1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

شیمون پیرس یکی از بنیادگذاران دولت اسرائیل

۱۳۹۵ مهر ۷, چهارشنبه

اوطی چند دهه سیاست های اسرائیل را شکل داده است. موفقیت های کاری اش طوری که آرزو داشت، پیش نرفتند. اما او به طور خستگی ناپذیری برای صلح در شرق میانه مبارزه می کرد. حالا شیمون پرز به سن ۹۳ سالگی چشم از جهان پوشید.

https://p.dw.com/p/2QhnP
Israel Prortrait Shimon Peres s/w
عکس: picture-alliance/AP Photo/S. Scheiner

شیمون پیرس یکی از بنیادگذاران دولت اسرائیل به شمار می رود.  مردی که بیشتر عمر اش را در خدمت سیاست قرار داده بود و تقریبا در همه وزارتخانه های کلیدی را در اسرائیل، از دفاع تا اقتصاد وسیاست خارجی وظیفه انجام داده است. شیمون پیرس سه بار اگر چه برای فقط یک دوره موقت، نخست وزیری کشور را به دوش داشت. اما او هیچگاه برای این مقام انتخاب نشد. او در زمان ریاست جمهوری محبوبیت زیادی حاصل کرد که می توان گفت در هیچ زمانی دیگری چنین نبود. پیرس هیچگاه این باور را از دست نداد که باید یک راه حل سیاسی برای درگیری ها با فلسطینی ها وجود داشته باشد. این نگرش او منجر به بدست آوردن جایزه صلح نوبل گردید.

اما بین ورود او با پدر و مادر اش در سال ۱۹۳۴ به فلسطین سابق و مرگ اش، دورانی قرار دارد که بحث برانگیز بوده است: بدون او، برخی از شهرک ها در کرانه غربی و راکتور هسته ای دیمونا وجود نمی داشتند. اغلب به او لقب "پدر سلاح هسته ئی اسرائیل" داده شده است. در سیاست او تا به حال بارها شکست را باید متحمل می شد: سه بار (۱۹۸۱، ۱۹۸۸، ۱۹۹۶) او به عنوان نامزد حزب کارگر برای پست نخست وزیری شکست خورد. علاوه بر این، او در سال ۲۰۰۰ به عنوان نامزد ریاست جمهوری در کنست (پارلمان اسرائیل) شکست خورده بود. اما پیرس در پایان بازگشت اش را جشن گرفت. در بخش سیاسی هر تشخیصی که برای او شده بود، اشتباه برآمدند.

چشم انداز یک اسرائیل دموکراتیک و یهودی

قرار بود شیمون پیرس، که در هنگام تولد اش والدین اش به او سیمون پیرسکی نام مانده بودند، در بخش کشاورزی فعال گردد. او در پولند در یک روستای کاملا یهودی بزرگ شده بود. هنگامی که پدر و مادر او پولند را ترک گفته و به فلسطین آنزمان مهاجرت کردند، فرزند شان شیمون پیرس ۱۱ ساله را در مکتب کشاورزی "بن شیمین" در شمال شرق این کشور فرستادند. زمانی او در مصاحبه ای گفته بود که "من همیشه این احساس را داشتم که در اسرائیل بزرگ شده ام." اما به عنوان یک نوجوان او بیشتر علاقه مند به سیاست و مذهب بود و یکی از اعضای حزبی که بعداْ به نام حزب کارگر مسما گردید، بود. پیرس همیشه چشم انداز یک دولت دموکراتیک اما همزمان یهودی را دنبال می کرد.

او اعتماد دیوید بن گوریون را در جریان جنگ استقلال در سال ۱۹۴۸ به دست آورد که پیرس را به خارج از کشور برای خریداری سلاح فرستاده بود. این یک وظیفه استراتژیک بود که برای بسیاری  مشکل بود قبول کنند که یک مرد ۲۵ ساله که در جبهه هم نجنگیده از عهده چنین کاری برآید. در سال ۱۹۵۶ بعد از جنگ سوئز، که در آن یک اتحاد از بریتانیا، فرانسه و اسرائیل در برابر مصر ایجاد گردید، نخست وزیر فرانسه در اوایل سال ۱۹۵۷ برای پیرس طی یک توافق محرمانه وعده ایجاد یک راکتور آزمایشی بزرگ در صحرای نگب در دیمونا را داد. پیرس هرگز اجازه نداشت در این مورد صحبت کند.

