1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

کنفرانس سران سازمان همکاری های شانگهای در دوشنبه

ابیگهاوزن/رحیم۱۳۹۳ شهریور ۲۱, جمعه

روز جمعه چهاردهمین کنفرانس سران سازمان همکاری های شانگهای در دوشنبه پایتخت تاجکستان شروع شد. این جرگه دو روزه از جایگاه مهمی برخوردار است. پوتین، شی جن پنگ و هم حسن روحانی در این کنفرانس شرکت کرده اند.

https://p.dw.com/p/1DBPb
سران کشورها در کنفرانس سران سازمان همکاری های شانگهای در دوشنبه پایتخت تاجکستان.
سران کشورها در کنفرانس سران سازمان همکاری های شانگهای در دوشنبه پایتخت تاجکستان.عکس: Afg. President Office

در رأس دستور کار این نشست، توافق روی توسعه این اتحادیه وجود دارد. قرار است هند، پاکستان و مغولستان نیز عضو این سازمان گردند. تا حال این کشور ها صرف موقعیت یک ناظر را داشته اند. در صورتی که قبولی آن ها تصویب شود، سازمان همکاری های شانگهای قریب 20 درصد نفت جهان و نصف ذخایر گاز طبیعی جهان را در دست داشته و نیم جمعیت جهان را نمایندگی می کند.

اتحادیه ناشناخته

با توجه به اینکه اعضای این اتحادیه تمرینات نظامی مشترکی را با اشتراک 7000 سرباز بین 24 تا 29 اگست، زیرعنوان به اصطلاح مأموریت صلح انجام دادند، جای یأس است که این جرگه در رسانه های غربی بسیار کم مورد توجه قرار گرفته است. کنفرانس همکاری های شانگهای در 2001 تأسیس شده است. در حال حاضر اعضای آن عبارت اند از روسیه، چین، قزاقستان، ازبکستان، قرغزستان و تاجکستان.

اصولاً و به ویژه مسأله بر سر آن است که این سازمان تشنجات منطقه یی را کاهش دهد. بنابر این در منشور این اتحادیه در سال 2002 در ضمن اهداف و مکلفیت ها، در وهله نخست از «اقدامات اعتمادسازی» سخن به میان آمده است. همچنان موضوع مرکزی در اینجا مبارزه علیه "سه شر" یعنی تروریزم، افراط گرایی و جدایی طلبی قرار دارد. سرانجام همکاری اقتصادی و تخنیکی نیز مطرح می باشد.

منافع روسیه و چین

برای روسیه و چین قبل از همه ثبات اهمیت دارد. بنابر این روابط دو جانبه بین دو قدرت مسلط منطقه مطرح می باشد. از نگاه انریکو فیلس، از مرکز تحقیقات جهانی در دانشگاه بن، «از مدت ها به این سو روسیه در آسیای مرکزی یک قدرت در حال افول بوده است و چین یک قدرت در حال عروج است. در اینجا موضوع همآهنگ سازی منافع مطرح می باشد». به این ترتیب سازمان همکاری های شانگهای تشنجات را کاهش می دهد.

کنفرانس سران سازمان همکاری های شانگهای در دوشنبه پایتخت تاجکستان .
کنفرانس سران سازمان همکاری های شانگهای در دوشنبه پایتخت تاجکستان .عکس: Afg. President Office

نگاهی به نقشه نشان می دهد که آسیای مرکزی برای چین و روسیه دارای اهمیت ستراتژیک می باشد. فیلس در گفتگو با دویچه وله گفت: روسیه احساس می کند که از جانب غرب توسط ناتو و توسعه اتحادیه اروپا تهدید می شود. چین باز هم در حالی که قهرمان صادرات در جهان است و بزرگترین وارد کننده مواد خام می باشد، از نگاه بندر هایش وابسته است. پیکنگ در شرق خود را از جانب ایالات متحده امریکا و متحدانش مانند جاپان و فلیپین زیر فشار احساس می کند. فیلس به این نظر می رسد که: «هردو کشور احساس می کنند که از خارج مورد تهدید قرار دارند و باید برای این منظور یکجا با هم در آسیای میانه موضعگیری کنند تا در برابر فشار خارج محکم بیایستند».

وضع با ثبات در آسیای میانه در خدمت حفظ منافع اقتصادی روسیه و چین است. هردو کشور وابسته به یک زیرساخت کارا، مانند پایپ لاین ها و راه آهن می باشند. چین از روسیه و آسیای مرکزی گاز طبیعی و نفت وارد می کند و درعین زمان بزرگترین عرضه کننده کالا ها در آسیای میانه می باشد. آنچه راه ابریشم خوانده می شود، از چین شروع شده از قزاقستان و روسیه گذشته و تا آلمان می رسد، که کار خانه موتر سازی "بی ام دبلیو" در شهر شنیانگ واقع در شمال چین را با لایپزیک وصل می کند.

سرانجام پیکنگ و مسکو می خواهند مانع آن گردند که آسیای میانه مانند گذشته ها پایگاه نظامی برای غرب و به ویژه ایالات متحده امریکا فراهم سازد.

چشم انداز آسیای میانه

بیاته اِشمنت عضو مرکز تحقیقاتی اروپای شرقی، ضمن مصاحبه ای با دویچه وله گفت که کدام چشم اندازی برای آسیای میانه وجود ندارد. منافع کشورهای این منطقه از هم متفاوت اند. در حالی که قرغزستان و تاجکستان از لحاظ اقتصادی و نظامی به روسیه وابسته اند، ترکمنستان می کوشد عضو سازمان همکاری های شانگهای نباشد ویک موضع بیطرفش را نگهدارد. ازبکستان یک سیاست بسیار نوسانی را دنبال می کند که گاهی به سوی روسیه و گاهی به سوی چین متمایل می شود. اشمنت می گوید: «حکومت قزاقستان که بزرگترین کشور آسیای میانه بوده و همچنان از لحاظ نظامی و اقتصای قوی ترین آن ها می باشد، متمایل به روسیه است». به گفته او «در حال حاضر مشکلات عظیم و تشنجات وجود دارد». قزاقستان از یک مداخله قوی روسیه درآن کشور و یا در بدترین صورت یک سناریوی اوکرایین دایر بر الحاق قلمروهای شمالی اش به روسیه می ترسد. در شمال قزاقستان یک اقلیت بزرگ روس تباران زندگی می کنند. چین در قدم اول تاکنون در این منطقه به مثابه یک سرمایه گذار مطرح بوده است. اشمنت می گوید: «چین برای حکومت های آسیای میانه این امتیاز را دارد که قبل از همه از لحاظ اقتصادی مورد علاقه می باشد».

ابتکار علیه غرب

آنچه همه این کشورها را با هم پیوند می دهد، هم برای اعضای موجود سازمان همکاری های شانگهای و هم برای اعضای ناظر، رد آنچه است که از نظر آن ها سلطه غرب بر سیاست های بین المللی، چه در ملل متحد، چه در بانک جهانی و یا صندوق پولی جهانی می باشد که مرکز آن در ایالات متحده امریکا است. فیلس می گوید: «سازمان همکاری های شانگهای و همچنان بریکس با تاسیس بانک انکشافی خود شان، خود را در سطح جهانی به مثابه جرگه های مقابل مطرح کرده اند». او می گوید که این ها می خواهند «سازمان ها و نهاد های بین المللی بدیل ایجاد کنند، اما این را نمی توان رد نمود که سازمان همکاری های شانگهای به یک گروه ضد ناتو و یا یک "اوپیک" با بمب تبدیل شود». نقطه آغاز کار سازمان همکاری های شانگهای فراگیر است و تنها به یک اتحادیه نظامی نه، بلکه همچنان روی یک قدرت اقتصادی و قدرت نرم هم فکر می کند.

فیلس می افزاید: «به استثنای اعلام مواضع و تصمیم به مانورهای نظامی، از لحاظ نهادی تاکنون سازمان همکاری های شانگهای چیز ملموسی ارائه نکرده است». بنا براین تاحال این سازمان بسیار بد تجهیز شده است. «آن ها می خواهند همکاری کنند و از لحاظ ستراتژیک عمل کنند، اما چقدر منابع را برای این منظور آماده ساخته اند». علاوه بر این اصل عدم مداخله که به طور خاص از مدت ها به این سو در سیاست چین مسلط است، فقط تا حدودی می تواند با اتحاد چندین کشور در انطباق باشد. بنابر این، به طور مثال در سال 2010، هنگامی که در قرغزستان زد وخورد های خشونتباری بین قرغز ها و ازبک ها صورت گرفت و تا 2500 نفر کشته شده و صدها هزار نفر بیجا شدند، سازمان همکاری های شانگهای می بایست بی عمل باقی بماند.