1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

برخوردها با دوره امان الله خان بعد از سقوط اش

۱۳۸۹ آذر ۲۲, دوشنبه

1-پيروزمندان مصيبت نصيب، که در زير بيرق داعيۀ حبيب الله کلکاني گرد آمده بودند، عامل شورش و سقوط نظام اماني را به "کفر و لاتي گري" و اقدامات ضد اسلامي (؟!) امان الله خان پيوند دادند که بعدا بیشتر شرح می دهم.

https://p.dw.com/p/QXCy
امان الله خان در بستر ويژه يي از اوضاع و تماس ها رشد و پرورش يافتعکس: AP GraphicsBank/DW

بخش سوم

"حضرت محمد هارون المجددي مي نويسد که امان الله خان نيت براندازي اسلام را داشت. اراده داشت تا نقش کمال اتاترک را در افغانستان بازي کند ...."(14)

2- محمد نادر خان و برادران وي در آغاز به بحث علني پيرامون عوامل شورش ها اعتنايي نداشتند. شورش ضد نظام اماني را در وجود حبيب الله به مثابۀ رويکش اغراض دولت مردان "خائن" تبليغ نمودند. عامل شورش را در کمک رساني آن عده از دولت مردان نظام اماني نشان دادند که با محمد نادر خان ميانۀ خوب نداشتند. آن گونه موقف در مجلۀ تحت نظر آن ها چنين تبيين يافت: "بعضي از اهل غرض فسادي در دربار کرده و افکار حکومت وقت را نسبت به اوضاع اداري، سياسي و غيره ضروريات منحرف ساخته بودند ...

حريفان (مخالفين محمد نادر خان) دغل يا منفعت پرستان وطن فروش، موقع را مغتنم شمرده از هر جانبي براي چور و چپاول ملت و خرابي مملکت کمر بسته و به هر وسيله اي که ممکن مي شد چشم و گوش حکومت وقت را بسته و با کمال وقاحت جلب منافع و احراز مواقع مي نمودند ....

پروگرام هاي حکومت مرکز برخلاف مراسم و عادات ملي و مذهب، محرک هيجان و اضطراب طبقات عوام و روحانيون و علماي مملکت شده و بالاخره هر طبقه از جهت عليحده به شکايت آغاز نمود. مثلا ً علما از درد شريعت ....

آخراً سازشي مغرضانه از طرف يک عده خائن برعليه حکومت واقع گرديد و براي پيشرفت مقصود خود دزد شريري مثل بچۀ سقا را براي برانداختن حکومت حاضر نمودند.... "

نتيجه گيري

امان الله خان در بستر ويژه يي از اوضاع و تماس ها رشد و پرورش يافت. اندک روزنۀ براي اطلاع يابي از جريان هاي جهاني و فراگيري آن ها در زمان پدرش گشوده شده بود. ازدواج با ثريا، دختر محمود طرزي، تماس با محمود طرزي، تماس با اعضاي هيأت ترکي – آلماني در جريان جنگ اول جهاني که در کابل بود، تماس و روابط نزديک با آزادي خواهان و نخبگان درباري و خارج دربار، آرزوها و تمايلات سياسي و اجتماعي او را شکل دادند. در نتيجه با شور و شعف در پي کسب استقلال و اصلاحات برآمــد. اما او شورعشق به اصلاحات و پيشرفت را با شَــــر خودسري، کارکردهاي ذهني و احساساتي درهم آميخت. اين جاست که لازمۀ نقد و بررسي دورۀ اماني ديدار با محاسن و معايب آن دولت و شخص شاه را مطرح مي سازد. خودسري هاي شاه که نشانه اي از خودکامگي هاي سنتي دربار داشت و پيوند ناگسستۀ او را با پيشينيان نشان مي داد، در سقوط نطام او تأثير به سزايي داشت.

توان نظامي و مردمي دولت روز تا روز کاهش يافت. امان الله خان يا نماد آن دولت ديگر قدرت و تواني نداشت که اصلاحات را با زور برچه تحميل کند. در برابر شورشيان از زور کار گرفت اما به تدريج ناتوان شد و عقب نشست. اصلاحات را مردود اعلام داشت، ولي دير شده بود. در موارد ديگر نيز چنين بوده است که مخالفين تغيير چهره يي را که به نظر خويش نامطلوب تلقي نموده اند، به آساني نمي پذيرند، بلکه ازبين رفتن آن را مطالبه مي نمايند. چون تصميم گذشت و عقب نشيني از تحقق برنامه ها نيز توان دفاع نداشت، ترک گفتن افغانستان را در پيش گرفت.

با نگاهي به تجارب دورۀ ده سالۀ او و آن چه افغانستان در زمينۀ کوشش هاي مختلف براي تحول در ساخت نظام قبيله يي و شعور حاکم و غالب دارا است، مي شود گفت که تجاربي اند در خور اعتناي بسيار.

زيرا نمي شود با يادآوري از نظام قبيله يي و صحه گذاري به ريشه هاي قوي محافظه کاري مدافعان سنت هاي ديرينه، از داشتن برنامه هاي اصلاحي انصراف کرد. اتخاذ هيچ برنامۀ اصلاحي در افغانستان نمي تواند از معبر تجارب دورۀ امان الله خان عبور نکند.

تجارب دورۀ اماني، تحسين ها را در کنار نقد و سرزنش ها مي نشاند. عمر کوتاه دورۀ او که با محتوي و کارکردهاي زيادي نشاندار مي شود، طلوع و درخشش دل انگيز و غروب غم آميزي داشت. با مشاهدۀ پاره يي از قراين، ناصواب نتواند باشد اگر بگوييم که حيات شکوهمند اصلاح گرا و تکان دهندۀ دوره او، تمام دورۀ سامانيان را در خود جمع داشت. از دورۀ نصر بن احمد ساماني تا منصور ساماني، اميري که جوان بود، اما دولتش پير گشته بود، و در اواخر در امور ملک سامان، سامان نمانده بود.

نصیر مهرین

ویراستار: فرهمند