1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

سیاست فرهنگی در دنیای جهانی شده

۱۳۹۶ خرداد ۲۸, یکشنبه

پنکاج میشرا نویسنده هندی و منتقد فرهنگ در نهمین کنگره آلمان برای سیاست فرهنگی گفت که "غرب گُم می شود". این موضوع یکی از چالش هایی بسیاری است که فرهنگ سازان در باره آن در برلین بحث کردند.

https://p.dw.com/p/2et4b
Kulturpolitischer Bundeskongress in Berlin
عکس: DW/E. Grenier

"جهان، فرهنگ، سیاست"، تحت این عنوان، نهمین کنگره آلمان برای سیاست فرهنگی با ابتکار انجمن سیاسی فرهنگی و مرکز آلمان فدرال برای آموزش سیاسی در برلین برگزارش شد.

در کنفرانس فرهنگی امسال، تاثیر پیامد های جهانی شدن بر فرهنگ و سیاست فرهنگی در مرکز توجه قرار داشت. در  این کنفرانس از جمله این سوال مطرح شد که آیا مفهوم "غرب" یک طرح کهنه شده است؟

پنکاج میشرا در ارتباط با "ماجراجویی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا" و انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده امریکا توضیح داد که "غرب دیگر وجود ندارد."

موضوع سخنرانی میشرا، با آغاز کنفرانس در باره "دیدگاه های جهانی فرهنگی جدید" بود. این نویسنده هندی تبار که در لندن زندگی می کند، گفت که "غرب" طرحی است که در جریان زمان تغییر یافته و حالا در حالتی است که "به صورت فزاینده اهمیت اش را می بازد."

Pankaj Mishra Publizist aus Indien Archiv 2008
پنکاچ میشرا مولف و مورخ عکس: picture alliance/Effigie/Leemage

میشرا یاد آور شد که آلمان در اواخر قرن نزدهم، تصور خاص اش را از این مفهوم داشت. با این برداشت، "غرب" پدیده ای بوده است که فرانسه، بریتانیای کبیر و ایالات متحده امریکا را در برمی گرفته است. این جهان بینی بر دیدگاه توماس مان نیز انعکاس یافت، نویسنده معروف آلمان که در دهه ۱۹۳۰در جمله یکی از منتقدین مهم نازی ها درآمد و مانند بسیاری از نویسندگان و دانشمندان به تبعید امریکا رفت.

توماس مان در کتابش با عنوان "تاملات یک انسان غیر سیاسی" نوشت که لیبرالیسم انگلیسی و روشنگری فرانسوی، با ارزش های آلمانی سازگار نیستند.

Buchcover Age of Anger: A History of the Present Pankaj Mishra
عصر خشم، کتاب جدید پنکاچ میشرا که توجه اندیشمندان را به خود جلب کرده است

از دید میشرا، انقلاب صنعتی، در مقایسه با بریتانیای کبیر، دیر تر به آلمان رسید و تاریخ مدرن قبل از همه توسط  آن کشور های شکل گرفته است که زود صنعتی شدند. به این دلیل سودمند خواهد بود که این روند را از زاویه دید کشوری های نگاه کرد که دیر تر در جمله کشور های صنعتی قرار گرفتند، به این معنا که باید دیدگاه "بازندگان" تاریخ را انتخاب کرد.

میشرا جنبه های تاریخی را که عقب بحران جهانی خود را پنهان کرده اند، در کتاب جدید اش با عنوان "عصر خشم" مورد بررسی قرار داده است.

میشرا افزود که قاعده لیبرالیسم انگلیسی- بریتانیایی تا امروز بر تصامیم اقتصادی و سیاسی فرهنگی در جهان تاثیر گذار است و بعد از سقوط دیوار برلین قوی تر شده است. این لیبرالیسم نوین بر این فکر استوار است که بازار های آزاد، جهانی شده، انرژی های فعالیت های اقتصادی را آزاد می کند که رشد اقتصادی را پر رونق می کند و این رشد به نوبه خود  به صورت خودکار در این راستا عمل می کند که جمعیت مردم خواهان دموکراسی و دولت حقوق مدار شوند.

میشرا این رویکرد را با نظریه مارکسیستی مقایسه کرد که تبلیغ می کند روزی طبقه کارگر چنان آگاه خواهد شد که بورژوای را سرنگون سازد. این منتقد فرهنگ در کنگره آلمان برای سیاست فرهنگی تقاضا کرد: "ما باید این نظریه ها و فرضیه های را که بر باقی  جهان تحمیل می  کنیم، باید پشت سربگذاریم."

او افزود که اما این دیدگاه های چنان تحکیم یافته اند که مشکل از است از آنها رهایی یافت: "حتی در زمانی هایی که، مثلاً یک دیوانه در کاخ سفید حکومت می کند."

 hm/rr/Elizabeth Grenier 

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه