1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

درافغانستان از حقوق اطفال خبری نیست

۱۳۹۰ تیر ۲۲, چهارشنبه

درافغانستان نه تنها کار ثقیل طفل و سرباز طفل وجود دارد، بلکه درخانواده ها ومدارس نیز به کودکان همچون شیئی برخورد می شود. باوجود امضای کنوانسیون حقوق اطفال، قانون خاص وجامعی برای حفاظت از اطفال وجود ندارد.

https://p.dw.com/p/11uPO
تنبیه فزیکی طفل به حیث یک وسیله تادیب یک رسم معمول درمکاتب وخانواده های افغانستان است
تنبیه فزیکی طفل به حیث یک وسیله تادیب یک رسم معمول درمکاتب وخانواده های افغانستان استعکس: picture-alliance / dpa

تنبیه بدنی وتوهین لفظی اطفال ازقرنها بدینسو در درون خانواده ومدارس افغانستان معمول است. اثرات این شیوه تربیتی ناسالم را می توان در رونق گیری خشونتگرایی وعدم تفاهم درسطوح مختلف اجتماعی وسیاسی مشاهده کرد.

دنیای غرب به تدریج حقوق اطفال را به رسمیت شناخت

طفل کسی است که پایین تر از عمر 18 سالگی قرار داشته باشد. دنیای غرب نیز قرنها درتاریکی ندانستن حقوق اطفال به سر برده است. تا قرن نزدهم در اروپا وکشورهای صنعتی نیز اطفال یکجا با والدین شان به کارخانه ها آورده می شدند ودر برابر مزد ناچیز وارزان مورد استثمار قرار می گرفتند.

با رونق گیری رشد اقتصادی، صنعتی شدن، گسترش خردگرایی و در راس همه وقوف یافتن به اهمیت رفتار سالم با کودکان، به تدریج حقوق اطفال کسب اهمیت نموده ومورد شناسایی قرار گرفت. ازاصول تربیتی خشونت آمیزی دوری به عمل آمد ودیگر کودکان نیز مانند بزرگ سالان دارای حق استدلال وقضاوت شناخته شدند.

اثرات مثبت این اقدامات تدریجی موجب آن گردید که جوامع صنعتی یکی پی دیگری پله های ترقی ورفاه را بپیمایند وتا بدینجا برسند.

با اینهم حقوق اطفال به مثابه یک حق بشری، چنانکه درکنوانسیون حقوق اطفال آمده است، یکی از دستاوردهای پنجاه سال اخیر بشریت است.

انواع حقوق اطفال درکنوانسیون حقوق اطفال

این طفل خردسال افغان از راه جمع آوری زباله ها زندگی می کند
این طفل خردسال افغان از راه جمع آوری زباله ها زندگی می کندعکس: UN Photo/Shehzad Noorani

کنوانسیون اطفال برای نخستین بار درسال 1989 توسط سازمان ملل متحد تصویب گردید. هدف از تصویب این کنوانسیون آن بود تا درسطح بین المللی یک ابزار الزام آور برای دولتها درقسمت رعایت حقوق بشری اطفال به وجود آید.

به اجرا درآمدن این حقوق اطفال توسط " کمیته حقوق اطفال" ملل متحد نظارت می شود. دولت افغانستان این کنوانسیون را درسال 1994 امضا کرد ودرقسمت رعایت آن مکلفیت دارد.

درکنوانسیون حقوق اطفال تامین شرایط مناسب زندگی، مراقبتهای صحی، تعلیم وتربیت، بازیها وتفریحات سالم برای اطفال پیش بینی شده است. اینها شامل غذای سنجیده شده، بستر گرم برای خوابیدن ودسترسی به آموزش ومکاتب مجانی می باشند.

کنوانسیون تقاضا می کند تا اطفال در برابر بدرفتاریها، ازنظر افتادنها، استثمار وتبعیض حفاظت شوند. این شامل مراکز محفوظ برای بازی کردن ، رفتارهای تربیتی سازنده وپرورش قابلیتها واستعدادهای اطفال می باشد. کودکان باید اجتماعات خود شان را داشته باشند، برنامه ها وفعالیتهایی داشته باشند که خود تصمیم گیرندگان آن باشند. کودکان حق دارند درمحیطهای محفوظ وصحی زندگی کنند.

درافغانستان قانون خاص وجامعی برای حمایت ازکودکان وجود ندارد

درگزارشهای یونیسیف یا سازمان کودکان ملل متحد پیوسته تذکر داده می شود که باوجود بروز برخی پیشرفتها، حقوق ووضعیت کودکان درافغانستان رو به بهبودی نیست. پولیس اکثراً به اتهام خلافکاریها وجنحه اطفال وکودکان را بازداشت می کند. اطفال افغانستان مورد خشونتها وتجاوزهای جنسی قرار می گیرند. اطفال درافغانستان تن به کارهای ثقیلی می دهند که با سن وسال وموقعیت آنها سازگار نیست. دربسیاری موارد به حیث سربازان کودک وازآنهم اسف انگیز تر به حیث مجریان حملات انتحاری مورد سوء استفاده قرار می گیرند.