وزیر، اما هرگز به کرسی نخست وزیری انتخاب نشد


در سال ۱۹۷۰ او در نهایت وزیر ترانسپورت و ارتباطات شد. چهار سال بعد وزیر دفاع در حکومت اسحاق رابین شد، که خود استعفا داد و دفتر را برای چند ماه تا انتخابات جدید به دست پیرس سپرد. احداث اولین شهرک را در کرانه غربی "کدومیم"  برای اولین بار پیرس اجازه داد. بین سالهای ۱۹۷۷ و ۱۹۹۲ او رهبری حزب کارگر اسرائیل را بدوش داشت، اما هرگز در انتخابات نخست وزیری در این کشور برنده نشد. در مقابل: در سال ۱۹۷۷ پس از سال ها رهبری حزب کارگر در حکومت اسرائیل به پایان رسید و پست نخست وزیری را حزب لیکود بدست آورد. در این انتخابات پیرس برای سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۶ به حیث رئیس حکومت مقرر گردید. پس از آن، از سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۲  او سه بار وزیر خارجه اسرائیل بود. 

Jassir Arafat und Shimon Peres
یاسر عرفات و شیمون پیرس در سال 1994عکس: picture-alliance/Pressens Bild Scanpix AB

شیمون پیرس یکی از منتقدان حمله اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ بود و به این نظر بود که مشکلات فلسطین تنها سیاسی است و راه حل نظامی ندارد. در سال های ۱۹۹۰ او بیشتر وقت اش را برای روند صلح اختصاص داد. با این حال، از نقش او در ایجاد راکتور هسته ای و در سیاست های شهرک سازی کاسته شد. او بارها از اسرائیل و فلسطین تقاضا کرده بود که برای تامین صلح خود را فعال گردانند. او به این عقیده بود که "نه راکت و نه بمب می تواند ما را از آوردن صلح به شرق میانه دلسرد گرداند."  پیرس یکی از به اصطلاح معماران توافق صلح اسلو در سال ۱۹۹۲ با فلسطینی ها بود. برای این کار، او همراه با اسحاق رابین و یاسرعرفات جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. هنگامی که رابین در سال ۱۹۹۵ کشته شد، پیرس دوباره برای یک زمان کوتاه، ریاست حکومت را بدوش گرفت.

از سیاستمدار به مرد صلح خواه

شیمون پیرس پس از شکست در انتخابات سال ۱۹۹۶، مدت کوتاهی پس از آن مرکز صلح پیرس را برای ترویج صلح بین اسرائیل و همسایگان اش تاسیس کرد. با ۸۴ سال او رهبری سیاسی حزب را کنار گذاشت و خود را به مقام ریاست جمهوری نامزد کرد. "پس از یک دوره کار طولانی من این را به وضوح می گویم: «حکومتداری و تصمیم گیری را من نمی خواهم.» منتقدین، سن بالای پیرس را سوال برانگیز می دیدند، اما پیرس می خواست رئیس جمهور اسرائیل شود: «به عنوان رئیس جمهور من می توانم  خواب ببینم و به جلو فکر کنم.»

Israel 2007 - Knesset Schimon Peres
شیمون پیرس هنگام که سوگند وفاداری برای مقام ریاست جمهوری در پارلمان یاد کردعکس: picture-alliance/dpa/D. Silverman

اما اتفاقی افتاد که هیچ کس توقع نداشت: موشه کاتساو، یک تازه وارد سیاسی، در سال ۲۰۰۰ در برابر پیرس انتخابات ریاست جمهوری را برد. پس از آن در رسانه های اسرائیلی گزارش شد که پیرس برنده تمام نظر سنجی ها شد، اما هرگز برنده انتخابات نشد. شکست سنگینی برای پیرس به شمار می رفت. استدالال می گردد که فضای سیاسی آن زمان علیه پیرس و حزب کارگر بود، با وجودی که او این حزب را ترک گفته بود. زمانی که در سال ۲۰۰۷ کاتساو به دلیل تجاوز و آزار و اذیت جنسی مجبور به استعفا شد، راه برای شیمون پیرس هموار گردید. او گفت: "من تقریبا در هر مقام انتخابی وظیفه انجام داده ام. من شکست را نیز تجربه کرده ام، اما به اهدافی هم نایل آمده ام که امیدوارم کمکی برای دولت، صلح و امنیت بوده باشند."  او این را بدست آورد. یک رئيس جمهور مدرن بود، که به جهان غرب خود را نزدیک ساخت و ملت یهود را توسعه بخشید. گفته می شود که آخرین وظیفه اش را در اسرائیل با تمام مشکلات، با عزت و حکمت پشت سرگذاشت.

تا پایان شیمون پیرس چشم انداز یک شرق میانه جدید را دنبال کرد. اما او نتوانست در زندگی اش شاهد این امر باشد: دراواسط ماه سپتمبر ۲۰۱۶ او دچار سکته مغزی شد، پس از آن او را در یک حالت کوما مصنوعی قرار دادند. حالا شیمون پیرس در سن 93 در تل ابیب درگذشت.