1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

«با سلاح باید علیه سلاح مبارزه کنیم»

کریستینا برگمن/ مبلغ۱۳۹۱ دی ۲, شنبه

بعد از کشتار جنون آمیز در مکتبی در شهر نیو تاون ایالت کانتیکت امریکا، "انجمن ملی تفنگ" در امریکا گفته است که باید محافظان مسلح از مکتب ها محافظت کنند، در حالی که رییس جمهور در تلاش کنترول بیشتر سلاح است.

https://p.dw.com/p/177vE
عکس: picture alliance/dpa

در حالی که پس از این کشتار در مکتب، گفتگو بر سر محدودیت استفاده از سلاح در امریکا داغ شده است، " انجمن ملی تفنگ " که یک گروه لابی سلاح در این کشور است، واکنش کاملاً متضاد نشان داده است؛ یعنی باید با سلاح بر ضد سلاح مقابله کرد. براساس خواست این اتحادیه، پس از عید کریسمس باید در هر مکتب افراد مسلح امنیتی گماشته شوند.

واینه لاپیره، رییس "انجمن ملی تفنگ" (ان آر ای) برای توجیه این تقاضا گفت: "یگانه چیزی که می تواند مانع از استعمال سلاح توسط یک نوجوان بد شود، وجود یک نوجوان خوب و مسلح است".

اما بسیاری به این باور اند که این ادعای نادرستی است. چون یگانه چیزی که یک نوجوان را واقعاً خطرناک می سازد، یک سلاح است. آیا باید چنین بحث های تکراری را باز هم تکرار کرد؟ هر سالی 12 هزار انسان در ایالات متحده امریکا در خشونت های ناشی از استفاده از سلاح کشته می شوند. آنها در منازل، سرک ها، پس کوچه ها و مکاتب مورد شلیک قرار می گیرند. کشتار در نیوتاون یک تراژیدی غیرقابل فهم است، اما این در واقع فقط مشت نمونه خروار است، نه مشکل اساسی.

خشونت نباید راه حل باشد

حتی اگر به زودی در تمام مکاتب محافظان مسلح گماشته شوند، در شمار کشته شده ها توسط سلاح در ایالات متحده امریکا فقط تغییر ناچیزی به وجود خواهد آورد. برخی این سوال را مطرح می کنند که آیا یکی از کشتارهای اخیر در نوامبر سال 2009 در فورت هود، یک قرارگاه نظامی رخ نداد؟ این حادثه با 13 کشته و 30 زخمی در مکانی رخ داد که در آن سرباز و پولیس بی شماری مسلح بودند.

واینه لاپیره راه نجات را در مسلح شدن محافظان مکاتب می داند
واینه لاپیره رئیس انجمن ملی تفنگ در امریکاعکس: AP

اما مکاتب به عنوان حوزه های بدون سلاح، بر کودکان تاثیر دیگری نیز دارد. مکتب بدون سلاح به کودکان روشن می کند که خشونت راه حل نیست. اتحادیه های معلمین امریکا شدت مخالفت شان را علیه طرح های مانند حضور افراد مسلح در مکاتب ابراز کرده اند.

پارانویا و هراس افگنی

لاپیره درباره چنین طرز فکری می گوید: "آیا کسی جداً به این باور است که دیگر فردی مانند آدم لانزا وجود ندارد که حمله ای را بر مکتبی طرح ریزی کند؟ حمله بر مکتبی که او از قبل برای این عمل انتخاب کرده است؟".

او به این باور است که «دیوهای واقعی» زیادی در جامعه امریکا وجود دارند. همین هراس افگنی ها است که نیاز غیرواقعی انسان ها را توجیه می کند که بدون سلاح، خانه های شان را ترک نگویند.

مادر سندی لانزا، عامل کشتار در مکتب نیوتاون، صاحب سلاح هایی در خانه اش بود و خودش اولین قربانی این سلاح ها شد. او می دانست که چطور سلاحی را به کار برد و می توانست به این وسیله از خود دفاع کند، اما سرانجام توسط فرزند خودش و سلاح خودش در خواب کشته شد.