عزیز رویش؛ معلمی که در راه آموزش کودکان بی هراس پیش رفت
۱۳۹۴ مرداد ۱۹, دوشنبهدر یک صبح روز تابستانی که نور آفتاب چترش را بر شهر کابل پخش کرده، دخترانی با لباسهای آبیرنگ و چادرهای سفید در امتداد یک کوچه گلآلود و ناهموار تلاش میکنند زودتر خودرا به مکتب برسانند. هزاران کودک از محلههای فقیرنشین کابل به سوی مکتب راه میپیمایند تا یک روز دیگر آموزشی را آغاز کنند.
سروصدای شاگردان در کوچهها میپیچد. همه وارد ساختمانی میشوند که بر سر دروازه آن نوشته شده «لیسه عالی معرفت». کودکان در قطارهای منظم میایستند و پس از اجرای برنامههای صبحگاهی و توصیههای مدیر مکتب، وارد صنفها میشوند.
نظم عجیبی در دهلیزهای معرفت حکمفرما است. معلمان همه برسر صنفها حاضرند، هیچ شاگردی را نمیتوان دید که در ساعات درسی در صحن مکتب و یا دهلیزها قدم بزند.
عزیز رویش مکتب معرفت را در بین آوارگان جنگ افغانستان در پشاور پایهگذاری کرد. هدفش این بود که زمینه آموزش حداقلی را در بین مهاجرین فراهم کند و کودکان محروم از همه چیز، بتوانند خواندن و نوشتن بیاموزند.
تاسیس و ادامه فعالیت مکتب خصوصی با پول آوارگانیکه قالینبافی یگانه درآمد آنها بود، دشوارترین روزها برای عزیز رویش بوده است: «در فضای نامساعدی که هم از جنگ مردم متضرر بودند و فرهنگ خشونت و نفرت عام بود و فقر بیداد میکرد، بسیار دشوار بود که وقتی کسی شکمش را پر نتواند، چگونه بتواند برای آموزش پول دهد.»
پس از شکست طالبان، رویش به کابل آمد و در سال 1381 مکتب معرفت را در یک حویلی کرایی با چهار صنف آغاز کرد. این مکتب 36 نفر شاگرد داشت ولی حالا مکتب معرفت چهار هزار دانشآموز دارد و 260 نفر کارمند در این مکتب وظیفه اجرا میکنند.
آقای رویش برای تاسیس مکتب معرفت 560 دالر امریکایی داشت و با همین سرمایه کوچک فعالیت این مکتب را آغاز کرد. ولی حالا تنها تجهیزات این مکتب به بیش از سه و نیم میلیون دالر میرسد. معرفت سالانه حدود 70 میلیون افغانی بودجه دارد که با این پول، چرخ یک مکتب خصوصی معروف به گردش میافتد.
تدریس با کیفیت
شیوه تدریس در مکتب معرفت بسیار متفاوت از سایر مکتبهای خصوصی و دولتی است. 98 درصد از شاگردان این مکتب در امتحان کانکور به رشتههای دلخواه شان راه مییابند.
اما کیفیت تدریس یگانه دلیل شهرت مکتب معرفت نیست. مدیریت مکتب تلاش میکند دانشآموزان را برای تحصیل در دانشگاههای معتبر جهان آماده سازد. چنانچه آقای رویش میگوید: «در طول هفت سال گذشته، 172 بورسیه تا حالا در مقاطع مختلف برای دانشآموزان خود گرفته ایم که 19 دانشآموز تنها در دانشگاههای معتبر امریکا مصروف تحصیلاند.»
استعدادیابی
کشف استعداد دانشآموزان و کمک به رشد این استعدادها، یکی از ویژگیهای مکتب معرفت است. معرفت بخشهای آوازخوانی، نقاشی، نویسندگی و رهبری دارد و دانشآموزانی که در این عرصهها مستعد باشند، زمینه برای رشد استعداد آنها فراهم میشود.
شهلا پیمان دانشآموز صنف دهم است. او به موسیقی علاقه دارد و حالا به یکی از آوازخوانان معروف در معرفت تبدیل شده است. شهلا میگوید آرزو داشت تا از طریق آوازش برای همه مردم افغانستان پیام همدلی و همپذیری بدهد و حالا به این آرزویش رسیده است: «تنها با سخن گفتن آدم نمیتواند درد دل خودرا کم کند یا سخنانش را به حکومت و مردم برساند ولی توسط آهنگ بسیار خوبتر میتواند پیامش را برای جامعه بیان کند.»
فضای بیان آزاد
با هر شاگرد معرفت که سر سخن باز کنی، فصاحت و بیان شیوا در گفتار آنها خودنمایی میکند. این شاگردان آزادانه سخن میگویند و صدایشان هنگام مصاحبه نمیلرزد.
رابعه میرزاد که در صنف نهم درس میخواند، یکی از گردانندگان موفق معرفت است. وقتی مکتب تشخیص داد که او توانایی اجرا در محافل بزرگ را دارد، زمینه را برای رشد استعداد گویندگی برایش فراهم کرده است. رابعه میگوید: «محیط بسیار تاثیر دارد و این معرفت بوده که برایم این اجازه را داده است. اگر من در یک مکتب دیگر میبودم، شاید نمیتوانستم استعدادم را رشد دهم.»
جلیل تجلیل مسوول بخش فرهنگی مکتب معرفت میگوید رابطه شاگرد و معلم در مکتب معرفت، احترام متقابل است ولی فضا برای هرگونه ابرازنظر شاگردان مساعد است: «خیلی تلاش میشود که رابطه بین شاگرد و استاد دوستانه و صمیمانه باشد. رفتار با شاگردان طوری است که آنها همیشه احترام شوند و طوری با آنها برخورد میشود که آنها احساس شخصیت کنند، غرور داشته باشند و به خود باور کنند.»
مغزهای متفکر
راهاندازی مناظرهها در بخشهای مختلف برنامه دیگر مکتب معرفت برای یافتن استعدادها است. شاگردانی که در رشتههای مختلف ریاضی، فزیک، ادبیات و سایر رشتهها فعال هستند در نتیجه همین مناظرهها شناسایی میشوند.
آصف مهاجر مدیر تربیتی لیسه معرفت میگوید هرازگاهی برنامه نویسندگی به راه انداخته میشود که در آن شاگردان تنها ده دقیقه وقت دارند تا در مورد یک عنوان مقاله بنویسند: «ما برای دانشآموزان انگیزه میدادیم که ما به دنبال مغز متفکر صنف هستیم. بعد از صنفهای مختلف هفت دانشآموز را یافتیم که به گونه بسیار عالی به یک موضوع فکری و فکری پرداخته بودند و مقالات بسیار خوبی نوشته بودند.»
مکتب معرفت این مقالهها را در مجله آیینه معرفت چاپ میکند و از این طریق راه را برای نویسندگی دانشآموزان هموار میسازد.
مخالفت با معرفت
مکتب معرفت در بین مردم شهرت کافی دارد. شاگردان این مکتب نمونههای آشکار آگاهی اجتماعی نیز هستند. هر شاگرد معرفت میتواند با مفکوره حقوق اساسی و بشری در خانواده و جامعه تغییر وارد کند ولی همه جریانهای مخالف با تغییر که خواهان یک جامعه ایستا و راکد اند، با معرفت سر ناسازگاری دارند.
در سال 2009 هزاران مرد خشمگین در اطراف مکتب معرفت تجمع کردند تا این مکتب را آتش بزنند. این مردان به دستور ملاها و روحانیون میخواستند چراغ معرفت را خاموش کنند.
رویش در این مورد گفت: «تظاهر کنندگان جیغ میزدند برای آتش زدن مکتب و برای اعدام کردن من. اما خوشبختانه که این موج زود گذر بود و مکتب تنها برای یک روز تعطیل ماند.»
ملاها پس از آن با مکتب معرفت سر ناسازگاری گرفتند که شماری از شاگردان این مکتب علیه قانون احوال شخصیه اعتراض کردند زیرا به باور آنها، این قانون حق زنان را «به صورت آشکار» پایمال میکرد.
مکتب معرفت حالا به یکی از مراکز بزرگ آموزشی تبدیل شده و همه سالهدهها دانشآموز از همین مرکز وارد دانشگاهها میشوند.