1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

پنجاه سال پس، رویای مارتین لوترکینگ

ان کرستین شیفر/ رسول رحیم۱۳۹۲ شهریور ۶, چهارشنبه

مارتین لوترکینگ با سخنرانی اش زیرعنوان «من رویایی دارم» تاریخ ساز شد. پنجاه سال پس از آن، امریکایی های افریقایی تبار و سایر اقلیت ها، هنوز هم علیه تبعیض در امریکا مبارزه می کنند. این رویا به کجا انجامیده است؟

https://p.dw.com/p/19Xyf
عکس: picture-alliance/dpa

باب تیلر فعال حقوق مدنی در مورد آن سخنرانی مارتین لوترکینگ با عنوان «من رویایی دارم»، که به روز 28 اگست 1963 در زینه آبده یادمان لنکلن در واشنگتن دی سی ایراد شد، چنین می گوید: «جمعیتی که آن روز در اطراف این آبده یادمان لنکلن جمع شده بودند، در مورد آنچه می خواستند به تجربه بیازمایند، بسیار آرام، خشنود، مشتاق و علاقه مند بودند».

تیلر، خود بخشی از این جمعیت بود. آن وقت او 22 سال داشت و برای شرکت در این راهپیمایی، بدون اجازه محل کارش را ترک گفته بود. تیلر می گوید: «من با جنبش حقوق مدنی بزرگ شده بودم و احساس می کردم حضور آنروزم در آنجا چقدر مهم است». قریب 250 هزار انسان عین احساس را داشتند و با دقت به سخنان و هر کلمه مارتین لوتر کینگ گوش فرا می دادند که می خواست مثالی برضد تبعیض علیه شهروندان سیاه پوست بیاورد. «مشی کاملاً فراموش ناشدنی این سخنرانی شاید این باشد که کینگ روزی را توصیف کرد که کودکان همه انسان ها بدون توجه به رنگ پوست شان، باهم یکجا بازی بکنند».

این بینش در مورد آینده را لوترکینگ با جملات اش چنین تصویر کرد: «من رویایی دارم که روزی بردگان پیشین و پسران برده داران قادر خواهند بود که دور یک میز برادر وار باهم یکجا بنشینند.... من رویایی دارم که چهار کودک خردسال من روزی در بین ملتی می باشند که دیگر از روی رنگ پوست شان نه، بلکه برمبنای محتوای شخصیت شان مورد قضاوت قرار می گیرند».

باب تیلر فعال حقوق مدنی به زینه های آبده یادمان لنکلن نظر دوخته است که مارتین لوتر کینگ از آنجا سخنرانی تاریخی اش را ایراد کرد
باب تیلر فعال حقوق مدنی به زینه های آبده یادمان لنکلن نظر دوخته است که مارتین لوتر کینگ از آنجا سخنرانی تاریخی اش را ایراد کردعکس: DW/Ann-Kristin Schäfer

پنجاه سال پس، در این تابستان، خانواده های سیاه پوست و سفید پوست، باهم یکجا روی زینه های آبده یادمان لنکلن برای عکس گرفتن نشسته اند و می خندند. در همین حال بارک اوباما، یک امریکایی افریقایی تبار رهبری ایالات متحده امریکا را در دست دارد. مگر این رویا قبلاً به حقیقت نپیوسته است؟

سفیدی دیده نمی شود

فقط 25 کیلومتر دور تر از محل این عکسبرداردی وضعیت طوری دیگری است. در محله اناکوستیا واقع در واشنگتن دی سی، رضا کاران به مردم بی خانه و نیازمند غذا می رسانند. در محله سیاه نشین اناکوستیا سفیدی پوستی به نظر نمی رسد. جنیوا هیوردی در حالیکه به دختری یک ساندویچ می دهد، می گوید: «این یکی از آنهاست. وقتی که من کودک بودم در جانب مخالف میز بودم. این دور باطل هرگز پایان نمی یابد. مادرم فقیر بود، من فقیر هستم و فرزندم باید فقیر باشد. مادربزرگم غذا از نوانخانه می گرفت، مادرم غذای نوانخانه می گرفت ومن هم غذای نوانخانه می گیرم».

در این ناحیه پایتخت ایالات متحده امریکا سفید پوستی به نظر نمی رسد
در این ناحیه پایتخت ایالات متحده امریکا سفید پوستی به نظر نمی رسدعکس: DW/Ann-Kristin Schäfer

میزان بلند فقر دربین سیاهان امریکایی

پس از قانون حقوق مدنی سال های 1960، قانوناً سیاهان امریکایی دارای حقوق مساوی می باشند و تبعیضات در بخش های تعلیم و تربیت، استخدام و یا زندگی خصوصی ممنوع است. با اینهم پیامد تفکیک نژادی در سال های پیشین هنوز به چشم می خورند. در محله اناکوستیا میزان بیکاری و جرایم بیشتر از همه بخش های پایتخت ایالات متحده امریکا است.

هرگاه مجموع ایالات متحده امریکا را هم در نظر بگیریم، تفاوت زیادی ندارد و وضع بر همین منوال است. طبق یک گزارش اداره آمار ایالات متحده امریکا، بین سال های 2007 تا 2011 نزدیک به یک چهارم همه سیاهان امریکایی در فقر زندگی می کرده اند. چنین وضعیتی برای سفید پوستان شهروند ایالات متحده امریکا برای یک دهم جمعیت صدق می کند.

تیلر، که برای چندین سازمان حقوق مدنی کار می کند، می گوید: «بردگی تا امروز مسوول این واقعیت است که خانواده های امریکایی افریقایی تبار در آمد و منابع کمتری نسبت به خانواده های سفید پوست داشته باشند». او می گوید: «پس از آنکه بردگی پایان یافت، آنها می بایست از یک حالت تنگدستی شروع کنند و هنوز علیه شان تبعیض وجود دارد. هرگاه مردمی که نتوانند برای ده ها سال کار پیدا کنند و به آنها اجازه رفتن به مکتب و دانشگاه داده نشود، در آنصورت دشوار است فرزندانی بدنیا آورند که بتوانند آینده روشنی داشته باشند».

صعود بر نردبان موفقیت

با اینهم امروز می توان سیاه پوستان موفقی را در مقام های رهبری کننده یافت. یکی از آنها جان فرمر است که انجنیری کیمیا تحصیل کرده است و اکنون به حیث مشاور امور مدیریت کار می کند. او که 32 سال دارد، رویای امریکا را تجربه کرده و از پله های موفقیت بالا رفته است. او می گوید: «من هرگز کدام تبعیضی به هنگام تحصیلم ندیده ام. مسأله بر سر کارآیی بود». او می گوید «شما می بایست یک دانشجوی سخت کوش و پابند باشید. کوشش تان را به خرج دهید تا در همه چیز از بهترین ها باشید، زیرا مردم ناظر شما می باشند و هنگامی که آنها به شما می نگرند، باید متوجه باشید که شما اینکار را تنها برای خود تان انجام نمی دهید. شما نماینده خانواده تان و نماینده نژاد تان می باشید».

با اینهم فرمر فکرمی کند که جامعه امریکا در راه درستی روان است. «دلیلی وجود ندارد که من به حیث یک امریکایی از حقی محروم شوم، قطع نظر از اینکه به کدام نژاد، دین و یا جنسیت تعلق دارم. من فکر می کنم که ما حالا چنین امری را تجربه می کنیم و بنا بر این، آن عنصر رویای مارتین لوترکینگ تحقق یافته است».