1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

انقلاب "دزدی شده"؛ مبارزه برای آینده تونس

اوته شیفر/عارف فرهمند ۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۷, جمعه

هنگامی که تظاهرکنندگان در آغاز بهار عرب به سرک های تونس آمدند، برای کسب نان، عدالت و کرامت انسانی شعار می دادند، اما آن چه که دریافت کردند، پایان دیکتاتوری و بلاتکلیفی سیاسی بود.

https://p.dw.com/p/18a3b
تظاهرات اعتراض آمیز فروشندگان تونسی پس از خودسوزی عادل خدری
تظاهرات اعتراض آمیز فروشندگان تونسی پس از خودسوزی عادل خدریعکس: picture-alliance/dpa

عادل خدری صبح روز سیزدهم ماه مارچ سال جاری در پایتخت تونس خود را آتش زد. این جوان 27 ساله آن وقت فریاد می زد: «اینجا ببینید! این مرد جوانی است که به دلیل بیکاری، سگرت فروشی می کند».

این اقدام و گفته های عادل فریاد کمک برای مردمی بود که با فقر دست و گریبان اند و دورنمایی برای آینده شان ندارند. خودسوزی این جوان نشان دهنده همه اشتباه ها دو سال بعد از انقلاب تونس است؛ انقلابی که با خودسوزی یک سبزی فروش شروع شد.

"انقلاب دزدی شده"

در روستای عادل تصمیم ها توسط حکومت جدیدا تشکیل شده یا مجلس موسسان گرفته می شود. این حکومت هیچ کاری برای بهبود استندردهای زندگی مردم انجام نداده است. خانواده او حالا در یک خانه تاریک، زندگی به اصطلاح دست به دهان دارند. سیاستمداران دولتی آنها را نادیده می گیرند.

اما مرگ عادل یک مرگ متفاوت است. مراسم تشییع جنازه او به یک تظاهرات اعتراضی تبدیل شد و معترضان که از فقیران خشمگین تشکیل شده بودند، خواستار کناره گیری حکومت شدند. آنها که سال های طولانی توسط زین العابدین بن علی، رییس جمهور پیشین نادیده گرفته شده بودند، دلیل کافی برای انقلاب داشتند. اما حاکمیت پسا انقلاب هیچ کاری برای تغییر وضعیت آنها انجام نداده است.

تظاهرات حامیان حزب النهضه
تظاهرات حامیان حزب النهضهعکس: Reuters

احمد خضری، پسر کاکای عادل می گوید، دلیل عدم تغییر وضعیت آنها این است که مردم در مرکز تصمیم گیری و سیاست سهم ندارند. او می گوید: «سیاستمداران کاری جز بحث و مبارزه برای قدرت انجام نمی دهند». این وضعیت برای کسانی که به منظور بهبود وضعیت به جاده ها برآمدند و رژیم بن علی را برانداختند، مایوس کننده است و به همین سبب بسیاری حالا از "انقلاب دزدی شده" سخن می گویند.

نوع متفاوتی از استبداد

جنگ قدرت در تونس جریان دارد. این مبارزه می تواند تونس را به سمت دموکراسی و جدایی واضح میان دین و سیاست سوق دهد، یا به حکومت مذهبی زیر رهبری شریعت اسلامی.

صوفیانه چورابی، وبلاگ نویس و خبرنگار، به این باور است که اکثریت مردم تونس خواستار استقرار یک نظام سیاسی سنتی اسلامی اند که می تواند از حمایت مالی و معنوی همسایگان سنی مذهب و ثروتمندش مانند عربستان سعودی و قطر برخوردار باشد.

او به این باور است که در چنین نظام مشابه، "نسل جدیدی از مستبدان" جای دارند که جایگزین دست های ستمگر یک دولت اقتدارگرا شده اند. او به گروه های جوانی اشاره می کند که زنان را به دلیل پوشش غیراسلامی و جوانان را به دلیل نوشیدن الکول مجازات می کنند.

راشد غنوشی، رهبر حزب النهضه در حال سخنرانی هنگام یک تظاهرات در تونس
راشد غنوشی، رهبر حزب النهضه در حال سخنرانی هنگام یک تظاهرات در تونسعکس: Reuters

سلفی ها پا به عرصه می گذارند

امیل گرامی، پروفیسور مطالعات میان فرهنگی و برابری در تونس خودش این وضعیت را تجربه کرده است. تلاش های او برای یک تفسیر مدرن از اسلام و جامعه لیبرال منجر شده است که او حالا از طریق تیلفون تهدید به مرگ شود و در شبکه های اجتماعی علیه اش ناسزا گفته شود. گرامی می گوید: «مردان ریشدار برآشفته اند. آنها مرا صهیونیست و مبلغ مسیحیت صدا می زنند». گرامی که حالا نگران امنیت جان خود است، از گشت و گذار  در بخش های مشخص پایتخت خودداری می کند.

