1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

مشکلات روحی آوارگان در ایدومنی تشدید شده است

ماریا کاراکولی / مهرنوش انتظاری۱۳۹۵ فروردین ۱۴, شنبه

با مسدودیت مرزهای بالقان، 12 هزار آواره میان یونان و مقدونیه گیر مانده اند. در حالی که شرایط زندگی آن ها رو به وخامت است، مشکلات روحی دراین جا افزایش پیدا کرده است.

https://p.dw.com/p/1IORj
Flüchtlinge in Idomeni psychologische Strapazen
عکس: DW/D. Tosidis

آن دسته از آواره ها و مهاجرانی که حدود یک ماه پیش به ایدومنی رسیده اند، خود را تا حد ممکن با شرایط زندگی در کمپ آوارگان تطابق داده اند. کودکان بازی می کنند و خانواده ها با حداقل امکانات در هوای آزاد غذا می پزند. به نظر می آید که برای 12 هزار تنی که در مرز یونان با مقدونیه گیرمانده اند، زندگی به حالت عادی بازگشته است.

اما زندگی در کمپ آن طور که شاید به نظر تازه واردان بیاید، ساده نیست. با وجود این که مردم خود را بی تفاوت نشان می دهند، دلسرد و ناامید، عصبانی و افسرده هستند. آن ها از خود می پرسند که چرا باید در این کمپ انتظار بکشند، و هنوز به گشایش مرزها امید دارند. به این خاطر آوارگان در این جا هر شایعه ای را که بشنوند، باور می کنند.

چند هفته پیش نقشه ای که دست به دست می گشت و مسیر جدیدی را نشان می داد، باعث شد که هزاران تن به امید این که بتوانند از مرز عبور کنند، راه طولانی را پشت سر بگذارند. تقریبا همه آن ها به یونان رانده شدند، برخی از آن ها را پولیس مقدونیه به شدت لت و کوب کرده بود.

چندی پیش شایعه شد که صلیب سرخ تصمیم دارد حصار مرزی را که توسط حکومت مقدونیه ایجاد شده، قطع کرده و مرز را باز کند.

صدها تن گفته های مقام های یونانی را که این شایعه را رد کردند، نادیده گرفته و در برابر نیروهای پولیس که راه شان را سد کرده بودند، جمع شدند. آن ها در حالی که بار سفرشان را در دست داشتند، اعتراض می کردند، تا این که دیگر نیرویی برای ادامه دادن نداشتند.

فرح، یک زن 32 ساله عراقی به دویچه وله گفت: «من احساس می کنم که از دست رفته ام. یک روز اخباری را می شنوم که مرا خوشبین می سازد و روز بعد خبرهایی به گوش من می رسند که ناراحت کننده است، گیج شده ام. اندوخته های مالی ما به پایان رسیده و وضعیت روحی و روانی مان نیز بسیار خراب است، اما این جا می مانیم، چون هنوز اندکی امید داریم. با این وجود یک روز در این جا برای ما به اندازه یک سال است.»

نشر شایعات و تکذیب آن

نخستین باری که مشکلات روحی روانی در میان آوارگان مشاهده شد، در ماه اگست بود. در این زمان مقدونیه مرزش را برای نخستین بار به مدت دو روز مسدود نمود. بار دوم که مشکلات روحی آوارگان تشدید شد، در ماه نومبر بود، هنگامی که مرز برای بار دوم مسدود گشته و جلو سفر برخی ملیت ها از مسیر بالقان گرفته شد. این بار نیز وضعیت با دفعات پیش تفاوتی ندارد.

Flüchtlinge in Idomeni psychologische Strapazen
کودکان با هرچه می یابند بازی می کنند و می خواهند کودک بودن را حس کنندعکس: DW/D. Tosidis

به گفته اَگِلا بولیتسی، خانم روانشناسی که برای داکتران بدون مرز کار می کند، مسدود کردن مرزها باعث شده که احساسات و دردهای خفته آوارگان بیدار شود و مشکلاتی را که آن ها سعی بر غلبه و مهار آن داشتند، دوباره سر باز کند.

ابراهیم، یک جوان 26 ساله عراقی که در آغاز لبخند به لب دارد، صدایش با آغاز گفتگوها به لرزه می افتد و اشک هایش سرازیر می شود.

او می گوید: «هر چیزی باعث اضطراب و نگرانی من می شود، 26 سال دارم و هیچ چیز در زندگی تجربه نکرده ام. تا هنگامی که در عراق بودم، هم کار می کردم و هم تحصیل. بعد من به ترکیه رفتم، جایی که بدون دریافت دستمزد کار می کردم. هنگامی که ترکیه را ترک کردم و از بحر گذشتم، فکر کردم که موفق شده ام. فکر کردم به آلمان می روم و همسرم نیز به من ملحق می شود. بعد من به این جا آمدم...و به هیچ جا نرسیده ام. حیران مانده ام که چه کار کنم...»

نیاز به هم صحبتی

اعتراضات مردم در ایدومنی هر روز شدیدتر می شود. سه تن در عرض یک ماه سعی کردند خود را آتش بزنند که دو تن از آن ها در شفاخانه هستند.

خانم بولیتسی، روانشناس از سازمان داکتران بدون مرز می گوید: «مردم این جا احساس می کنند که هیچ کس به آن ها گوش نمی دهد. ما شاهد از بین رفتن کرامت انسانی آوارگان هستیم. تعداد بسیاری هستند که به آن ها کمک می کنند، اما این جا مردم احساس می کنند که گرچه کسی به حرف شان گوش می دهد، ولی صدای شان شنیده نمی شود.»

با وجود این، آوارگان به شدت خواهان صلح و آرامش هستند. به گفته خانم بولیتسی: «مردم در این جا هنر زنده ماندن را خوب آموخته اند، چون خودشان را تا این جا رسانده اند. به طور مثال کودکان این توانایی را دارند که خود را با شرایط تطابق دهند...ما این جا کودکانی را می بینیم که با هرچه که می یابند، بازی می کنند. آن ها می خواهند کودک بودن را حس کنند.»

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه