارتباط با کشتار ارمنی ها خودداری کرده است و در عوض از مفاهیم "کشتار" و "اخراج" ارمنی ها از ترکیه سخن گفته است.

برِهل می گوید: "متاسفانه سیاست قاعدتاً آماده بوده است تا برای علاقمندی میکانیسم دولتی، هرنوع امر اخلاقی را قربانی کند."

اما یواخیم گاوک رئیس جمهور آلمان روز پنجشنبه برای نخستین بار در سخنرانی اش در کلیسای شهر کلن، از این فاجعه به عنوان "نسل کشی" یاد کرد. این مساله در پارلمان آلمان نیز مورد بحث قرار گرفته است.