سلفی هایی که عامل این تهدیدها می باشند، بعد از سقوط رژیم بن علی پا به عرصه گذاشته اند. صوفیانه برآورد می کند که حدود 10 تا 20 هزار سلفی در چهارچوب گروه های متفاوت در تونس زندگی می کنند. برخی آنها بیشتر خشن اند و شماری نیز با القاعده نزدیک اند، اما نقطه مشترک همه آنها دشمنی با کسانی است که به تعبیر آنها، "بی دین" اند.

برخی از این گروه های سلفی از درون "لیگ محافظت از انقلاب" سر بیرون کرده اند که در زمان قیام علیه بن علی، مسوول نظم و امنیت بود. حزب النهضه که حالا قوی ترین حزب در بخش قانونگذاری است، بر گروه های آماده خشونت تکیه کرده و از جوانان ناراضی در ولایت ها نیروی ملیشه یی تشکیل می دهد. به این ملیشه ها پول، پایگاه و ماموریت جنگی داده می شود. آنها هرچند به صورت رسمی ثبت شده اند، اما کارهای غیرقانونی نیز انجام می دهند.

گفتگوهایی در مسجد و پشت درهای بسته

گرامی، سیاست داخلی حزب النهضه را "گفتگو در مسجد و پشت درهای بسته" عنوان می کند که در جهان بیرون کسی از آن چیزی نمی شنود و همین نبود شفافیت در مورد سیاست های این حزب است که موجب نگرانی خبرنگارانی مانند صوفیه چورابی شده است. او شرح می دهد که ممکن است این وضعیت انفجار کرده و به یک جنگ داخلی منجر گردد. حزب النهضه که در واقع در روزهای اول تظاهرات علیه بن علی شامل معترضین نبود، تنها حزبی است که در سراسر کشور حضور دارد.

النهضه مسیر طولانی را از زمان بن علی پیموده و حالا حرکت های دسته جمعی راه اندازی می کند. در زمان بن علی حامیان این حزب پیگیری، زندانی، شکنجه و کشته می شدند. راشد غنوشی، رهبر این حزب طرفدار تغییرات بطی اجتماعی است. او می گوید: «تا زمانی که یک جامعه نخواهد تغییر کند، قوانین نمی توانند آن جامعه را تغییر دهند».

امیل گرامی و صوفیانه چورابی این روند را حرکت آهسته به سمت "وهابی سازی" می خوانند. آنها مخالف این تفکر اند که به رویکردهای بدیل به زندگی، برچسب "غیراسلامی" زده شوند. مصر در دو دهه گذشته این تحولات را از سر گذرانده است، اما در تونس تازه دارد شکل می گیرد. صوفیانه چورابی این تحولات را ظهور آهسته یک دیکتاتوری می داند و می گوید شرکای سکولار حکومت ایتلافی ضعیف تر از آن اند که توازن را حفظ کنند.

داکتر امنا منیف
داکتر امنا منیفعکس: Privat

دموکراسی "غیراسلامی" است

در کشوری که دموکراسی "غیراسلامی" پنداشته می شود، فعالان سکولار نیز وجود دارند. دکتر امنا منیف، زنی است که تلاش می کند مردم را به تفکر لیبرال و شکیبایی تشویق کند. اما او می داند که بسیاری شهروندان دموکراسی را "غیراسلامی" می پندارند و حتی آن را به دیکتاتوری بن علی پیوند می دهند.

این داکتر می گوید مردم تونس بدون این که بپرسند بعد از انقلاب سرنوشت کشور چه می شود، به قیام آغاز کردند. مردم حالا این سوال مهم را می پرسند. منیف می افزاید: «سیاستمداران ما نگرانی و هراس های مردم را زیاد جدی نمی گیرند».

در نتیجه این وضعیت، بسیاری مردم نسبت به دموکراسی در کل بی باور شده اند. حمزه، جوان تحصیل کرده ای که اکنون بیکار است، یکی از آنها می باشد. او فرانسوی تحصیل کرده است و از زمانی که صنعت جهانگردی در تونس سقوط کرده است، بیکار است. او امیدی به انتخابات آینده ندارد و نظام بن علی را ترجیح می دهد: «آن نظام ممکن است یک دیکتاتوری سیاسی بوده باشد، اما به مردم عادی اجازه می داد زندگی عادی داشته باشند».

صوفیانه چورابی می گوید مشکل این است که مردم هنوز از روان آسیب دیده از دیکتاتوری زندگی می کنند. به گفته او، انقلاب سیاسی بود نه فرهنگی. رسیدن به انقلاب فرهنگی مشکل و نیازمند تغییرات در طرز فکر مردم است. صوفیانه می افزاید: «جامعه ما یک زمینه پرثمری برای دیکتاتوری بود». به باور او، این وضعیت هنوز تغییر نکرده است.