جنگ خود فاجعه است .کودکی درسایه تفنگ یک سرباز آیساف احساس ترس می کند
جنگ خود فاجعه است .کودکی درسایه تفنگ یک سرباز آیساف احساس ترس می کندعکس: AP

اطفال درافغانستان درمکاتب وخانه مورد خشونت قرار میگیرند

یک دخترخردسال افغان از رفتار ناسالم درمکاتب چنین شکایت می کند:
« من سیما نام دارم متعلم صنف دوم هستم، من هرگاه کارخانگی ام انجام ندهم ویا شوخی کنم معلمم مرا در آفتاب روی یک پایم ایستاد میکند. اگر آرزو کارخانگی اش را انجام ندهد ویا شوخی کند سطل اشغال را به سرش میدهد واورا هم روی یک پا به آفتاب ایستاد میکند».

تنها در مکتب نیست که اطفال افغانستان مورد خشونت وتنبیه های شدید قرار می گیرند بلکه در خانه های خود و در نزد والدین شان نیز از این مصایب درامان نیستند. یک متعلم مکتب ابتدایی می گوید:
« من سید عبدالحکیم متعلم صنف سوم "ب" در لیسه خصوصی تربیت هستم. پارسال معلمم مرا م لت وکوب می کرد اما امسال مرا نمیزند، اما درخانه اگر شوخی کنم پدرم مرا سیلی میزند ویا با لین چارجر موبایل میزند».

این درحالیست که تا حال درافغانستان براساس کدام سند قانونی حقوق اطفال ونوجوانان تعریف نشده است وافغانستان از جمله کشورهایی است که کنوانسیون حقوق طفل، کنوانسیون منع شکنجه، اعلامیه جهانی حقوق بشر وسایر میثاق های بین المللی را امضا کرده است.

خشونت علیه اطفال ریشه فرهنگی دارد

خانعلی وقار، استاد روان سناسی وپیداگوژی در موسسه تربیت معلم سید جمال الدین افغان، باور دارد که علاوه بر اینکه تا حال در خصوص حقوق اطفال در موجودیت مدعیان بزرگ حمایت از حقوق بشر ونهاد های مدنی وادعاهای کلان حکومت افغانستان کاری صورت نگرفته است، خشونت علیه اطفال درجامعه افغانی افزایش یافته است به گفته او این خشونت ها علیه اطفال ریشه فرهنگی دارند.

بازهم طفلی با تلقینات غلط گمراه شده است و با انفجارش به زندگی خود و چند تن دیگر پایان داده است
بازهم طفلی با تلقینات غلط گمراه شده است و با انفجارش به زندگی خود و چند تن دیگر پایان داده استعکس: AP

پدری که اسمش را نگفت وتاکید میدارد که با اطفال رویه خشونت آمیز ندارد اضافه نمود « تنبیه های روانی وفزیکی علیه اطفال درافغانستان یک رسم معمول است وحتا برخی از والدین فکر می کنند که مرگ وزند گی فرزندان شان را نیز در اختیار دارند».

به گفته استاد وقار در جامعه افغانستان صرف به نیاز مندی های اولیه طفل توجه صورت میگیرد، درحالیکه اطفال نیازمندی های روانی وتقاضاهای شناختی ای دارند که باید به آنها توجه شود زیرا این تقاضاهای اطفال است که موجب رشد شخصیت او شده و تکوین تدریجی اش ، آینده رفتاری طفل را شکل می دهد.

آقای وقار رفتار های خشونت بار علیه اطفال را خطرناک تعریف میکند و می افزاید:
« نا شناختن ودرنظر نگرفتن اطفال از لحاظ شخصیتی، از لحاظ روانی وبه نحوی از لحاظ رشد استعداد، ازلحاظ تربیتی می تواند اثرات منفی وناگواری داشته باشد . از لحاظ عملی و روانی شخصیت اطفال در خانواده پایه گذاری میشود و وقتی وارد مکتب وجامعه شد شخصیت اطفال شکل داده میشود».

به گفتهء وی اطفالی که مشکلات یاد گیری وآموزشی دارند متاثر از محیط خانواده ای اند که شرایط لازم برای تکوین شخصیت انها وجود نداشته است وبا انها رفتار سالم صورت نگرفته است.

زیانهای ایجاد موانع بر سر راه تکامل اطفال

به قول وقار، وضع مانع ها بر سر راه اطفال توسط خانواده ها میتواند تاثیرات عمیقی را تا دوران نوجوانی وجوانی داشته باشد ودر تمام عمر این اثرات ناگوار باقی بماند. وقار مکاتب وموسسات آموزشی را نیز مورد انتقاد قرار داده ومی افزاید: « در خیلی از موارد خشونت هایی که علیه اطفال صورت میگیرند واستعداد کشی هایی که علیه اطفال صورت میگیرند توسط همین معلمان محترم اعمال میشوند زیرا این ها نمی فهمند واز طرف دیگر اکثر معلمان به خاطر مجبوریت ها ومصلحت های زندگی درمکاتب ایفای وظیفه مینمایند».

رسول رحیم و امین بهراد
ویراستار: سید روح الله یاسر

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه